چهارشنبه ۶ دی ۱۴۰۲ - ۱۴:۲۸
کد خبر: 365405

برخی از آثار تاریخی در بم پس از زلزله صددرصد تخریب شدند تعداد اندکی باقی ماندند؛ اما پس از گذشت سال‌های زیاد، هنوز هم به‌طور کامل مرمت نشده‌اند مثلاً ارگ تاریخی بم هنوز ۷۰ درصد مرمت شده و ۳۰ درصد از مرمت آن باقی مانده است.

بم ۲۰ سال پس از زلزله

به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری آنلاین، بافت تاریخی کرمان طی ۲۰ سال گذشته طوری تخریب شده که جز اسکلت نحیف، چیزی از آن باقی نمانده است. حالا در این وضعیت، تب سیتی‌سنترسازی در این شهر هم جاری است. جالب اینکه شورای فنی میراث فرهنگی کرمان هم اجازه احداث سیتی‌سنترهایی مانند ساروج پارس را صادر می‌کند؛ اتفاقی که منجر شده تا بافت تاریخی اصیل، تخریب شود و سیتی‌سنترهایی با معماری مشابه ساخته شود.

اما چرا این اتفاق در حال رخ‌دادن است؟ کارشناسان یک‌صدا می‌گویند، سود در سیتی‌سنترسازی است، همانطور که سود در تخریب گسترده بافت تاریخی و ساخت بناهای نوساز بوده است. نه اداره میراث فرهنگی به داد بافت تاریخی کرمان رسید، نه مردم. حالا در این شرایط، یکی از تاریخی‌ترین و تاریخ‌سازترین شهرهای کشور، بافت تاریخی خود را عملاً از دست داده است و جز چند کوچه و چند راسته، چیزی از آن باقی نمانده است. حال آنکه در تمام دنیا برای نگهداری چنین بافت تاریخی‌ای هزینه‌های فراوانی صرف شده و به صورت شبانه‌روزی از آن حفاظت شده است.

در این میان، اما شهر بم، شرایط متفاوتی دارد. بم به دلیل وقوع زلزله مهیب، بسیاری از آثار تاریخی خود را از دست داد. حالا آنچه باقی مانده مانند شهرتاریخی تحت عنوان ارگ بم هنوز هم کامل مرمت نشده و بعد از این همه سال، همچنان ۳۰ درصد از مرمت آن باقی مانده است. بافت تاریخی کرمان نحیف شده است؛ همین استخوان‌بندی نحیف هم توسط فعالان ساخت‌وساز در حال تخریب است و اراده‌ای برای حفاظت از بافت تاریخی در مردم مشاهده نمی‌شود.


محمدمهدی کلانتری، دبیر پویش حفاظت از بافت‌های تاریخی، می‌گوید: «اگر بافت تاریخی را مانند بدن انسان تجسم کنیم، بدن انسان دارای مغز، استخوان‌بندی، ستون فقرات، گوشت، پوست و سیستم عصبی است. از بافت تاریخی کرمان تنها ستون فقرات و برخی اعضای اصلی بدن باقی مانده است.»

او به وضعیت راسته بازار کرمان اشاره می‌کند: «تن‌ها راسته بازار کرمان باقی مانده است، اما گوشت و پوست بافت تاریخی این شهر نابود شده است. دیوار به دیوار تخریب کردند و به بازار رسیده‌اند. از بازار به فاصله یک‌پلاک دیگر اثری از بافت تاریخی نیست یا چند اثر نیمه‌مخروبه باقی مانده است.»

تب سیتی‌سنترسازی


کلانتری معتقد است که کرمان درگیر تب سیتی‌سنترسازی شده است: «این تخریب‌ها به تجمیع و تشکیل ۲ سیتی‌سنتر بزرگ در شمال و جنوب بازار تاریخی کرمان منجر شده است. با تخریب گسترده پلاک‌ها، زمین تجمیع شده و فضا برای احداث سیتی‌سنتر به‌راحتی فراهم شده است.

سیتی‌سنتر وکیل در شمال و سیتی‌سنتر ساروج پارس در جنوب بازار احداث شده است. ساروج با چراغ روشن اداره کل میراث فرهنگی کرمان احداث شد و شورای فنی میراث فرهنگی در سال ۹۱ مجوز احداث این سیتی‌سنتر را صادر کرد؛ با این شرط که ارتفاع آن از ۱۲ متر بیشتر نشود و با معماری ایرانی- اسلامی ساخته شود.

