به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی، این در حالی است که سیاستهای اقتصادی دولت با انتقاداتی همراه است و برخی از کارشناسان بر این باور هستند که تعلل در امضای برجام وضعیت اقتصادی کشور را در آینده سختتر خواهد کرد. در چنین شرایطی برخی ش ایعات مانند بازگشت قیمتها به قبل از تصمیمات اقتصادی دولت سیزدهم نیز به گوش میرسد.
شایعاتی که زیاد با واقعیت همخوانی ندارد. برای تحلیل و بررسی آثار احیا و یا شکست برجام با دکتر مرتضی افقه، اقتصاددان گفتوگو کرده ایم. افقه معتقد است: « دولت گمان میکند اگر برجام به نتیجه نرسد با کمک کشورهای شرق اعم از چین و روسیه میتواند وضعیت اقتصادی خود را ساماندهی کند.
این در حالی است که امید دولت به شرق پس از شکست برجام چندان نتیجه بخش نخواهد بود. من معتقدم تنها میتوان10 درصد نسبت به کمک کشورهای شرق اعم از چین و روسیه روی اقتصاد کشور حساب کرد.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
اخیرا شایعاتی مبنی بر اینکه دولت قصد دارد قیمتها را به حالت گذشته بازگرداند مطرح شده است. این موضوع به چه میزان محلی از اعراب دارد؟آیا چنین امکانی برای دولت وجود دارد؟
افزایش یا کاهش قیمت دست کسی نیست و بلکه تحت تأثیر عوامل مختلفی است. برخی کشورها کـــه در کنتـــــرل متغیرهای اقتصادی مسلطتر هستنـــــد تلاش میکنند کنترل متغیرها را برای افزایش یا کاهش قیمتها در اختیار داشته باشند. شاید این اتفاق در چنین کشورهاییها رخ بدهد آن هم در یک فاصله زمانی معقول و نه در کوتاه مدت. در این کشورها با کنترل متغیرها میتوانند قیمتها را به نقطه هدف نزدیک کنند. واقعیت این است که در ایران کنترل متغیرهای کنترل قیمتها نزدیک به صفر است.
دولتها حداقل کاری که میکنند حرکتهای انفعالی است برای کاهش متغیرهای منفی. در شرایط کنونی متغیر سیاست خارجی به صورت جدی بر متغیرهای اقتصاد داخلی تأثیرگذار است. به همین دلیل سیاستگذار داخلی کمترین تأثیر را بر متغیرهای داخلی دارد. تنها کاری که دولت در چنین شرایطی انجام میدهد رویکردهای انفعالی برای کاهش آثار متغیرهای منفی است.
به عنوان مثال خبر حاصل شدن توافق برجام و یا عدم توافق به اندازهای در متغیرهای اقتصادی داخلی تأثیرگذار است که بلافاصله خود را در قیمت ارز و طلا نشان میدهد و اگر این شایعه برای مدتی ادامه داشته باشد در بقیه متغیرها نیز خود را نشان خواهد داد. تحریمهای بینالمللی که روی اقتصاد تأثیر گذاشته باعث شده سیاستگذار داخلی را در کنترل قیمتهای منفعل کند.
آقای مرتضوی، معاون رئیسجمهور گفته است با توجه به سیاستهایی که دولت در پیش گرفته در شش ماه دوم سال قیمتها در وضعیت باثباتی قرار خواهد گرفت. آیا دولت میتواند قیمتها را در نیمه دوم سال ثابت نگهدارد؟
در عمل چنین چیزی امکان پذیر نیست. تنها اتفاقی که میتواند رخ بدهد این است که تورمی که در خرداد و تیر رخ داد دیگر تکرار نخواهد شد و میزان تورم نسبت به گذشته کاهش خواهد داشت. هر شوک اقتصادی پس از اینکه به نقطه حداکثری رسید اگر تداوم نداشته باشد فروکش میکند. به همین دلیل نیز در آینده تنها اتفاقی که رخ خواهد داد این است که تورم کاهش پیدا میکند که دلیل آن نیز شوک تورمی است که در گذشته به اقتصاد داده شده بود. در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت قیمتها در شش ماه دوم تثبیت شود. در این زمینه دو موضوع حائز اهمیت است.
نخست اینکه قیمتها کاهشی یا افزایشی باشد و دوم این است که قیمتها ثابت باقی بماند. از نظر اقتصادی اینکه قیمتها ثابت باقی بماند بسیار مهمتر از این است که کاهش یا افزایش داشته باشد. اگر قیمتها برای مدتی ثابت باقی ماند باعث میشود دولت و سیاستگذار بتواند برای مدتی برنامهریزی کند.
آن چیزی که میتواند به ثبات قیمتها در شش ماهه دوم سال کمک کند این موضوع است که آیا برجام امضا شده است و یا خیر. اگر برجام امضا شود و تعهدات ناشی از آن انجام شود دولت میتواند در زمینه اقتصادی برنامهریزی کند. بنابراین تثبیت قیمتها در شرایط کنونی میسر نیست. امضای برجام تنها شرط لازم است و نه شرط کافی. شرط کافی زمانی محقق میشود که دولت و سیاستگذاران بتوانند از فرصت برجام استفاده کنند و بتوانند پولهای بلوکه شده را آزاد کنند. البته هنوز این چالش وجود دارد که اگر ایران افای تی اف را نپذیرد آیا به راحتی میتواند به این پولها دسترسی داشته باشد و یا خیر.
اگر برجام به امضا برسد مهمترین تأثیرات آن در کوتاه مدت بر اقتصاد کشور چه خواهد بود؟ در چنین شرایطی اقتصاد کشور با چه فرصتهایی مواجه خواهد شد؟
امضای برجام در کوتاه مدت باعث میشود که یک شوک روانی به اقتصاد ایران وارد شود و به همین دلیل در مرحله نخست روی قیمت ارز تأثیر میگذارد و قیمت ارز کاهش پیدا میکند. با این وجود به دلیل اینکه با چسبدگیهای بروکراسیهایی مواجه هستیم قیمتها ممکن است باز گردد. البته در کوتاه مدت شاهد گشایشهای اقتصادی خواهیم بود. تنها نکتهای که در این زمینه میتواند عنوان کرد این است که اگر برجام امضا شود وضعیت اقتصادی از شرایط امروز سختتر نمیشود.
با این وجود اگر برجام به نتیجه برسد به این موضوع که آیا قرار است کمکی به وضعیت خرید مردم صورت بگیرد یا وضعیت معیشتی مردم بهتر شود نمیتوان حداقل تا یک سال آینده امیدوار بود. همه این مسائل بستگی به این دارد که دولت در شرایط جدید پس از احیای برجام چه رویکردی در دستور کار خود قرار خواهد داد. آن چیزی که پس از احیای احتمالی برجام حائز اهمیت است این است که دولت از فرصت به وجود آمده استفاده کند و مواهب احیای برجام را در بالا بردن قدرت خرید مردم و بهبود وضعیت معیشتی آنها مورد استفاده قرار بدهد.
برجام در شرایطی است که هر احتمالی میتوان درباره آن داد. اگر برجام به نتیجه نرسد یا اگر مذاکرات تا مدت طولانی ادامه پیدا کرد وضعیت اقتصادی کشور در چه شرایطی قرار خواهد گرفت؟
از نظر روانی اگر اخبار ناامیدکنندهای از مذاکرات منتشر شود و یا اینکه برجام امضا نشد در کوتاه مدت قیمت ارز و طلا افزایش پیدا خواهد کرد و به تبع آن قیمت کالاهای مورد نیاز مردم نیز با افزایش مواجه خواهد شد. در چنیــن شرایطی نیز عملکرد دولت و رویکردی کـه در پیش میگیرد حائز اهمیت است. به هر حال رئیسجمهور و دولت وعدههایی به مردم دادهاند که اغلب آن نیز اقتصادی است. دولت باید شرایطی را فراهم کند که به مطالبات مردم در این زمینه عمل کند و شرایط اقتصادی آنها را بهبود ببخشد.
نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که دولت گمان میکند اگر برجام به نتیجه نرسد با کمک کشورهای شرق اعم از چین و روسیه میتواند وضعیت اقتصادی خود را ساماندهی کند. این در حالی است که امید دولت به شرق چندان نتیجه بخش نخواهد بود. من معتقدم تنها میتوان10 درصد نسبت به کمک کشورهای شرق اعم از چین و روسیه روی اقتصاد کشور حساب کرد. نکته دیگر اینکه اگر برجام به نتیجه نرسد احتمالا فشارهای آمریکا بیشتر خواهد شد و تحریمها بیشتر خواهد شد. در شرایط کنونی برجام متغیر فعال مایشاء نسبت به اقتصاد ایران است.
ما تا حد زیادی نسبت به صادرات نفت وابسته هستیم. بخش تولید و بخش واردات و صادرات کشور تا حدود زیادی به فروش نفت وابسته است. از سوی دیگر بخش مصرف نیز بهشدت به نفت وابسته است. در شرایط کنونی بیشتر 40 درصد ظرفیت بنگاههای کوچک و متوسط ما خالی است که بخشی از آن به دلیل فقدان واردات و وجود رکود است. به همین دلیل باید عنوان کرد که سیاست خارجی تا حدودی اقتصاد کشور را تحت تأثیر قرار داده است. در طول 4دهه گذشته همه دولتها همواره شعار کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت را دادهاند.با این وجود هیچ وقت این شعار شکل عملیاتی و اجرایی به خود نگرفته است.
حتی دولتها در مسیری نیز قرار نگرفتند که وابستگی اقتصاد کشور به نفت را کاهش بدهند. شعار دیگری که در سالهای اخیر مطرح شده اقتصاد مقاومتی است. این در حالی است کــــه دولتها در مسیـــر اقتصاد مقاومتی نیز حرکت نکردند. آن چیزی که دولت به عنوان اقتصاد مقاومتی انجام میدهد نتیجهای به نام اقتصاد مقاومتی بـــههمراه نخواهد داشت. اقتصاد یک کشور زمانی مقاوم میشود که تولید آن به نیروی فکری و انسانی آن متصل شود..
در چنین شرایطی اقتصاد کشور همچنان وابسته به فروش نفت است و تا زمانی که این اتفاق رخ میدهد تجارت خارجی حائز اهمیت است. هر عاملی که روی قیمت نفت تأثیر بگذارد قیمت نفت را کاهش بدهد اقتصاد ما همچنان در وضعیت بیثبات باقی خواهد ماند.
با توجه به اینکه احیای برجام برای اقتصاد کشور و افزایش سرمایه اجتماعی دولت اولویت دارد چرا دولت در تصمیم گیریهای منجر به احیای برجام تا به این اندازه دچار تعلل شده است؟
در ابتدایی که دولت سیزدهم روی کار آمد این امیدواری وجود داشت که برجام را احیا میکند تا بتواند از مواهب آن استفاده کند. این اتفاق نیز در حال رخ دادن بود و دولت تا آستانه امضای برجام نیز پیش رفت. با این وجود حمله روسیه به اوکراین و نیاز اروپا به نفت و گاز ایران و از سوی دیگر نیاز آمریکا به برجام از نظر سیاسی باعث شد که ایران برای امتیازگیری بیشتر برجام را امضا نکند. هدف دولت از این تعلل چانهزنی برای گرفتن امتیاز بیشتر است. اگر این اتفاقات رخ نداده بود تردید وجود نداشت که دولت در سال گذشته توافق را امضا کرده بود و تاکنون برجام احیا شده بود.
نظر شما