پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۱

کودکی برای هیچ انسانی برگشت‌پذیر نیست؛ این جمله‌ای بود که یکی از سخنران‌های برنامه در پایان حرف‌هایش گفت و میکروفن را خاموش کرد.

کودکان کار را نادیده نگیریم

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق،با وجودی که همیشه مقوله کار کودک، دغدغه بسیاری از فعالان این حوزه است، اما هنوز هم از بار محتوایی «کودک کار» کم نشده، بلکه در سال‌های اخیر و مخصوصا بعد از شیوع ویروس کووید و متوقف‌شدن برخی طرح‌های جهانی، بر میزان کودکان کار کشورها در اشکال مختلف افزوده شده است.

طبق آنچه پیام روشنفکر در بخشی از این برنامه اشاره کرد، بیشترین کار کودک‌ شامل کارهای کشاورزی و ابعاد پنهانی از کار کودک در جهان است که به‌مراتب آسیب‌های خاص خودش را دارد؛ درحالی‌که کار در خیابان تنها بخش کوچکی از نمای کودکان کار است.اما در برابر رنج این کودکان که با تجربه آسیب، کم‌کم به قربانی‌های اجتماعی تبدیل می‌شوند، چه باید کرد؟ پریسا پویان در بخش دیگر این نشست به وظیفه هر شهروند دغدغه‌مند اشاره می‌کند که در صورت مواجهه با این کودکان باید دقیقا چه رفتاری از خود بروز دهد؛ از نقد رفتارهای ترحم‌برانگیز تا خودداری از خشونت‌های کلامی که انجام هرکدام‌ متحمل آسیب‌هایی برای کودک خواهد بود.

بیشترین سهم کار کودک در کشاورزی

حذف کار کودک، یک کار محلی و حتی ملی نیست، بلکه با تحقق وعده‌های عملی و بین‌المللی محقق می‌شود. موضوعی که پیام روشنفکر به‌عنوان یکی از پژوهشگران و نویسندگان کتاب پایان‌دادن به کار کودک در خیابان در این نشست به آن اشاره کرد؛ «شعار امسال روز جهانی مبارزه با کار کودک این است که «ما به تعهدات‌مان عمل کنیم». حال اینکه منظور از این «ما» چه کسانی هستند، موضوعی است که باید درباره آن صحبت کنیم. مبارزه با کار کودک یک تعهد جهانی و ملی نیست.

در واقع فقط یک شعار نیست، بلکه تعهدی بین‌المللی و ملی است. وقتی در مورد کار کودک حرف می‌زنیم، با شکلی از یک هرم مواجه هستیم که در پایین این هرم، بیشترین سهم کار کودک در بخش کشاورزی است؛ یعنی 70 درصد کار کودک در این بخش است و بعد هم بدترین اشکال کار کودک و موارد دیگر. بنابراین کار کودک در مقیاس جهانی، فقط شهری و خیابانی نیست. با این وجود، بخش زیادی از کار کودک در کشورهای توسعه‌نیافته است که مهم‌ترین آن قاره آفریقاست. ترکیب کنونی کشورهای این قاره 80 به 20 و 70 به 30 روستانشین هستند. دقیقا برخلاف ما که الان 70 درصد شهرنشین هستیم».

بخش کوچکی از کار کودک، خیابان است

مورد دیگری که روشنفکر در تحقیقات به آن دست پیدا کرد، سهم 58 درصد کودکان کار پسر نسبت به دخترهاست؛ با این وجود که دخترها بیشتر در مشاغل خانگی و بخش‌های پنهانی مشغول‌اند که همین میزان آسیب را برای آنها بیشتر می‌کند. او اشاره می‌کند: «دخترها معمولا در مشاغل خانگی و در بخش‌های پنهان‌تر هستند.

بنابراین طبق هرمی که به آن اشاره کردم، کشاورزی سهم بالایی از کار کودک است، فقط نوک آن کار در خیابان است، پس کودکان کار خیابان فقط بخش کوچکی از کار را به ما نمایش می‌دهند. همچنین از وقتی که در دنیا به کاهش کار کودک متعهد شدند، زمان زیادی نگذشته و حدود سال 2000 بوده است.