ارتفاع آن اکنون به ۱۸ متر رسیده و سبک معماری نیز ایرانی ـ اسلامی نیست.» او توضیح بیشتری می‌دهد و می‌گوید: «ساروج پارس با اسکلت بتونی ساخته شده است. سبک معماری ایرانی ـ اسلامی شرط خنده‌داری است که شورای فنی میراث فرهنگی کرمان گذاشته است. بافت تاریخی را تخریب کرده‌اند و حال شرط می‌گذارند که سیتی‌سنتر جایگزین با سبک معماری ایرانی – اسلامی ساخته شود. در واقع کاریکاتوری را جای آثار ارزشمند می‌گذارند و اسمش را سبک ایرانی – اسلامی می‌گذارند. اثر اصلی را تخریب می‌کنند و اثری جعلی با ظاهری کاریکاتورمانند از آثار ارزشمند تاریخی جایگزین‌اش می‌کنند. ساروج بازار، دیوار به دیوار بازار تاریخی کرمان ساخته شده است. سطح وسیعی از بافت تاریخی را تخریب کردند و مجتمع تجاری به‌جای آن احداث کردند.»

او ادامه می‌دهد: «در مجاورت مسجد جامع ملک که متعلق به دوران سلجوقی است، تخریب‌ها در سه جبهه ادامه دارد و قرار است در سه جبهه این مسجد، مجتمع‌های تجاری ساخته شود. همان مضحکه را دوباره اجرا کرده‌اند و برای سبک ایرانی – اسلامی این مجتمع‌های تجاری، مسابقه گذاشته و فراخوان منتشر کرده‌اند.۲۰ سال است در حال تخریب بافت تاریخی کرمان هستند، اما هنوز زمین کافی برای ساخت سیتی‌سنترها و مجتمع‌های تجاری‌شان آزاد نکرده‌اند. اگر خارج از بافت تاریخی کرمان به سیتی‌سنترسازی بپردازند ایرادی ندارد، اما در داخل محدوده بافت تاریخی، کالبد تاریخی را تخریب کرده و سیتی‌سنترها را احداث می‌کنند.»

تخریب به بهانه خیابان‌کشی


براساس اعلام کلانتری، یکی از بهانه‌ها برای تخریب بافت تاریخی، خیابان‌کشی است: «بحث خیابان‌کشی‌ها در بافت تاریخی کرمان بسیار مخرب است. خیابان گلبازخان را در شمال میدان ارگ احداث کرده‌اند. میدان ارگ نیز مانند میدان نقش جهان، قسمتی ماشین‌رو دارد. با این بهانه که قصد داریم قسمت ماشین‌رو را حذف کنیم، خیابان‌کشی کرده و به این میدان تاریخی، آسیب زده‌اند. شهرداری خلاف مصوبات قبلی در سال ۹۴ اقدام به خیابان‌کشی در بافت تاریخی کرده است. به عرض ۱۰۰ مترمربع تخریب کرده‌اند و مشخص است برنامه‌های دیگری به‌جز خیابان‌کشی نیز دارند.»

۲۰ سال تخریب


تخریب‌ها در کرمان ۲۰ سال است که ادامه دارد. اکنون این تخریب‌ها به‌صورت سازمان‌دهی‌شده در حال تداوم است. از بافت تاریخی جز چند کوچه، محور و لکه باقی نمانده است.

امید ابراهیمی، مدیرعامل انجمن دیده‌بان میراث و تمدن کارمانیا در این‌باره، می‌گوید: «تخریب بافت تاریخی کرمان ۲۰ سال است ادامه دارد و اکنون به‌صورت سازمان‌دهی تخریب‌ها ادامه دارد. بافت تاریخی طوری نابود شده که می‌توان گفت دیگر چیزی تحت عنوان بافت تاریخی در کرمان نداریم. تنها بخش‌ها، کوچه‌ها، محورها، لکه‌ها و قسمت‌هایی تاریخی در کرمان به‌جا مانده است که باید نگهداری و حفاظت شوند.»

