به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، به روایت پایگاه اطلاعرسانی شرکت مدیریت منابع آب ایران که از زیرمجموعههای وزارت نیرو است، همین الان «طرحهای انتقال آب دریا به مناطق کمآب فلات مرکزی و نوار شرقی کشور در قالب 5 خط انتقال آب، طرحریزی شدهاند.» پایگاه اطلاعرسانی این شرکت گزارش پیشرفت فیزیکی این خطوط، جزییات، کارهای انجامشده، برنامههای پیشرو و در حالت کلی بخش وسیعی از اطلاعات مرتبط را در اختیار عموم قرار داده که نکته مثبتی است هرچند که بعضی از کارشناسان میگویند این اطلاعات کامل نیست.
به این پنج خط اما برگردیم و تیتروار به آنها بپردازیم؛ خطوط اول و دوم انتقال آب از خلیج فارس به استانهای هرمزگان، کرمان و یزد، خط سوم انتقال آب از دریای عمان به استان اصفهان (فاز اول اجرایی از سیرجان تا اصفهان)، خط چهارم انتقال آب از دریای عمان به استانهای کریدور شرق کشور و در نهایت هم خط پنجم که انتقال آب از خلیجفارس به استان فارس است. پیش از پرداختن به نقدها و پاسخهای رسمی تاکنون مطرحشده و همچنین روایتی از نخستین جلسه «نشستهای آبی» که با همین موضوع یکشنبه همین هفته برگزار شد، خوب است نگاهی به نقدها و به خصوص نگرانیهای زیستمحیطی داشته باشیم.
چرایی انتقال آب از دریا؛ مروری بر پرسشهای کلیدی و نقدهای مطرحشده تاکنون
اگرچه بیش از سه دهه است که طرحهای انتقال آب از دریا به مراکز ایران محل بحث است و در سخنان روسای دولت هم به آن پرداخته میشود اما پژوهشها میگوید که حتی پیش از انقلاب سال ۵۷ هم این بحث وجود داشته و در دو مورد حتی مطالعات ابتدایی هم انجام شده بود. فارغ از این بحث تاریخی اما موضوع مهم نقدهای کارشناسان و دغدغهمندان است که مرور تیتروار آنها همین چند محور و پرسش پایین است:
- مصرف زیاد انرژی برای نمکزدایی و انتقال آب موجب میشود که ردپای کربن در اجرای طرحهای آب دریا بالا باشد.
- با وجود تفاوتهای اقلیمی چرا اصرار بر تقلید از کشورهای کوچک خلیج فارس در این پروژهها وجود دارد؟ آیا این تقلید که به لحاظ وسعت تفاوت اساسی دارد، با بررسیهای کامل محیطزیستی همراه است؟
- دغدغهمندان محیط زیست ایران میگویند تجربه چنددهه گذشته به ما میگوید که با تغییر دولت سیاستها هم تغییر خواهد کرد. بنابراین احتمال عدم حمایت از این طرحها در دولتهای آتی بسیار زیاد است و در نهایت ویرانهای برای محیط زیست ایران به جای خواهد ماند که راه پس و پیش نخواهد داشت.
- موضوع مهم دیگر اما مساله آمایش سرزمین است و منتقدان میگویند آیا اجرای طرحهای آب دریا با اولویتهای سند آمایش سرزمین در تضاد نیست؟
- آیا عواقب شدید محیطزیستی در مبدا بالاخص در محل تخلیه پساب مورد توجه بوده است؟
- آیا بهتر نبود قبل از اجرای طرحهای دریا طرحهای مدیریت تقاضا و کاهش هدررفت آب مورد توجه قرار میگرفت؟
- اجرای این طرحهای دریا موجب افزایش میزان آلودگی در مقصد نخواهد شد؟
- چرا سازمان حفاظت محیطزیست در مقابل این طرحها منفعلانه عمل میکند؟
در کنار این دغدغههای زیستمحیطی بحثهای اقتصادی - اجتماعی فراوانی هم محل بحث است که اگرچه موضوع این گزارش نیست اما در ادامه به چند مورد پرتکرار آن اشاره میشود:
- با اجرای این طرحها در مناطق کمآب کشور افسار بخش آب کشور در اختیار سرمایهگذاران بخش خصوصی قرار میگیرد.
