به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، خانه، برایشان خلاصه شده به سقفی که چندین و چند همسن و سالشان زیر آن جمع شدهاند. از وقتی یادشان میآید دور و برشان پُر بوده از بچههای قدونیمقد و سرگرمشدن و گذران وقت با همان بچهها. بچههایی که هریک چشمانتظار مرد یا زنیاند در قامت پدر و مادر. پدر و مادرهایی که تمام کنند این چشمانتظاری را.
این پدر و مادرها که از راه برسند، امید بچهها به این است که برگشتی در کار نباشد؛ آنها بمانند و سقفی که واقعا خانه است.
همه اما خوششانس نیستند. عدهای به جرم بدسرپرست بودن یا سرپرست موثر نداشتن، ماندگار میشوند در میان همین بچهها. بعضیها هم هیچوقت انتخاب خانوادهای نمیشوند تا حسرت یک خانه و داشتن خانواده برای همیشه داغ شود روی دلشان.
٦٢٠ مرکز ، سرپناه ٨هزار و خردهای بچه
قصه و غصه همه این بچهها یکی است. بچههایی که حالا مرز ٤٠سالگی را گذراندهاند، اردوگاهها را به خاطر دارند. مراکز نگهداری از کودکان با گروههای سنی مختلف در قالب اردوگاه. اگرچه حرفهآموزی بخشی از برنامه این اردوگاهها بود، اما درنهایت نمیتوانست نقش خانواده را برای این کودکان بازی کند.
بچههایی که اوایل دهه ٧٠ پناه آوردند به مراکز بهزیستی برای رقمزدن زندگی بهتر، حالوروز بهتری داشتند.
دیگر خبری از آن اردوگاهها نبود، الگوی این مراکز به سمتوسوی شبهخانواده رفته بود. بچههایی که یا متقاضی فرزندخواندگی نداشتند یا بدسرپرست بودند و امکان فرزندخواندگیشان فراهم نبود.در غیاب اردوگاهها، مراکز شبهخانواده پا گرفتند و تا امروز هم به حیاتشان ادامه دادهاند. مراکزی که در حال حاضر آمارشان به ٦٢٠ مرکز میرسد و سرپناه هشتهزار و خردهای بچهاند.
این مراکز هرکدام به پشتوانه دستورالعملهای بهزیستی ١٢بچه را در خود جای دادهاند. بچههایی که تا ٥-٤سالگی عضوی از شیرخوارگاهها هستند و بعد وارد شبهخانوادهها میشوند. بچههایی که زیر نظر مربیانی قد میکشند تا به ١٨سالگی برسند. مربیانی که حکم پدر و مادر این بچهها را دارند، اگرچه این مربیان در شیفتهای ٧٢ساعته تعویض میشوند.
امدادبگیرها هم موثرتر از شبهخانوادهها
بدسرپرست یا نداشتن سرپرست موثر درد مشترک عدهای از این بچههاست. بچههایی که نامشان در میان بچههایی با عدمسرپرست موثر ثبت شده است. بچههایی که اغلب پناهشان خانه خاله، عمو یا خواهر و برادر بزرگتر میشود. خانههایی که اگر توان مالی نگهداری از این بچه را نداشته باشند، میتوانند روی کمک بهزیستی حساب کنند. این خاله، عمو یا خواهر و برادرها در بهزیستی تحت عنوان امدادبگیر شناخته میشوند. افرادی که ماهانه حدود یکمیلیونو٧٠٠هزار تومان بابت نگهداری بچه از سازمان دریافتی دارند.
فرقی ندارد چه اردوگاه باشد، چه مرکز شبهخانواده در هر دو خبری از کانون خانواده نیست. خانوادهای با محوریت پدر و مادر و ارتباطات خواهر و برادری. مراکز شبهخانواده بهترین حالت را مهیا کنند و بهترین شیوهها را به کار بگیرند، باز عقبتر از خانوادهاند.بچه که در میانه چهاردیواری خانه قد بکشد، پدر داشتن را لمس میکند و مهر مادری را میچشد. فرقی ندارد پدر و مادر موقت باشند یا دائمی نقش والدگری آنها بیشک تاثیرگذارتر از تربیت مربی خواهد بود. وقت آن رسیده است نیمنگاهی داشته باشیم به الگوی اسلامی، ایرانی و سنتیمان. الگویی که از نقش موثر خانواده میگوید. شاید امروز همان بزنگاه تغییر الگوی شبهخانواده در بهزیستی باشد.