براساس اعلام او، هسته بازار گنجعلی‌خان، بازار ابراهیم‌خان، بازار وکیل و بازار حاج آقاعلی باقی مانده‌اند. کاروانسراهایی مانند کاروانسرای کوزه‌گران، کاروانسرای چهارسوق، کاروانسرای حاج‌مهدی، کاروانسرای هندوها، کاروانسرای جر هنوز سالم مانده‌اند. همچنین سرای سردار و سرای گلشن نیز همچنان پابرجا هستند. این آثار مجموعه‌های تاریخی اطراف بازار کرمان هستند که باقی مانده‌اند، به‌همراه پلاک‌هایی که ثبت‌ملی شده و شاخص هستند. در کنار این آثار، کوچه‌های تاریخی و خانه‌های تاریخی معدودی نیز هنوز وجود دارند، اما بیشتر بافت تاریخی نابود شده و از بین رفته است.

مقصر: عامل انسانی


بافت تاریخی توسط عوامل انسانی تخریب شده، اما اداره کل میراث فرهنگی معتقد است، زندگی مدرن باعث این اتفاق شده است. در کنار آن نبود تاسیسات شهری و امکانات مناسب در بافت تاریخی، مردم را نسبت به نگهداری از این بافت بی‌انگیزه کرده است.

موحدی، سرپرست معاونت میراث فرهنگی استان کرمان، در توضیح بیشتر می‌گوید: «بافت تاریخی کرمان، اما نه براثر زلزله که به‌دلیل عوامل انسانی آسیب دیده است. بافت تاریخی کرمان طی سالیان گذشته به‌دلیل شرایط روز و معماری مدرن، تغییر کرده و سیتی‌سنترها در آن احداث شدند. تغییر سلیقه جمعی، وسایل ارتباط جمعی و وسیله‌های نقلیه موجب شده بافت تاریخی کرمان نیز جای خود را به ساختمان‌های مدرن بدهد.»

او ادامه می‌دهد: «برخی از بخش‌های بافت تاریخی کرمان هنوز اصالت خود را حفظ کرده‌اند. اطراف آتشکده، بخش‌هایی ثبت‌ملی شده و بخش‌هایی نیز مرمت شده است. برخی از خانه‌های تاریخی را مرمت کرده‌ایم. تلاش کردیم با ساماندهی آنچه از بافت تاریخی باقی مانده، شرایط بهتری برای مردم ساکن در این بافت ایجاد کنیم. بافت تاریخی کرمان مانند شیراز نیست. بافت شیراز بیشتر ساختار آجری دارد، اما بافت تاریخی کرمان از خشت و گل است. نماهای ساختمان‌ها کاهگلی بوده و در برخی مناطق اعیان‌نشین، از آجر برای احداث ساختمان‌ها استفاده شده است.»

موحدی می‌گوید: «بسیاری به‌دلیل ساخت‌وساز، بافت تاریخی را تخریب کردند. این اتفاق در دیگر شهرهای کشور نیز رخ داده و بافت تاریخی مابقی شهرهای تاریخی نیز به‌مرور از میان رفته‌اند. باید زیرساخت‌های بافت تاریخی را به‌گونه‌ای فراهم کنیم که شرایط زندگی در آنجا وجود داشته باشد و تاسیسات شهری مناسب را در آنجا ایجاد کنیم. در این صورت مردم تمایل به مهاجرت از بافت تاریخی نداشته و خانه‌های تاریخی را تخریب نمی‌کنند تا ساختمان‌های مدرن بسازند، همچنین انگیزه برای زندگی در بافت تاریخی خواهند داشت.»

به گفته او، تنها متولی بافت تاریخی کرمان، اداره کل میراث فرهنگی این استان نیست: «اداره مسکن و شهرسازی، شهرداری تهران و استانداری استان کرمان نیز متولیان بافت تاریخی هستند. اگر همه با یکدیگر هماهنگ باشند، می‌توان بافت تاریخی را حفظ کرد. همانند یزد که همچنان بافت تاریخی‌اش باقی مانده است.»

بلاهای زلزله بم


۵ دی‌ماه ۱۳۸۲ بود که زلزله‌ای به بزرگی ۶/۶ ریشتر، بم را لرزاند. هزاران نفر به کام مرگ رفتند و هزاران بنا تخریب شدند. آمارهای غیررسمی حاکی از این است که بیش از ۵۰ هزارنفر براثر این زلزله کشته شده‌اند. بناها و آثار تاریخی نیز از این زلزله سالم بیرون نیامدند و بسیاری کاملاً تخریب شدند. این شهر تاریخی با بناها و مردمش فروریخت. زلزله هولناک اثر خود را روی بافت تاریخی بم نیز برجای گذاشت. این زلزله بسیاری از آثار تاریخی این شهر تاریخی را با خاک یکسان کرد تا ثابت کند آنچه احداث‌اش سال‌ها طول می‌کشد و قرن‌ها باقی می‌ماند، با خشم طبیعت در چندثانیه فرو می‌ریزد.