- انتقال آب به فلات مرکزی موجب تحریک تقاضا در مقصد میشود.
- هزینههای تمامشده هر مترمکعب آب در این طرحها بسیار بالا است. چه کسی توان تامین و تمایل به پرداخت آن را دارد؟
- یکی از چالشهای اصلی این طرحها تامین منابع انرژی مصرفی است.
- باتوجه به واقعیتهای اقتصاد کشور اجرای طرحهای آب دریا بیشتر بر آمده از بلندپروازی مدیران است تا پاسخ به یک نیاز واقعی.
همین پرسشها البته در نشستهای مرتبط با چنین پروژههایی دستکم در چندماه گذشته بارها مطرح شده که یکی از این نشستها اوایل همین هفته برگزار شد که در ادامه به برخی مطالب مطرحشده در آن پرداخته میشود.
«آب انتقالی از دریا آب ارزشمند است نه گران»
اگرچه تمام پرسشها و دغدغدهای بالا، در نخستین نشست «گفتوگوهای آبی» که با رویکرد انتقال آب دریا برگزار شد، مطرح نشد اما به برخی موارد مهم پرداخته شد. در این نشست کارشناسان بر رعایت ملاحظات زیستمحیطی و توجیه اقتصادی طرح تاکید و مشاوران طرح نیز اذعان کردند که طرح انتقال آب دریا کاملا منطبق بر سند آمایش سرزمینی است.
ضمن اینکه صنایع با توجیه اقتصادی حاضر به تامین بخشی از هزینههای طرح انتقال آب دریا شدهاند. «عیسی بزرگزاده» یکی از سخنگویان کنونی حوزه آب کشور در این باره گفت: برای پروژههای انتقال آب از دریا چیزی بالغ بر ۸ میلیارد دلار از منابع بخش خصوصی اعتبار در نظر گرفته شده و این پروژه با جدیت دنبال میشود.
این توضیح مقدمه نشست بوده و پس از آن نوبت به بررسی کارشناسان رسید که «مهرداد حاج زوار» مشاور انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی به عنوان موافق اجرای طرحهای انتقال آب از دریا گفت: روند تاریخی تلاشها برای حل مشکل کم آبی در ایران نشان میدهد که زمانی از طریق سدسازی به دنبال حل مشکل بودیم و گذشت زمان نشان داد که سدهای ساختهشده تا چه میزان در مدیریت منابع آب به ما کمک کردهاند. همینطور در یک مقطع انتقال بین حوضهای مورد تاکید بود و در حال حاضر نیز بحث انتقال آب از دریا مورد توجه قرار گرفته است.
او ادامه داد: دوستان منتقد عمدتا میگویند که آب انتقال یافته از دریا به فلات مرکزی آب گرانی است، اما من میخواهم بگویم این آب یک آب ارزشمند است. در واقع با اجرای این پروژهها ما آب ارزشمندی را از دریا به حوضههای آبریز داخلی تزریق میکنیم که جایگزین آب فعلی برای صنایع میشود.
حاج زوار گریزی به شرایط کنونی دنیا هم داشت و در این باره گفت: در تمام کشورهای جهان صنایع بهای تمام شده آب را پرداخت میکنند و در ایران نیز باید همین رویه اتفاق بیفتد و آب ارزشمند دریا به جای آبهای سطحی و زیرزمینی در فلات مرکزی مورد استفاده صنایع قرار گیرد. او با اشاره به اینکه طرح انتقال آب از دریا در بند ۱۲۰ طرح آمایش سرزمین صراحتا مورد تاکید قرار گرفته است، گفت: بر اساس طرح آمایش سرزمین و دیگر اسناد بالادستی، دولت مکلف است تا بخشی از نیاز آبی فلات مرکزی را از طریق آبهای نامتعارف همانند انتقال آب از دریا تامین کند.