اولین سؤال‌شان همین بود که این نوع از کار چه میزان است که باید از آن کم کنیم؟ سازمان جهانی کار و صندوق بین‌المللی یونیسف با تمرکز بر کار کودک، بخشی را برای بررسی آمار در نظر گرفتند و برآوردشان این بود که 250 میلیون کودک در دنیا مشغول کار هستند. برنامه‌ریزی شد تا سال 2025 از تعداد نیمی از این کودکان کم شود و از بدترین اشکال کار کودک هم شروع کنند. این برنامه در حال پیش‌رفتن بود تا سال‌های 2019 که طبق آمارها اول تعداد کودکان کار در جهان کم می‌شود، بعد ثابت می‌شود و بعد از ماجرای کووید در جهان، این آمار افزایش هم پیدا کرد. سال 2021 سازمان ملل‌ شعار کلی سال را حذف کار کودک اعلام کرد».

سیاست‌های نئولیبرالیسم توقف کار کودک را کند کرده

سیاست‌های کلی جهان در سرنوشت کودکان بسیار مؤثر هستند؛ به نوعی که علاوه بر شیوع کرونا، عوامل متعددی در این سال‌ها بر کندشدن کاهش کار کودک اثر داشته‌اند که این پژوهشگر می‌گوید: «با وجودی که شیوع کرونا آسیب‌های خود را داشت، اما پیش از آن هم در دنیا بازگشت سیاست‌های نئولیبرالیسم شروع شده بود که همین توقف کار کودک را کند کرده بود و بعد از ماجرای کووید نیز تغییرات اقلیمی به افزایش این موضوع دامن زد.

بنابراین برای رسیدن به هدف سال 2025 باید سرعت‌ خود را 18 برابر کنیم. بر این اساس پیش از اینها هم گفته می‌شد که شعار حذف کار کودک، امکان‌پذیر نیست، درحالی‌که 80 درصد از کار کودک در دنیا کم شده، چون اقدام عملی بوده، برنامه ریختند و در راستای آن کار کردند. همان زمان از اصطلاح ریشه‌کنی کار کودک استفاده کردند، ولی بعد از 10 سال تجدیدنظری کردند و آن را به «حذف» تغییر دادند و بعد به «حذف امکان‌پذیر» تغییر کرد. بخشی از این 250 میلیون، بچه‌هایی هستند که در زیر سن 18 سال کار می‌کنند.

اما طبق برخی تعاریف، مقداری از کار کودک در سن نوجوانی مجاز است؛ چون باور دارند اگر به اندازه‌ای باشد که به سلامت، آموزش و کودکی بچه آسیب نرساند، مانعی نیست و با وجودی که باید امیدوار باشیم همین میزان هم دیگر نباشد، اما حذف امکان‌پذیر را واقعا امکان‌پذیر می‌کند. طبق تعاریف کشورها، ازجمله ایران که کار بالای 15 سال را با شرایط خاص مجاز دانسته، بیشتر کودکان کار در دسته‌ای از کار، مشغول به کار هستند. به‌طور کل هر کاری حتی غیراقتصادی که مانع از تحصیل و حق کودکی برای کودکان شود، کار کودک محسوب می‌شود. در آسیا و آفریقا موارد کار کودک بسیار است».

حدود44 درصد کودکان کار ایران در بخش کشاورزی‌اند

اما اوضاع ایران چطور است؟ طبق آنچه در این پژوهش به دست آمده، در 50 تا 60 سال اخیر، ایران از کشوری روستانشین به کشوری شهرنشین ارتقا پیدا کرده است و حالا حدود 75 درصد شهرنشین هستیم. بااین‌حال، حدود 44 درصد کار کودک ما در بخش کشاورزی است. روشنفکر اضافه می‌کند: «شاید آنچه در ایران کمتر به آن پرداخته‌ شده، پدیده کار کودک در بخش کشاورزی باشد.

درباره وضعیت ایران باید چند فاکتور را در نظر بگیریم که چطور در آینده کودکان اثر می‌گذارند. ‌بخشی از آن افزایش جمعیت کلان‌شهرهاست که با خود جمعیت حاشیه‌نشینی را اضافه می‌کند و این افزایش مناطق فقیرنشین و حاشیه‌ای که همراه شهرنشینی به وجود می‌آید، خود عامل افزایش کار کودک است. همچنین اطلاعات سامانه رفاه ایرانیان نشان می‌دهد جمعیت کودکان کل کشور در حال کم‌شدن است‌، ولی همین تعداد در روستاها افزایش پیدا می‌کند».

کودک کار اشکال مختلف دارد

علاوه بر اینکه کار کودک انواع مختلف دارد، عوامل مختلف هم منجر به ایجاد این پدیده می‌شود. روشنفکر در پایان بخشی از صحبت‌هایش اضافه می‌کند: «موضوع دیگر افزایش بازماندگی از تحصیل است که به دلیل خصوصی‌سازی و گران‌شدن آموزش این اتفاق می‌افتد. همه اینها ریسک افزایش کار کودک در آینده ایران خواهد بود.