١٧هزار نفر پشت نوبت دریافت فرزند
هفدههزار نفر پشت نوبت دریافت فرزند هستند. «سالی هزارو٣٠٠ -٢٠٠ فرزندخواندگی میدهیم.» به گفته معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بهزیستی بیش از ٩٠درصد کودکان بهزیستی شرایط فرزندخواندگی را ندارند. کودکانی که مادرشان محکومیت حبس دارند یا پدر و مادر اختلاف دارند و به دلیل این اختلاف کودک رها شده است. این کودک قابلیت فرزندخواندگی ندارد. خانوادهها هم متقاضی این کودکان نیستند، مگر در موارد استثنایی که صلاحیت پدر و مادر توسط قانونگذار سلب شده باشد. البته در موارد حاد این اتفاق میافتد و صلاحیت والدین سلب و کودک وارد فرآیند فرزندخواندگی میشود. «٧٥درصد متقاضیان فرزندخواندگی متقاضی کودک زیر دو سالاند.»
محمد نصیری از ٣٠هزار خانوادهای میگوید که در سامانه فرزندخواندگی ثبتنام کردهاند. نصیری به «شهروند» از تکمیل ثبتنام ١٧هزار خانوار خبر میدهد. «حدود ٩هزار کودک در مراکز شبهخانواده و شیرخوارگاه نگهداری میشوند.»در فرزندخواندگی، کودک، فرزند خانواده به حساب میآید و میشود شناسنامه هم گرفت.
این کودک از خانواده جدیدشان ارث هم میبرند. در امین موقت، خانواده با حکمی پنج ساله حضانت کودک را به عهده میگیرد، البته این حکم قابل تمدید است. «بیشتر مواقع این حکم تمدید میشود. این رویه بیشتر برای کودکان بدسرپرست در پیش گرفته میشود. کودکانی که نمیتوانند فرزندخوانده شوند.»
فرزندخواندگی اما به همین سادگیها هم نیست، درخصوص واگذاری فرزند به خانواده آییننامه و قانون وجود دارد. «کسی بخواهد فرزندی را به سرپرستی قبول کند، باید یکسری فرآیندهای قانونی را طی کند.» به گفته معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بهزیستی ابتداییترین کار ثبتنام در سامانه فرزندخواندگی است. «این خانوادهها باید از نظر سلامت روان، سلامت جسمی و موضوعات مربوط به پزشکیقانونی تایید صلاحیت شوند. بعد از آن ارائه آموزشهای لازم به خانواده، معرفی کودک، قبول کودک از سوی خانواده و ارجاع به مرجع قضائی و… است که در کوتاهترین زمان طی میشود.»
یک پیشنهاد؛ الگوی خانوادهمحو رامحک بزنیم
کودکان بدسرپست ماندگار میشوند در مراکز شبهخانواده. کودکانی که شاید بهترین شرایط برایشان در مدل امین موقت تعریف شده باشد. به گفته معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بهزیستی طبق دستورالعملهایی ویژه در چارچوب ماده ٢٦ موسساتی وجود دارند که برخی از کودکان به آنها سپرده میشود. «در مدل الگوی مرکزمحور برخی خانوادهها تمکن مالی دارند و مایل به سرپرستی کودک میشوند. هرچند خانوادههایی هم هستند که تمایل دارند سرپرست باشند، اما تمکن مالی ندارند. «سازمان بهزیستی به خانوادههایی که تمکن مالی ندارند هزینه نگهداری فرزند را میدهد.»
به گفته «محمد نصیری» سازمان بهزیستی در هر شرایطی شیرخوارگاهها را داشته است. «سازمان بهزیستی دوران قرنطینه و رصد بیماریهای کودکان رهاشده را همیشه با جدیت و سختگیری دنبال کرده و آنها را به شیرخوارگاهها میسپارد. احتمال دارد فرزندی مفقودی باشد که در این صورت سازمان سعی در پیداکردن خانواده دارد. برخی از کودکان هم با ویژگیهای خاصاند و خانوادهای سرپرستیاش را به عهده نمیگیرد.
حدود چهارصد و خردهای موسسه با سازمان بهزیستی در حال همکاریاند. موسساتی که میتوانند خانوادههای مناسبی برای الگوی خانوادهمحور به سازمان معرفی کنند. به نظر میرسد الگوی خانوادهمحور، الگوی بهتری نسبت به مرکزمحور باشد؛ رویه متداول در کشورهای غربی. الگویی که حتی میتواند تعداد کودکان حاضر در مراکز را به حد چشمگیری کاهش دهد و این احتمال را قوت ببخشد که آنها صاحب خانواده شوند. به باور «نصیری» اجراییشدن الگوی خانوادهمحور تعداد کودکان مراکز را از ٩هزار نفر به کمتر از دوهزار فرزند میرساند.
الگوی خانوادهمحور؛ بهترین جایگزین مراکز
«الگوی خانوادهمحور، الگوی ایدهآلی است.» سمیرا طاووسی، روانشناس در یکی از این مراکز بهعنوان همیار همکاری دارد. به باور طاووسی الگوی خانوادهمحور بهترین جایگزین برای مرکزمحوری است. این روانشناس به «شهروند» میگوید: «سازمان بهزیستی فیلترهای بسیاری برای تایید صلاحیت خانوادهها دارد.
خوب است خانوادههایی که از این فیلترها رد شده و صلاحیتشان محرز میشود، سرپرستی این کودکان را به عهده بگیرند.»مراکز نگهداری از کودکان خلاصه شده در حضور یک مدیر، چند کارمند و … مراکزی که خوابگاه، غذای مناسب و امکانات خوب برای زندگی را در اختیار کودکان قرار میدهند. کودکانی که مدرسه میروند و از امکانات خوبی برای زندگی برخوردارند و حتی مراقبهایی در شبانهروز به مراکز میبینند. به باور «طاووسی» اما همه این شرایط نمیتوانند جای خالی پدر و مادر را پر کنند. «این کودکان اغلب از آغوش و نوازش محروماند و این برمیگردد به مسأله ترس از وابستگی که همیشه به مربیان گوشزد میشود.»
کودکی دور از خانواده؛ آسیبهایی در بزرگسالی
زنان و مردان بسیاریاند که خواهان فرزند هستند؛ پدر و مادرهایی سرشار از عشق و در مقابل کودکانی داریم که نیازمند عشق و خانوادهاند. اگر خانوادهای از فیلتر بهزیستی رد میشود، چرا نتواند این عشق را نثار کودکی کند. به باور سمیرا طاووسی واگذاری این کودکان به خانوادهها بیشک از بُعد روانی تاثیر بسیار مثبتی خواهد داشت.
این روانشناس معتقد است کودکان قبل از چهار سالگی در سن دلبستگی قرار دارند. کودکانی که در این سن یک مراقب دارند، براساس تحقیقات در بزرگسالی دلبستگی ایمن را تجربه خواهند کرد. «کودکانی که قبل از چهارسالگی یک مراقب داشته و توانستهاند به آن اطمینان کنند، در بزرگسالی هم دنیا و آدمها را قابل اطمینان میبینند.»
به باور «طاووسی» ارتباط دلبستگی و اطمینان اگر قبل از چهارسالگی در کودک شکل نگیرد، در آینده نمیتواند با دیگران ارتباط بگیرد. «سپردن کودکان به خانوادهها کمک میکند این کودکان با خانواده وقت بگذرانند و نیازهای عاطفیشان برطرف شود.» فراموش نکنیم که نیاز عاطفی هر کودک با کودک دیگر متفاوت است، بنابراین امکان دارد به نیاز عاطفی برخی از کودکان در مراکز نگهداری به اندازه کافی پاسخ داده نشود. «در مراکز نگهداری تعداد کودکان زیاد است و به همین علت کار کمی سختتر از خانواده است.»
به باور این روانشناس برطرفنشدن نیازهای عاطفی بیشک آسیبهایی در آینده بهدنبال خواهد داشت. «بهترین حالت این است که کودکان به خانوادهها سپرده شوند تا زندگی خانوادگی را تجربه کنند.» به اعتقاد طاووسی زندگی در مراکز، زندگی گروهی است، ولی بُعد خانوادگی ندارد. در این مراکز کسی پدر و مادر نیست. «جای خالی پدر و مادر همیشه در ذهن کودکان بهزیستی وجود دارد.»
نظر شما