او در ادامه بیان کرد: برای اجرای این پروژهها صنایع خود پیشقدم شدهاند و با بهکارگیری فناوریهای نوین قرار است نسبت به انتقال آب دریا اقدام کنند و اینکه گفته میشود آب انتقالیافته گران خواهد بود، در حالی است که خود صنایع در این باره محاسبات لازم را انجام دادهاند و حتما برای آنها توجیه اقتصادی دارد که وارد فاز اجرایی طرح شدهاند.
تغییر محل صنایع به ساحل یا انتقال آب دریا؟
یکی از بحثهای پرتکرار چندسال گذشته ایران، ماجرای صناعی فولاد و دیگر کارخانههای آببر مرکز کشور بوده که با انتقادات محیط زیستی و حتی اقتصادی فراوانی روبهرو شده است؛ بحث این است که چرا چنین صنایعی در خط ساحلی یا استانهای ساحلی احداث نشده یا انتقال داده نمیشود؟ در این نشست هم بار دیگر این بحث سربرآورد که در این باره «سعید نیریزی» مشاور طرح انتقال آب از دریا به عنوان موافق این طرح گفت: پیش از تصمیمگیری برای اجرای طرحهای انتقال آب از دریا، مطالعات جامعی در فلات مرکزی انجام دادیم و نتایج این مطالعات نشان میداد که در آینده نزدیک دیگر هیچ آب سطحی و زیرزمینی برای توسعه در فلات مرکزی نخواهیم داشت.
او ادامه داد: در حال حاضر تنها در فلات مرکزی ۵ میلیارد مترمکعب سالانه اضافه برداشت آب داریم و برای اینکه بتوانیم به نیازهای موجود در این منطقه پاسخ بدهیم، دستکم به ۲ میلیارد متر مکعب آب جدید نیاز داریم. نیریزی در همین رابطه توضیح داد: با توجه به مشکلات شدیدی که در فلات مرکزی در حوزه تامین آب به ویژه برای آینده وجود دارد، تصمیم این شد که برای جبران بخشی از کاستیها به سمت آبهای شور دریا برویم و نیازهای صنایع مستقر در فلات مرکزی را از این محل تامین کنیم.
مشاور طرح انتقال آب از دریا ادامه داد: توان محیطی فلات مرکزی و استانهای شرق و جنوب شرق کشور به لحاظ تامین آب پایدار به شدت کاهش یافته و در آینده باید ساز و کاری در این مناطق ایجاد شود تا عمده فعالیتهای ساکنان به سمت صنعت سوق پیدا کند. او در همین رابطه توضیح داد: صنعت در مقایسه با کشاورزی ۵۰ برابر ثروت بیشتری تولید میکند و نیز ۲۰ برابر امکان اشتغالزایی دارد؛ بنابراین با اجرای طرحهای انتقال آب از دریا تلاش میکنیم ضمن تامین آب پایدار برای صنایع و معادن فلات مرکزی امکان زیست پایدار در مناطق کمآب کشور را فراهم کنیم. نیریزی در این باره توضیح داد: همانطور که اشاره کردم پیش از تصمیمگیری برای اجرای پروژههای انتقال آب دریا مطالعات جامعی صورت گرفت که در آن مسائل زیست محیطی نیز به صورت دقیق مورد توجه قرار گرفته است.