تغییرات اقلیمی به دلیل مهاجرت و کوچ‌های اجباری حتما در افزایش کار کودک اثر خواهد گذاشت. مثلا طبق پژوهش ما 30 درصد از کودکانی که الان در خیابان هستند در سه سال اخیر از افغانستان به ایران مهاجرت کرده‌اند؛ بنابراین موج مهاجران به موج مهاجران قبل هم اضافه شده است. در قوانین ما در اصل 22 درباره موضوع مهمی صحبت کرده، چون به این اشاره می‌کند که اگر سرپرست خانه درآمد کافی داشته باشد دیگر نیاز به کار افراد دیگر خانواده نیست. بعد از آن هم کار کودکان در برنامه توسعه جای می‌گیرد و بعد هم در طرح و برنامه‌های مختلف شهرداری و ارگان‌های دیگر که بیشتر معطوف به کودکان کار نوک هرم که بچه‌های کار خیابان است، می‌پردازند. درصورتی‌که کودک کار اشکال مختلف دارد».

داشتن تخصص، لزوم رفتار با کودک آسیب‌دیده

معمولا در سطح شهر یا با کودکان کار ترحم‌برانگیز رفتار می‌شود یا مورد خشونت قرار می‌گیرند که به دلیل تروماهای متعددی که این کودکان به آن دچار هستند، واکنش‌های مختلفی را بروز می‌دهند. در این بین پریسا پویان، مدیر مؤسسه یاریگران کودکان کار پویا، به عنوان یکی دیگر از سخنران‌ها به همین موضوعات اشاره کرد: «با وجود آنکه همگی برای حذف کار کودک در تلاش هستیم، واقعیت این است که کار کودک همچنان ادامه دارد و ادامه هم خواهد داشت.

آسیب‌هایی که این کودکان می‌بینند اگر قرار باشد روزی کار کودک به پایان برسد، تا آن زمان قطعا کودکی این بچه‌ها هم تمام شده است و نسل بعدی آنها در این چرخه جای می‌گیرد. تروماهای که کودکان کار با آن درگیر هستند معمولا تا سال‌های سال با آنها باقی می‌ماند. اینها چکیده احساسات شکست، ناامیدی، احساس بی‌کفایتی و بی‌لیاقتی است که در شرایط سخت انسان‌ها مخصوصا در دوران کودکی به وجود می‌آید، درحالی‌که کودکانی که ما با آنها کار می‌کنیم هر روز به اشکال مختلف آن را تجربه می‌کنند.

اقسام تروما شامل سوءاستفاده جنسی، سوءاستفاده فیزیکی، سوءاستفاده عاطفی و بی‌توجهی فیزیکی و عاطفی، ازدست‌دادن والدین به صورت طلاق یا مرگ، مشاهده خشونت خانگی، یعنی حتی دیدن آسیبی که مادر یا دیگر اعضای خانه تجربه می‌کنند هم برای کودک منجر به تروما می‌شود و اعتیاد و افسردگی یکی از اعضای خانه که همه جزء تروماهای دوران کودکی محسوب می‌شود. در روان‌شناسی می‌گویند اگر هرکسی شش تروما از این 10 مورد را تجربه کند، نیازمند مداخله جدی تیم روان‌شناسی است.

درحالی‌که کودکان بسیاری هستند که هر 10 مورد را تجربه می‌کنند. با این حال وجود یک فرد بزرگ‌تر امن در کنار کودک از میزان این آسیب‌ها به‌شدت کم می‌کند. با وجود این باید نگاهی نو به مقوله داوطلب در مؤسسات مردم‌نهاد داشته باشیم. کسی که مستقیم با کودکان کار می‌کند، قطعا باید تخصص کار با کودک را داشته باشد و نوع آسیب را به خوبی بشناسد. منظور این نیست که همه معلم‌ها باید درمانگر باشند ولی باید بدانند آسیب‌ها در کدام بخش اثر می‌گذارد و دقیقا همان‌جا قدم بردارند».

خشونت فقط خشونت به بار می‌آورد

آسیب‌ هرکدام از این کودکان در صورت کنترل‌نشدن، آسیب‌های بعدی را به بار می‌آورد و شاید تا نسل‌ها ادامه داشته باشد. پویان با تأکید بر همین مسائل اشاره می‌کند: «یک نمونه مدارس آگاه از آسیب است که یاد می‌دهد اگر کودکان ما در شرایط آسیب هستند باید چطور با آنها برخورد شود. اینها دستورالعمل‌هایی دارد که حتی شامل نیروهای خدماتی، راننده و نگهبان مرکزی که بچه‌ها آنجا می‌روند هم می‌شود. بنابراین نیاز است تا ما مراکز مردم‌نهاد به سمت کارهای تخصصی‌تر پیش برویم.

نیروی داوطلب، نیروی بسیار خوبی است اما به شرط آنکه آموزش‌های لازم را دیده باشد. کودکان کار به قوانین نیازمند هستند. اتفاقا کودکان آسیب‌دیده برای آنکه در ثبات‌ قرار گیرند، نیازمند قوانین سفت و سخت هستند که قطعا باید همراه با صلح و بدون هیچ خشونتی صورت گیرد. همه اینها در حالی است که متخصص‌های واقعی این حوزه در ایران شاید خیلی کمی هستند و باید طالب باشیم تا این آموزش‌ها را هرچه زودتر ببینیم. اگر به روش مدارس آگاه از آسیب نگاه کنیم، بازده زمانی‌ طولانی را برای آموزش در نظر می‌گیرند و در آگاهی از آسیب ماندن به مراتب سخت‌تر از رسیدن به آگاهی از آسیب است.

کودکی که در جامعه دیده و شنیده نمی‌شود قطعا در روز چند بار می‌میرد. وقتی کودک سر چهارراه به سمت ما می‌آید و ما شیشه ماشین را بالا می‌کشیم در واقع او را می‌کشیم. بنابراین تعجبی ندارد که این بچه به ما تف می‌کند، لگد می‌زند، فحش می‌دهد یا بغل‌دستی‌اش را در کلاس درس کتک می‌زند یا حتی در آینده دچار ازهم‌گسیختگی اجتماعی می‌شود و مثلا دزدی یا جنایت می‌کند بدون آنکه احساس عذاب وجدان داشته باشد.

پس ما این بچه‌ها را ببینیم و این اصلا به آن معنا نیست که حتما با آنها حرف بزنیم ولی نادیده‌گرفتن آنها خطرات بدی نه فقط برای کودک بلکه برای جامعه خواهد داشت. بنابراین به این کودکان برچسب نزنیم. وقتی با این کودکان شروع به صحبت می‌کنیم، از آنها سؤال‌های شخصی نپرسیم چون امکان دارد آنها را وادار به دروغ‌گفتن کنیم یا به آنها یاد می‌دهیم به همه آدم‌های بیرون از خانه اعتماد کنند.

درصورتی‌که واقعا چند نفر از آدم‌های بیرون از خانه می‌توانند برای آنها امن باشند؟ موضوع دیگر پول‌دادن بی‌رویه به این کودکان است، چون این کار کودک را در رویه شروع تکدی‌گری قرار می‌دهد. دلسوزی و ترحم به این کودکان به‌شدت آسیب‌زا خواهد بود. اگر خدماتی را ارائه می‌دهد، اگر می‌خواهیم پول می‌دهیم و می‌خریم و اگر نه، پس پولی هم نباید بدهیم.

طبق تحقیقی در مورد خوراکی‌دادن به کودکان کار که هومن نامور و مهرنوش نرسی روی 350 کودک کار انجام دادند، این کودکان به‌شدت از اینکه به جای خرید جنسی که دارند به آنها خوراکی داده شود، خشمگین می‌شوند. در کنارش امکان دارد آنها را به طرف کارهایی بکشانیم که الکی گریه کنند تا برای آنها چیزی بخریم و همان را بفروشند که همین بازتولید ضد اخلاقیات در کودک خواهد بود. بنابراین تمام این موارد به تأمل‌های جدی نیاز دارند. در پایان اگر شخصی با این کودکان مواجه شد و می‌خواست در این زمینه کاری انجام دهد، بهترین تصمیم این است که آنها را به مراکز مردم‌نهاد که در این زمینه فعال هستند معرفی کند».

پایان‌دادن به کار کودکان

در پایان این نشست که در سالن اجتماعات انجمن حمایت از حقوق کودکان برگزار شد، جلوه جواهری، کاوه مظفری و دلارام علی برخی از نویسندگان کتاب «پایان‌دادن به کار کودک در خیابان» توضیحاتی درباره روند پژوهش برای کتاب مطرح کردند. این کتاب که با همکاری مؤسسه مهر و ماه و مؤسسه رحمان به چاپ رسید، مروری بر انواع کارکردن کودکان در کشورهای مختلف همچون مصر، هند، برزیل، عراق، اردن، کنیا، ترکیه و... دارد که ایران را هم شامل می‌شود و راهبرهای کاهش و حذف این پدیده را هم گوشزد می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha