به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا،دکتر محسن روشنپژوه با اشاره به اینکه تاثیرات مصرف الکل بر ابعاد مختلف سلامت از اهمیت بالایی برخوردار است، گفت: الکل علاوه بر آثار زیانبار بر سلامت جسمانی میتواند تاثیرات مهمی بر سلامت روان افراد داشته باشد که به دنبال تاثیر در این بخش بروز تغییر در رفتارهای اجتماعی هم دور از انتظار نیست.
وی افزود: نتایج برخی پژوهشها در گذشته، در کنار اخبار و اطلاعاتی که اخیرا با گستردگی بیشتری منتشر شده است نشان میدهد که مصرف الکل در کشور ما موضوع مهمی است که باید با جدیت بیشتری به آن پرداخت؛ چراکه هم تاثیر فراوانی بر سلامت افراد دارد و هم بار سنگینی را بر دوش جامعه در ابعاد مختلف وارد میآورد؛ موضوعی که ضرورت آن سالها پیش نیز مطرح شده بود.
او تاکید کرد: مصرف الکل علاوه بر تاثیر بر وضعیت سلامت جسمانی اعم از عملکرد دستگاههای قلب و عروق، گوارش، کبد، پانکراس، سیستم ایمنی و... تاثیر معنیداری بر کارکرد مغز و سیستم عصبی انسان دارد که میتواند بر سلامت روان و به تبع آن بر وضعیت روانی اجتماعی فرد تاثیر بگذارد و علاوه بر بروز مشکلات فردی ابعاد اجتماعی نیز به خود بگیرد.
وی درباره تاثیر مصرف الکل بر سلامت روان، توضیح داد: در ادبیات روانپزشکی هر مادهای که کارکرد مغز و سیستم عصبی را تغییر دهد، میتواند بر سلامت روان هم موثر باشد که الکل یکی از مهمترین این مواد است، عملکرد مغز را تغییر داده و سبب ایجاد اختلالات گستردهای در سلامت روان و رفتار افراد میشود.
روشنپژوه با اشاره به اینکه تاثیر مصرف الکل در کوتاه مدت و بلند مدت متفاوت است، اظهار کرد: مثل مصرف سایر مواد، افراد با مصرف الکل در کوتاه مدت، ممکن است احساس آرامبخشی گذرایی را تجربه کنند و به انتظاراتی که به آن دلیل الکل (یا سایر مواد) را مصرف کردهاند، دست یابند ولی در همان حین مصرف علاوه بر این احساسات تا حدی دلخواه، مشکلاتی نیز بروز پیدا میکند.
وی افزود: عدم تعادل، سرگیجه، تاری دید، از دست دادن قدرت تشخیص مکان و زمان و همچنین از دست دادن کنترل بر رفتار و هیجانات، بروز رفتار تهاجمی، نادیده گرفتن مبانی اخلاقی و عرفی، اختلال در قضاوت و ارزیابی واقعیت که در یک طیف خفیف تا شدید خود را نشان میدهند از جمله این عوارض است. پس از مصرف تجربی و به دنبال تکرار مصرف، بدن به مرور به الکل تحمل پیدا میکند؛ یعنی با همان میزان مصرف اولیه نه تنها به انتظاراتش نمیرسد، بلکه برای دستیابی به آن انتظارات باید مصرف را افزایش دهند و با افزایش مصرف مشکلات نیز افزایش مییابند و به تدریج قادر به کنترل مصرف خود نیست و به یک رفتار اجباری بدل میشود که علیرغم بروز مشکلات فراوان مجبور است آن را ادامه دهد.
وی با اشاره به اینکه در واقع این اتفاقات حاصل تاثیر الکل بر بخشهای مختلف مغز است، اظهار کرد: این اتفاقات نقشی در هیجانات، شناخت، ادراک، قدرت مهار، قضاوت و... برعهده دارند؛ به عبارتی تمام این عملکردها تحت تاثیر الکل تغییر پیدا میکند؛ خلق بالا یا گاهی پایین میآید، گاهی اوقات هم برخی با مصرف الکل ممکن است تغییرات خلقی مانند احساس افسردگی، بغض، گریه و رفتارهای متفاوتی تجربه کنند، توجه، تمرکز، ادراک تغییر میکند، تفکر، قضاوت تغییر و به نوعی مختل میشود که ترکیب همه اینها با هم سبب بروز رفتارهای نامناسب و نامتناسب در افراد میشود.
این روانپزشک، افزود: تاثیرات ناشی از مصرف الکل با افزایش میزان مصرف، بیشتر میشود تا حدی که ممکن است ایجاد مسمومیت و حتی مرگ کند. این مسمومیت باعث کاهش سطح هوشیاری شده و فرد توان شناسایی جهتیابی را از دست میدهد، ممکن است در شناسایی زمان و مکان دچار مشکل شود و حتی ممکن است رفتارهای خطرناک تهاجمی هم از خود نشان دهد که برای خود و اطرافیانش آسیبزا باشد.
وی در ادامه تاکید کرد: به عنوان مثال ممکن است به دنبال بروز تاری دید ناشی از مصرف الکل دچار حوادث و سوانح رانندگی شود که آمار جهانی هم نشان میدهد تعداد بالایی از تصادفات سنگین تحت تاثیر مصرف الکل بوده است. این حالت ممکن است سبب بروز آسیب در محل کار نیز شود.
وی با بیان اینکه برخی به دنبال مصرف الکل دچار اختلالات ادراکی میشوند، تصریح کرد: بروز توهمات بینایی مانند دیدن کاذب حشرات و موجودات چندشآور نیز جزئی از این اختلالات است. بروز اختلالات خواب و اختلالات جنسی نیز از دیگر تاثیرات مصرف الکل است که به وضوح فرد را در رفتارهای پیرامونی خود دچار مشکل میکند و به مرور گسترش مییابد.
روشنپژوه تاکید کرد: دلایل افراد برای مصرف الکل طبق خود اظهاریهایی که میکنند متفاوت است؛ برخی میگویند که دنبال حالِ خوب بودهاند و برای کاهش درد و رنجی که در زندگی تحمل میکنند مصرف میکنند، برخی دیگر هم میگویند به دنبال تفریح و خوشگذرانی هستند که البته باید بدانیم که اینها دلایل قطعی و واقعی مصرف نیستند، بلکه دلایل ابرازی افراد هستند.
وی افزود: زمانی که تجربه اولین مصرف شکل میگیرد تاثیر مستقیمی بر سیستم پاداش و فرآیندهای ذهنی فرد خواهد داشت که تعادل نظام ارزشی و پاداش مغزی او را برهم میزند. فرد به تدریج برای رسیدن به انتظارات اولیه که مصرف را به خاطر آن شروع کرده است، مجبور است که میزان مصرف را افزایش دهد چون بدن نسبت به تاثیرات اولیه مصرف الکل به نوعی به سازگاری رسیده است. به موازات این تغییرات، موضوعات دیگر زندگی که باید در وی ایجاد تعادل، آرامش و احساس لذت کند، تحت تاثیر این به هم ریختگی نظام ارزشی و پاداشی بیارزش و تعاملات مرتبط با آنها کاهش مییابد؛ به عنوان مثال فرد دیگر از ارتباط با خانواده، همسر، موفقیت در کار، تحصیل و ... راضی نمیشود و تمام فکر و اشتغال ذهنیاش میشود مصرف الکل.
وی با اشاره به اینکه به دنبال افزایش مصرف الکل روند بروز مشکلات در بعد جسمانی و روانی آغاز میشود، اظهار کرد: همین سبب دور شدن فرد از موقعیت خانوادگی و اجتماعیاش میشود و رفتارش هم از کنترل خارج میشود که دیگر میتوان اسم اعتیاد به الکل را برای آن به کار برد که درمان سختی دارد و هرچه زودتر فرایند کاهش مصرف و درمان را آغاز کنیم کار برای کنترل عوارض هم راحتتر است.
این متخصص اعصاب و روان با تاکید بر اهمیت ابعاد پیشگیری و جلوگیری از شکلگیری تقاضا و مصرف الکل، بیان کرد: اگر سعی کنیم جوانان کمتر به سمت مصرف الکل بروند بهتر میتوانیم شیوع مصرف الکل و آثار روانی و اجتماعی آن را کنترل کنیم.
وی با اشاره به افزایش آمار مسمومیت و مرگ و میر ناشی از مصرف مشروبات الکلی حاوی متانول طی مدت اخیر، گفت: مصرف این نوع از الکل افراد را با مشکلات مهمی از جمله نابینایی، اختلال عملکرد کلیه و در نهایت مرگ مواجه میکند و در واقع آثار روانی مصرف این نوع از مشروبات الکلی در افرادی که پس از مصرف زنده میمانند و مجبور به دست و پنجه نرم کردن با بیماریها و عوارض شدید آن میشوند بسیار زیاد است.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان (انستیتو روانپزشکی تهران) در خاتمه، تاکید کرد: باید این واقعیت را بپذیریم که عوامل خطر و زمینه ساز مصرف الکل و ابتلا به اختلال مصرف الکل در کشور وجود دارند و انکار نکنیم که تقاضای مصرف در جامعه نیز قابل توجه است. بخشی از این عوامل به افراد، سبک زندگی فردی، میزان دانش و آگاهی مهارتهای فردی آنان باز میگردد و بخش مهم دیگری نیز به شرایط محیطی _ اجتماعی وابستهاند که اتفاقا تاثیرات مهم و قدرتمندی بر سبک زندگی و مولفههای فردی آنان می گذارد. از این رو باید با اتخاذ تدابیر درست، سیاستهای واقع گرایانه و مبتنی بر شواهد علمی در راستای کاهش تقاضا، کنترل و کاهش مصرف الکل، درمان افراد مبتلا و نیز بار زیان آن را در جامعه کاهش داد.
نظر شما