نیریزی با تاکید بر اینکه باید صنایع فلات مرکزی از آبهای محلی بینیاز شوند، تصریح کرد: سابق بر این صنایع بزرگ در محیط پیرامونی خود گل و گیاه میکاشتند و باغداری داشتند، اما اکنون باید به سمتی بروند که روی پساب و بازچرخانی آب سرمایهگذاری کنند و با تامین ۱۰ درصد آب مورد نیازشان از طریق بازچرخانی از دیگر منابع آبی بینیاز شوند که این اتفاق مزایای فراوانی برای حفظ آبهای سطحی و زیر زمینی در فلات مرکزی خواهد داشت.
منتقدان زیست محیطی: سیاستهای کلان حاکمیت در حوزه منابع آب تغییر نکرده
بخشی دیگری از این نشست به سخنان «مسعود امیرزاده» اختصاص داشت که به عنوان نماینده تشکلهای محیط زیستی در این نشست حاضر شده بود، در نقد پروژههای انتقال آب گفت: پروژه انتقال آب دریا یک پروژه مبهم و متکثر است که نشان میدهد سیاستهای کلان حاکمیت در حوزه منابع آب تغییر نکرده است. او با بیان اینکه طرح انتقال آب از دریا با طرح آمایش سرزمین سازگاری ندارد، افزود: مشخص نیست که با کدام فرآیند تصمیمگیری این تصمیم برای حل مشکل آبی کشور اتخاذ شده است.
امیرزاده ادامه داد: بارگذاریها در مناطق مختلف باید بر اساس توانمندیهای محیطی مناطق باشد و اجرای طرحهای انتقال آب در واقع همان تکرار مدلهای اشتباه و راهکارهای تکنیکی مانند احداث سد و حفر چاه برای پاسخگویی به نیازهاست. نماینده تشکلهای محیط زیستی در بخش دیگری از انتقادات خود از بالا بودن هزینه اجرای این طرح سخن گفت و در این باره اضافه کرد: قیمت تمام شده آب انتقال یافته به مقصد در این طرح چیزی حدود ۳.۵ یورو برای هر متر مکعب خواهد بود و این پرسش مطرح میشود که اساسا چه محصولی در مقصد میتوان با آب ۳.۵ یورویی تولید کرد که توجیه اقتصادی داشته باشد؟ امیرزاده ادامه داد: من معتقدم هنوز آب در حوضههای آبریز وجود دارد و ما میتوانیم با مدیریت تقاضا در حوضههای آبریز از پروژههای انتقال آب دریا بینیاز شویم.
او همچنین بیان کرد: اینکه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به سمت شیرینسازی آب دریا رفتهاند و عمدتا در سواحل از این آب استفاده میکنند، دلیل نمیشود که ما هم این کار را انجام بدهیم چرا که میزان بارشها و ظرفیت سرمایهگذاریهای در ایران با کشورهای عربی قابل مقایسه نیست. علاوه بر این و در ادامه این نشست «علی مریدی» استاد دانشگاه به عنوان منتقد پیرامون پروژههای انتقال آب از دریا گفت: پیش از بحث و بررسی این موضوع باید مرزهای اختیارات و تصمیمگیریها از سوی نهادهای مختلف مانند وزارت نیرو و دولت مشخص شود، چرا که بسیاری از تصمیمگیریها در این حوزه الزاما در وزارت نیرو انجام نمیشود.
او در ادامه گفت: هر پروژه و طرحی که اجرا میشود باید جنبه پایداری مالی و اقتصادی آن ارزیابی شود. پرسش من این است که در این پروژه آیا پایداری اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی دیده شده است؟ مریدی اضافه کرد: پرسش دیگر این است که موضوع پدافند غیرعامل در این پروژه چگونه دیده شده است؟ آیا به این فکر شده است که در مسیر انتقال آب چگونه باید با نیازهای جوامع محلی برخورد شود؟ او در همین رابطه تصریح کرد: با اجرای این پروژه قیمت تمام شده آب در مقصد به شدت افزایش مییابد و این اقدام سبب خواهد شد تا پیامدهایی، چون مشکل آبفروشی و حفر چاههای غیرمجاز با هدف برداشت آب رواج پیدا کند.
نظر شما