به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جهان صنعت، به عقیده بسیاری از کارشناسان این حوزه افزایش ۳۰ درصدی کتابهای درسی منجر به افزایش دانشآموزان بازمانده از تحصیل بهویژه در استانهای محروم میشود، زیرا خانوادههای اقشار ضعیف نه تنها درگیر تهیه کتابهای درسی هستند، بلکه غالبا توانایی تهیه لوازم تحریر، کیف، کفش، روپوش و مهمتر از آن شهریههایی که این روزها دلاری شده است را ندارند.
البته موضوع دریافت ارقام نجومی از سوی مدارس جدید نیست و طبقاتی شدن آموزش طی چند سال اخیر ضربه خود را به آموزش کشور زده است، بهطوری که با اعلام اسامی ۴۰ نفر برتر کنکور ۱۴۰۱ در گروههای آموزشی مختلف مشخص شد، سال گذشته همانند چند سال اخیر رتبههای برتر در تصاحب مدارس خاص بوده و از میان نفرات برتر کنکور امسال صرفا یک دانشآموز در مدرسه دولتی عادی تحصیل کرده است! ۲۹ نفر از مدارس استعدادهای درخشان، ۹ نفر مدارس غیرانتفاعی و یک نفر هم مدارس نمونه دولتی بودند! در کنکور ۱۴۰۰ نیز از ۳۰ نفر رتبه برتر گروههای تجربی، ریاضی و انسانی ۲۰ نفر دانشآموزان مدارس سمپاد، ۵ دانشآموز از مدارس غیردولتی و سه دانشآموز از مدارس نمونهدولتی بودند و در میان رتبههای برتر کنکور، دانشآموزان مدارس دولتی عادی حضور نداشتند.
در کنکور سال ۹۹ رتبه هفتم گروه آزمایشی علوم ریاضی در مدرسهای کاملا دولتی درس خوانده بود و ۶۷ درصد رتبههای برتر برای مدارس سمپاد، ۱۸ درصد غیردولتی و ۱۰ درصد مدارس نمونه دولتی بودند. در کنکور ۹۸ تمام رتبههای برتر از میان مدارس خاص و غیردولتی بودند و جای مدارس دولتی عادی خالی بود؛ ۷۰ درصد رتبههای برتر کنکور این سال در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی دانشآموزان مدارس سمپاد بودند، سهم غیردولتیها ۱۴ درصد و نمونهدولتیها ۱۳ درصد بود. این روند حکایت از آن دارد باوجود تغییراتی که هر ساله در آمار و ارقام تعداد شرکتکنندگان و… نسبت به سالهای قبل است، آنچه نسبت به گذشته تغییری نداشته، تراژدی تلخ تضعیف روزبهروز مدارس دولتی و پیشتازی مدارس غیردولتی و خاص است.
سال گذشته «خسرو ساکی» رئیس سابق مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش هشدار داده بود: «در آزمون سراسری سال ۹۹-۹۸، 83.94 درصد رتبههای زیر سه هزار برای مدارس استعدادهای درخشان، نمونهدولتی، غیردولتی و مدارس (شاهد) بودند و این مدارس 87.31 درصد دانشآموزان را تحت پوشش قرار میدهند. اینکه از ۴۰ دانشآموز برگزیده کنکور سراسری امسال فقط یک دانشآموز در مدرسه دولتی درس خوانده، یک فاجعه و شکاف اقتصادی و مالی و آموزشی تمامعیار محسوب میشود که حتی در لیبرالترین جوامع جهان هم کمتر شاهد آن هستیم. تقریبا در هیچ کشور توسعهیافتهای ردی از آموزش طبقاتی دیده نمیشود و تلاششان بر استقرار عدالت آموزشی منطبق با برخورداریهای برابر از امکانات و کیفیت آموزش یکسان است.» طبق مشاهدات «جهان صنعت» شهریه مدارس غیرانتفاعی در مقطع ابتدایی از ۱۲ میلیون شروع شده و هرچه امکانات و کلاسهای فوقبرنامه یا برنامههای سرگرمی و… اضافه شود، این عدد نیز بیشتر میشود. آنچه بر نگرانی کارشناسان افزوده کیفیت آموزشی است، زیرا طبیعتا کیفیت در اینگونه مدارس بیشتر و مدام از کلاسهای تقویتی در کنار کلاسهای عادی مدرسه استفاده میشود. این در حالی است که کیفیت در برخی مدارس دولتی و شهرستانها نیز به تبع آن کمتر و کمتر میشود. در این روزهای تورم و گرانی، برخی خانوادهها با داشتن فرزندانی نخبه، توان پرداخت اقساط هزینه ثبتنام در دبیرستان «استعدادهای درخشان» را ندارند و عطایش را به لقایش میبخشند؛ حال چگونه میتوان انتظار داشت این خانوادههای نیازمند، هزینه سرسامآور کتابهای درسی و دیگر اقلام ضروری را پرداخت کنند؟! درحالی سال گذشته، شاهد رشد ۱۷ درصدی جمعیت دانشآموزان بازمانده از تحصیل بودیم که طبق آمارهای رسمی طی ۵ سال اخیر بیش از ۹۱۱ هزار نفر در گروه سنی ۶ تا ۱۷ سال از تحصیل بازماندهاند و ۲۷۹ هزار دانشآموز نیز ترکتحصیل کردهاند. اما براساس آمارهای غیررسمی بیش از ۴ میلیون کودک از تحصیل بازماندند، برخی وارد چرخه کار شدند و اکثر دختران نیز کودکهمسر شدند. بنابراین بسیاری بر این باورند که امسال به دلیل تورم و گرانی افسارگسیخته تعداد بازماندگان از تحصیل رکورد خواهد زد. بنابراین به عقیده جامعهشناسان مردمی که در تامین معیشت روزانه خود بازماندند، آموزش فرزندان دیگر اولویت آنها نخواهد بود. موضوعی که برخلاف اصل ۳۰ قانون اساسی و شعارهای دولت سیزدهم است.
شکاف طبقاتی آموزش
«محمدرضا نیکنژاد» کارشناس آموزش و پرورش با اشاره به افزایش ۳۰ درصدی قیمت کتابهای درسی به «جهانصنعت» گفت: اقشار مختلفی در سراسر ایران زندگی میکنند، اما اصولا گرانیها اقشار ضعیف را نشانه میگیرد. این روزها خانوادهها به شدت تحت فشار مالی قرار گرفتهاند، حال که کتابهای درسی هم ۳۰ درصد افزایش پیدا کرده است، قطعا امسال با افزایش ترکتحصیلها مواجه خواهیم شد. چرا که برخی خانوادهها نهتنها از تهیه کتابهای درسی باز ماندند بلکه برای تهیه دیگر اقلام ضروری برای حضور در کلاس درس مانند لوازم تحریر، روپوش مدرسه و هزینههای سرسامآور شهریه مدارس که این روزها دیگر آموزش رایگان در کشور نداریم بلکه شهریهها از ۲۰۰ هزار تومان شروع و به ۴۰ میلیون ختم میشود؛ همگی دست به دست هم داده است تا آموزش دیگر در اولویت خانوادههای قشر ضعیف نباشد. چرا که برخی خانوادهها میتوانند روپوش مدرسه را بهگونهای تامین کنند، بهطور مثال کودکان اقشار ضعیف روپوش، کفش و کیف خواهر یا برادر بزرگتر خود را حمل میکنند اما کتاب درسی مقولهای نیست که بتوان چارهای برای آن اندیشید.
وی افزود: از طرفی دولت دیگر به مدارس دولتی پولی پرداخت نمیکند، تا مسوولان مدارس امورات مدرسه را با آن بگذرانند. به همین دلیل آنها مجبورند یا دستشان را جلوی خیرین دراز کنند یا از والدین دانشآموزان پول دریافت کنند. این روزها دیگر مدارس دولتی هم رایگان نیست که اقشار ضعیف فرزندان خود را راهی مدرسه کنند. به هر حال برخی خانوادهها هزینههای مضاعف مدارس را به طریقی پرداخت نمیکنند اما تهیه کتاب موضوعی نیست که بشود از آن گذشت. وقتی دانشآموزی کتاب درسی نداشته باشد عملا آموزش آن با مشکل مواجه میشود، زیرا کتاب درسی اصلیترین لوازم آموزش کودک است. البته این موضوع فقط معطوف به کتاب درسی نیست، دفتر و مابقی لوازم تحریر نیز شامل این موضوع میشوند. متاسفانه هر سال شاهد افزایش قیمت لوازم تحریر هستیم و یکی از دلایلی که بازماندگان از تحصیل روزبهروز بیشتر میشوند همین امور است.
این معلم باسابقه آموزش و پرورش با تاکید بر اینکه عموما اقشار ضعیف جامعه به فرزندان خود نگاه اشتباهی دارند، بیان کرد: معمولا خانوادههای اقشار ضعیف یک نوعی کار دارند به نام پسر و یک نونخور اضافه دارند به نام دختر! به خاطر همین هزینه آموزش برای آنها در اولویت نیست. به گمان اینگونه خانوادهها مدرسه رفتن فرزندشان صرف اقتصادی ندارد، زیرا وقتی پسر خانواده میتواند وارد چرخه کار شود و پولی وارد خانواده کند چرا باید برای آموزش او هزینه کرد. از طرفی با ازدواج زودهنگام دختر خانواده نیز بخشی از هزینههایش کاسته میشود. به همین دلیل گرانی کتابهای درسی میتواند بهانه خوبی برای اینگونه خانوادهها باشد تا از ادامه تحصیل فرزندان خود جلوگیری کنند. مشخص نیست با کدام استدلال تصمیم به افزایش ۳۰ درصدی کتابهای درسی گرفتند، زیرا این وضعیت قطعا آثار اجتماعی زیانباری را در جامعه به وجود میآورد.
او ادامه داد: طبق آمارهای غیررسمی بیش از ۴ میلیون ترک تحصیل در کشور وجود دارد اما هیچ سازمانی نه از آنها سخنی به میان میآورد و نه حمایتی میکند. با اینکه کارکردهای آموزش و پرورش ایران نسبت به آموزش جهانی عقب مانده است، اما همین حضور در مدرسه برای کودکان جدای از سوادآموزی نوعی آموختن همزیستی و مشارکت است. بنابراین رواج آموزش طبقاتی در کشور به نوعی ضربه مهلک به آیندگان است.
نیکنژاد با اشاره به شهریههای گزاف در برخی مدارس تهران گفت: موضوع دریافت ارقام نجومی از سوی مدارس موضوع جدید نیست و طبقاتی شدن آموزش طی چند سال اخیر ضربه خود را به آموزش کشور زده است، بهطوری که با اعلام اسامی ۴۰ نفر برتر کنکور ۱۴۰۱ در گروههای آموزشی مختلف مشخص شد، سال گذشته همانند چند سال اخیر رتبههای برتر در تصاحب مدارس خاص بوده و از میان نفرات برتر کنکور امسال صرفا یک دانشآموز در مدرسه دولتی عادی تحصیل کرده است! ۲۹ نفر از مدارس استعدادهای درخشان، ۹ نفر مدارس غیرانتفاعی و یک نفر هم مدارس نمونه دولتی بودند! بنابراین چنین شرایطی منجر به سقوط عدالت آموزشی در کشور شده است. به گونهای که نیمی از فرزندان اقشار ضعیف از تحصیل باز میمانند اما فرزندان اقشار ثروتمند با پول به درجات عالی میرسند. این در حالی است که در گذشته افراد میتوانستند با تحصیل طبقه خود را تغییر دهند. اما امروزه خانوادهها توانایی فرستادن فرزندان خود به مدرسه را هم ندارند چه برسد به اینکه فرزند خود را برای کنکور آمده کنند. بنابراین شکاف طبقاتی در آموزش و پرورش به شدت عمیق شده است. رواج آموزش طبقاتی برخلاف اصل ۳۰ قانون اساسی و حتی شعارهای دولت سیزدهم درخصوص محرومیتزدایی و ریشهکنی فقر مطلق است؛ موضوعی که این روزها مورد انتقادات زیادی قرار گرفته است. دولت به جای محرومیتزدایی و ریشهکنی فقر مطلق، با ایجاد تورم فرزندان قشر ضعیف را از چرخه آموزش خارج کرده است.
نظر شما