ارگ بم یکی از مهم‌ترین آثاری بود که در زلزله تخریب شد؛ سازه‌ای که با بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ سال قدمت، عنوان بزرگترین بنای خشتی جهان را به خود اختصاص داده است. دو سال پیش یعنی در سال ۱۴۰۰ درحالی‌که ۱۸سال از زلزله بم می‌گذشت متولیان مرمت ارگ جهانی اعلام کردند، اگر قرار است بنای مذکور مانند قبل از زلزله شود با شرایط کنونی دستکم هفت‌سال دیگر زمان نیاز دارد. مسجد وکیل و امامزاده سیدعبدالله نیز دو اثر تاریخی دیگری هستند که در زلزله بم تخریب شدند. هر ۲ آثار جزو آثار خشتی و گلی میراث فرهنگی هستند، اما همچنان مورد بازسازی و بهره‌برداری قرار نگرفته‌اند.

آنطور که از بم خبر می‌رسد امامزاده سیدعبدالله نیز در وضعیتی مشابه قرار دارد. حدود ۷۰ درصد این بنای تاریخی نیز در زلزله سال ۸۲ تخریب شد و به‌جز آواربرداری و حفاظت اضطراری که در اولین سال‌های پس از زلزله در مورد آن اعمال شد و مرمتی که در سال ۹۶ روی این بنا انجام گرفت، برای تکمیل و احیای آن اقدامی نشده است. بازار قدیمی، خانه انصاری‌ها، خانه نادری، خانه آرشام، خانه عامری‌ها، قیصریه، مدرسه عماد و بیمارستان قدیمی شهر هم از دیگر بناهایی هستند که بر اثر زلزله بم آسیب‌های جدی دیدند. گفته می‌شود درصد تخریب بسیاری از آنها، چنان وسیع است که از پی و پایه بنا چیزی باقی نمانده و برای نوسازی و مرمت لازم است ساختمان از نو و به‌طور کامل ساخته شود.

محسن موحدی، سرپرست معاونت میراث فرهنگی استان کرمان به «هم‌میهن» می‌گوید: «بافت تاریخی بم پس از زلزله مهیب، بسیار آسیب دیده است. زلزله هولناکی در این شهر رخ داد و بسیاری از آثار تاریخی بم را با خاک یکسان کرد. اما بناهای شاخصی که باقی ماندند، مرمت شده یا در حال مرمت‌اند.»

او می‌گوید: «حتی روستاهای اطراف نیز بر اثر آن زلزله آسیب دیدند و در نوسازی و بهسازی، هویت تاریخی خود را از دست دادند. نوع معماری در بافت تاریخی بم، تغییر کرد و دیگر خانه‌ها به روش سنتی ساخته نشد. چهره قدیم دیگر در بم مشاهده نمی‌شود.»

براساس اعلام موحدی، بازار بم نیز در اثر زمین‌لرزه تخریب شده است. اکنون بازار بم کاملاً از نو ساخته شده است. چند بنای تاریخی محدود در این شهر باقی ماند که مرمت شده‌اند. ارگ بم شدیداً آسیب دید و ۸۰ درصد از آن تخریب شد. چندین سال طول کشید تا آواربرداری شده و مرحله‌به‌مرحله بازسازی شود.

اکنون کارگاهی در حال مرمت این ارگ تاریخی است و مدیر پروژه در حال برنامه‌ریزی برای مرمت مابقی ارگ تاریخی بم است: «تخریب در چندثانیه رخ می‌دهد، اما آبادکردن سال‌های طولانی زمان می‌برد. مرمت همزمان با پژوهش، کاوش‌های باستانی و مطالعات طرح مرمت به‌همراه مستندسازی صورت می‌گیرد و روندی زمان‌بر است.» به گفته موحدی، محمدرضا شجریان، خواننده درگذشته ایران نیز پس از زلزله بم، ساختمانی احداث و مبالغی را هزینه کرد تا بنایی با کاربری فرهنگی احداث شود.

تخریب صددرصدی


برخی از آثار تاریخی در بم پس از زلزله صددرصد تخریب شدند. تعداد اندکی باقی ماندند، اما پس از گذشت سال‌های زیاد، هنوز هم به‌طور کامل مرمت نشده‌اند. مثلاً ارگ تاریخی بم هنوز ۷۰ درصد مرمت شده و ۳۰ درصد از مرمت آن باقی مانده است.

ابراهیمی، مدیرعامل انجمن دیده‌بان میراث و تمدن کارمانیا، درباره سرنوشت بافت تاریخی بم می‌گوید: «زمانی که زلزله بم در کرمان رخ داد، ۱۲ ساله بودم و این زلزله را در خانه خودمان در کرمان احساس کردم. در اثر زلزله، برخی از آثار باستانی در بم صددرصد تخریب شدند. قبل از آن زلزله‌های دیگری هم رخ دادند که موجب آسیب آثار تاریخی در شهرهای مختلف کشور شدند. مثلاً در دهه ۶۰، زلزله زرند باعث ترک خوردن و آسیب دیدن بخش‌های مختلف آثار تاریخی شد و ۲۰ درصد از آثار آسیب دیدند.»

او ادامه می‌دهد: «ارگ بم، شهر تاریخی بزرگی است و مجموعه‌های تاریخی مانند قلعه‌دختر و قلعه‌های دیگر در نزدیکی آن واقع شده‌اند. مجموعه وکیل دارای بازار و کاروانسراست. مجموعه وکیل، نیمه‌مخروبه است. قسمت‌هایی از آن با کاهگل استحکام‌بخشی شده و قسمت‌های دیگر، همچنان مخروبه باقی مانده است. تاکنون ۷۰ درصد از ارگ بم مرمت شده و ۳۰ درصد مابقی، نیاز به مرمت دارد. قسمت‎های شاخص این ارگ مانند قسمت حاکم‌نشین، خانه‌های تاریخی و کاروانسراها مرمت شده‌اند.»

تورقی بر خاطرات بم


دو روز پس از زلزله‌ای که در سال ۱۳۸۲ در بم رخ داد، همراه ۲۳ نفر از داوطلبان دختر و پسر، همچنین اعضای خانواده، راهی بم شدیم. در آن‌زمان دکتر افلاطونیان، صاحب یک بیمارستان خصوصی در این شهر حادثه‌دیده، خانه خود را در اختیار ما قرار داد تا فعالیت‌های خودمان را شروع کنیم. ما جز انجمن احیاء، مؤسسه کودکان و نوجوان توانیاب را نیز داشتیم و سال‌ها در حوزه افراد دارای معلولیت فعالیت می‌کردیم.

با توجه به تجربه‌ای که دراین‌زمینه داشتیم، موفق شدیم به افرادی که به‌دنبال قرار گرفتن زیر آوار زلزله، دچار نقص‌عضو شده‌اند، در کانکس‌ها خدمات فیزیوتراپی، کاردرمانی و خدماتی ازاین‌دست ارائه دهیم. در این زلزله بسیاری از خانواده‌ها، سرپرست خود را از دست داده بودند که ما خدمات حرفه‌آموزی به این زنان ارائه دادیم و برای‌شان کارگاه خیاطی و بلوچ‌دوزی و برای فرزندان‌شان، کلاس‌های کامپیوتر و حرفه‌آموزی برگزار کردیم تا این زنان بتوانند با کسب درآمد، زندگی خود را تامین کنند و تشویق شوند فرزندان‌شان را به مدرسه بفرستند.

همچنین مستمری نیز به آن‌ها می‌دادیم. ازطرف‌دیگر بسیاری از خانواده‌ها در زلزله تمام دارایی خود را از دست داده بودند و ما علاوه بر حرفه‌آموزی، سرمایه برای کار هم در اختیار آن‌ها قرار دادیم. یکی از موارد مربوط می‌شود به یک خانه با ۹ فرزند که مرد خانواده دو همسر داشت و خودش و همسر دوم‌اش زیر آوار جان‌شان را از دست داده بودند و یک زن مانده بود با ۹ کودک. این مادر نمی‌دانست باید زندگی این فرزندان را چگونه تامین کند. ما برای او امکانات نانوایی تدارک دیدیم. این زن همراه فرزندانش، به کار مشغول شدند. امروز بعد از ۲۰ سال، تنها این خانواده هستند که در منطقه محل سکونت‌شان، صاحب ساختمانی ۲ طبقه هستند.

مسئله مهم بعدی این بود که ما در آن‌زمان متوجه شدیم، بخشی از مردم منطقه معتاد به تریاک هستند و افرادی که آمادگی ترک اعتیاد داشتند را تحت برنامه‌های معتادان گمنام (NA) قرار دادیم. از جیرفت و کرمان هم برای استفاده از این برنامه‌ها به ما مراجعه می‌کردند و خوشبختانه توانستیم در این‌زمینه نتایج موفقیت‌آمیزی به‌دست آوریم. از دیگر اقدامات ما، اجرای برنامه‌های توانمندسازی مبتنی بر جامعه بود. به این معنی که با همراهی برنامه پیشرفت و توسعه ملل‌متحد (UNDP) و باتوجه به اینکه محصول اصلی کشاورزی در بم، خرما بود، همچنین این شهر سرشار از قنات بود، کشاورزی چندکارکردی را در این شهر آغاز کردیم. همچنین پروژه استریم را در بم اجرا کردیم.

این پروژه به‌منظور توانمندسازی جامعه بم به‌ویژه اقشار کم‌برخوردار و زنان سرپرست خانوار بود. تولید محصولات مرتبط با خرما (مانند شیرینی کلمبه) و حتی فروش آن‌ها به سایر شهرها را رقم زدیم و تشکیلات بزرگی را در اختیار آن‌ها قرار دادیم. البته ما مجوز تمام این همکاری‌ها با نهادهای خارجی را از نهادهای مربوطه مانند وزارت اطلاعات گرفته بودیم. یکی دیگر از اقداماتی که ما از بعد زلزله تاکنون در این شهر انجام دادیم، مربوط به آگاهی‌رسانی درخصوص HIV بود. البته در این شهر مصرف موادمخدر بیشتر به‌صورت خوراکی و کشیدنی بود، اما برخی موادمخدر دیگر مانند هروئین و... را تزریق می‌کردند و گاهی از سرنگ آلوده یکدیگر استفاده می‌کردند.

این درحالی است که اختلاط خون با خون، یکی از عوامل ابتلا به HIV است. ما با رپیدتست، آزمایش مربوطه به HIV را از مراجعان می‌گرفتیم و اگر نتیجه آزمایش فردی منفی بود، او را به روانشناس ارجاع می‌دادیم که نسبت به انجام ندادن رفتارهای پرخطر، به این فرد آگاهی‌رسانی کند. اما اگر نتیجه آزمایش فرد مثبت بود، در صورت اعلام رضایت، او را به سیستم درمانی معرفی می‌کردیم تا از داروی رایگان استفاده کند. یکی از خاطرات تلخ من مربوط به زمانی است که دکتر افلاطونیان خبر داد، یکی از نهادهای امنیتی از او خواسته تا خانه خود را از تیم احیای ارزش‌ها مسترد کند.

البته دلیل این برخورد برای من تاحدودی مشخص بود. انجمن‌مان، مقام مشورتی شورای اقتصادی - اجتماعی سازمان‌ملل بود و سمن‌های خارجی هم به‌همین‌دلیل با ما ارتباط برقرار کرده و امکاناتی را در اختیارمان قرار می‌دادند. ما نیز با نظارت خود این سمن‌ها، امکانات‌شان را میان زلزله‌زدگان توزیع می‌کردیم؛ موضوعی که شاید برای برخی خشنودکننده نبود و ترجیح می‌دادند این امکانات در اختیار مقامات دولتی قرار بگیرد.

اما این برخورد منجر به اتفاقی خوشایند شد، به‌طوری‌که یکی از خیران با شنیدن این ماجرا، باغ ۴ هزار متری خود را در بم در اختیارمان قرار داد، ۶ هزار متر دیگر آن را نیز خودمان خریدیم و حالا ۲۰ سال است که در این باغ فعالیت می‌کنیم و هنوز هم تابلوی حمایت از آسیب‌دیدگان اجتماعی و ستاد احیاء، در این منطقه مشخص است. البته مدتی نیز مؤسسه‌مان را در بم پلمب کردند، اما با همه سختی‌ها ماندیم، مقاومت کردیم و خدمات خود را به جامعه هدف‌مان ارائه دادیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha