باید بپذیریم این مبلغ در شرایط کنونی اقتصادی جامعه ما مشوق خوبی نیست و مهدهای کودک‌ همچنان می‌توانند از پذیرش بار چنین مسئولیتی شانه خالی کنند.

کودکانی که از مهد‌های کودک طرد شده‌اند

سلامت نیوز: باید بپذیریم این مبلغ در شرایط کنونی اقتصادی جامعه ما مشوق خوبی نیست و مهدهای کودک‌ همچنان می‌توانند از پذیرش بار چنین مسئولیتی شانه خالی کنند.

به گزارش سلامت نیوز، شهروند نوشت: دستش را زیر کمر آرمان اهرم می‌کند تا از روی تخت بلند شود و بعد سراغ کمد می‌رود و لباس‌هایش را روی تخت می‌گذارد و به من می‌گوید: «خودش می‌تواند لباس‌هایش را عوض کند.» آرمان خودش را روی تخت می‌کشد تا پاهایش آویزان شود و ما از اتاق خارج می‌شویم. جلوی در ورودی خانه ویلچری کوچک بود و در اتاق آرمان هم یک ویلچر دیگر. در یک نگاه خانه‌شان با دیگر خانه‌هایی که دیده‌ام تفاوت چندانی ندارد، اما وقتی کمی بیشتر در فضا بمانیم متوجه بعضی تفاوت‌ها می‌شویم. روی بعضی از دیوارها دستگیره‌های عمودی فلزی نصب شده است یا مثلا کنار میز ناهارخوری یک رمپ چوبی با شیب کم گذاشته‌اند. خانه بزرگی به نظر نمی‌آید، اما فضای خالی خانه زیاد است و به همین دلیل خانه بزرگ‌تر به نظر می‌رسد.

میان همه صندلی‌ها و مبل‌ها و میزها فاصله‌هایی بیش از حد معمول وجود دارد. مادر آرمان می‌گوید:  «آرمان خودش می‌تواند کارهای روزانه‌اش را انجام دهد، خودش بلند می‌شود و می‌نشیند، لباس‌هایش را عوض می‌کند و خودش غذایش را می‌خورد. تنها مشکل این است که اگر دراز بکشد یا روی زمین بنشیند دیگر خودش نمی‌تواند بلند شود و باید کمی به او کمک کنیم.»

  حادثه آرمان را ویلچرنشین کرد
سمیه، مادر آرمان مدیر بخش آتش‌سوزی یکی از شرکت‌های بیمه بود، اما از آن روز دیگر به محل کار خود نرفت و در خانه از آرمان مراقبت می‌کند: «آرمان مهدکودک می‌رفت، من و همسرم هر دو شاغل بودیم، مدتی بعد از ترخیص آرمان از بیمارستان، تصمیم گرفتیم باز هم او را به مهد ببریم. می‌خواستیم روحیه‌اش را از دست ندهد، با مركزی که قبلا آنجا می‌رفت، صحبت کردیم اما گفتند نمی‌توانند آرمان را بپذیرند. مهد پر از پله بود و رفت‌وآمد به اتاق‌ها و طبقات برای آرمان غیرممکن بود. چند مهد دیگر هم سر زدم، حتی به مهدهای گران‌قیمت بالاشهر هم رفتم، اما هیچ‌کدام آرمان را نپذیرفتند. همه می‌گفتند شرایط مهد برای او سخت است.» مادر آرمان می‌گوید مدیر هر مركزی كه از پذیرش فرزندش امتناع می‌كرد برای خودش دلایلی داشت:   «بعضی که می‌خواستند دلسوزانه رفتار کنند، می‌گفتند چون او براثر حادثه معلول شده، ممکن است با دیدن بچه‌های دیگر، خاطراتش زنده شود و از لحاظ روحی و روانی آسیب ببیند. نمی‌فهمند که من همه این چیزها را می‌دانم و فقط می‌خواهم آرمان با بچه‌های دیگر ارتباط داشته باشد تا خود را از آنها جدا نداند. آنها نمی‌د‌انند که با این کار آرمان ضربه بیشتری می‌خورد. مدیر یکی از مهدها می‌گفت می‌توانیم بچه شما را قبول کنیم و یک مربی و یک اتاق اختصاصی به او بدهیم، اما هزینه‌تان زیاد می‌شود. درست است مشکل مالی نداریم، اما نمی‌خواهم آرمان از دیگران جدا باشد. دلیل اصلی ما برای فرستادن او به مهد، اجتماعی شدن و بازی کردن با بچه‌های دیگر است.» آنها دو‌سال پیش برای تعطیلات نوروز به خانه‌ یکی از دوستان خانوادگی‌شان به رامسر رفته بودند. آرمان و دوستش روی تراس بازی می‌کردند، هیچ‌کس نمی‌داند چه اتفاقی افتاد، فقط صدای جیغ‌های مانلی بود که بزرگ‌ترها را خبر کرد و همه روی تراس جمع شدند، آرمان سه‌ ساله از تراس افتاده و بی‌حرکت روی زمین بود. از آن روز به بعد از ناحیه لگن به پایین قطع نخاع شد. مادر آرمان می‌گوید: «هنوز هم وقتی به آن روز فکر می‌کنم تمام بدنم می‌لرزد. بعد از آن هم روزهای بدی را گذراندیم، اما همین که می‌دیدیم هنوز آرمان با ماست، توانستیم همه آن روزهای تلخ را پشت سر بگذاریم.»
سمیه دیگر از فکر مهدکودک فرستادن آرمان بیرون آمده و می‌گوید ترجیح می‌دهد خودش در خانه از آرمان نگهداری کند تا روزی که بخواهد به مدرسه برود. البته او فکر می‌کند برای مدرسه رفتن آرمان هم احتمالا با مشکلاتی از این قبیل روبه‌رو است.


مهدها، کودکان معلول را نمی‌پذیرند
راهی خیابان‌های شهر شدم تا از چند مهدکودک درباره ثبت‌نام کودکان معلول بپرسم. به مدیر مهدکودکی حوالی میدان جمهوری اسلامی گفتم خواهرزاده‌ چهارساله‌ام معلول حرکتی است و می‌‌خواهم او را در مهدشان ثبت‌نام کنم. ساختمان مهد، خانه قدیمی دو طبقه است که طبقه دوم مخصوص نوزادان و کودکان زیر دو‌سال است. مدیر مهد می‌گوید: «ما اینجا کودکان معلول را ثبت‌نام نمی‌کنیم، اصلا امکانات و شرایط نگهداری از کودکان معلول جسمی را نداریم. اگر سنش زیر دو‌سال بود شاید می‌توانستیم او را ثبت‌نام کنیم. شما باید به مراکز استثنایی بروید.» به او می‌گویم می‌تواند تمام کارهایش را خودش انجام دهد و تنها می‌‌خواهم مهد به فرآیند اجتماعی شدن او کمک کند و فعالیت‌های گروهی را به او آموزش دهد و حتی به نبود پله‌ در مهد هم اشاره می‌کنم، اما باز هم بهانه‌هایی می‌آورد و از ثبت‌نام کودک سر باز می‌زند. از مدیر مهد می‌خواهم راهنمایی‌ام کند تا مهدکودکی با توجه به شرایط خواهرزاده‌ام پیدا کنم، اما اطلاعاتی نداشت.
سعید بابایی، مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کل کشور درباره ثبت‌نام کودکان دارای معلولیت در مهدهای‌کودک می‌گوید:  «اگر نگهداری کودک نیاز به همراه و مراقبت ویژه نداشته باشد، مهدهای‌کودک طبق قانون موظف‌اند این کودکان را ثبت‌نام کنند.»
کمتر پیش می‌آید در شهر مهدهای دولتی ببینیم و بیشتر آنها  غیرانتفاعی هستند که  با توجه به امکاناتی که ارایه می‌دهند شهریه‌های متفاوتی دارند. بابایی درباره مهدهای دولتی و غیرانتفاعی نیز گفت: «حدود ٩٩‌درصد مهدهای کودک‌ غیرانتفاعی است و تقریبا دیگر مهدی به‌عنوان مهدکودک دولتی نیست، مگراینکه مهدکودکی ذیل وزارتخانه‌ای باشد که از فرزندان کارکنان همان وزارتخانه در آنجا نگهداری می‌شود که لفظ دولتی به آن اطلاق می‌شود. بنابراین وقتی می‌گوییم مهدکودک با مهدهای‌کودک و مراکز غیر‌انتفاعی روبه‌رو هستیم.»
یکی از مربیان مهدکودکی در خیابان ستارخان درباره مشكلات  این قبیل كودكان می‌گوید: «سه سال پیش کودکی مبتلا به سندروم ‌دان اینجا بود، اما فقط سه ماه ماند و عذرش را خواستند.»این مربی آن زمان در این مهد کار نمی‌کرد، اما می‌گفت از دیگر مربی‌ها شنیده است که نتوانستند از او نگهداری کنند و درنهایت خواستند دیگر به مهد نیاید. به گفته این مربی، هر چند مدیر آن مهد كودك اصرار داشت كه نباید این کودکان از دیگر بچه‌ها جدا شوند، اما خانواده دیگر بچه‌ها اعتراض كردند و برخی هم بچه‌هایشان را از مهد بردند و آنها هم که ماندند گفته بودند باید این کودک را از بچه‌های دیگر جدا کنند.
مدیر مهد کودک دو زبانه‌ای در نیاوران- که تبلیغات محیطی زیادی هم در سطح شهر و محله‌های اطراف و فضای مجازی دارد- در پاسخ به تقاضای ثبت‌نام كودكی با درجه‌ای از معلولیت ذهنی می‌گوید: «اگر بخواهید می‌توانیم کودک شما را بپذیریم و برای او مربی جداگانه‌ای در نظر بگیریم، اما این کار هزینه بیشتری برایتان دارد.» وقتی به او توضیح دادیم كه کودک با دیگر بچه‌ها ارتباط داشته باشد و در فعالیت‌های گروهی شرکت کند، توضیح داد: «می‌توانیم او را در بعضی فعالیت‌های گروهی مثل قصه‌خواندن، بازی‌کردن و فعالیت‌های ورزشی مشارکت دهیم اما در کلاس‌های تدریس زبان، موسیقی و ... این امکان وجود ندارد. در کل مشارکت او در فعالیت‌های گروهی هم ممکن است برای خودش خوب نباشد، دچار استرس شود و از نظر روحی آسیب ببیند.»
در میان مهدهایی که به آنها مراجعه شد، این تنها مهد کودکی بود که حاضر شد کودک را با دریافت هزینه‌ای چند برابر بپذیرد و تنها در برخی فعالیت‌ها شرکت‌ دهد، اما جایی نبود که میان کودکانِ با نیازهای ویژه و دیگر کودکان تفاوتی نگذارد و با همه آنها برابر رفتار کند.


قانون چه می‌گوید؟
معلولیت انواع متفاوتی دارد؛ از معلولیت جسمی – حرکتی گرفته تا معلولیت ذهنی که هر کدام هم درجه‌بندی از کم تا زیاد دارد. مهدهای کودک‌ طبق قانون باید کودکان دارای معلولیت را بپذیرند و ثبت‌نام کنند، اما از این کار سر باز می‌زنند. بابایی درباره ثبت‌نام کودکان دارای معلولیت درجه زیاد در مهدهای کودک‌‌ می‌گوید: «باید در نظر بگیریم اگر ‌درصد معلولیت کودکی بالاست و در کنار دیگر کودکان دچار آسیب می‌شود، بهتر است به مراکز نگهداری کودکان معلول که ذیل معاونت توانبخشی سازمان بهزیستی است، برود. این مراکز سه روز در هفته از این کودکان نگهداری می‌کنند و علاوه بر نگهداری و آموزش در حوزه‌های مختلف، مسائل درمانی مانند فیزیوتراپی را نیز انجام می‌دهند. اما اگر مورد خاصی وجود نداشته باشد و سطح معلولیت زیاد نباشد، می‌توانند در کنار دیگر کودکان باشند. بحث شامل‌سازی در این مورد وجود دارد و تأکید ویژه داریم بر اینکه کودکان یاد بگیرند کودکان دارای معلولیت هم جزئی از جامعه هستند و باید با هم تعامل کنند. کودکان دارای معلولیت هم باید بتوانند با این موضوع کنار بیایند و در کنار کودکانی که  از نظر جسمی سالم هستند، قرار بگیرند. این کودکان می‌توانند در کنار یکدیگر زندگی و رشد کنند. همچنین توصیه ما به خانواده‌ها و مهدهای کودک‌ این است که این دو گروه از کودکان را در کنار یکدیگر قرار دهند.»
سازمان بهزیستی کشور تمهیداتی برای پذیرش کودکان معلول در مهدهای کودک‌ در نظر گرفته است. بابایی در این‌باره توضیح می‌دهد: «برای اینکه مهدهای کودک‌، کودکان معلول را بپذیرند از چند‌سال پیش کمک‌هزینه‌ای به‌عنوان مشوق برای مهدهای کودک‌ در نظر گرفته‌ایم. درواقع به مهدهای کودکی که کودکان دارای معلولیت را می‌پذیرند به ازای هر کودک ماهیانه ٥٠‌هزار تومان بودجه به‌عنوان کمک‌هزینه تخصیص داده می‌شود. این مبلغ براساس گزارش‌ها به مهدهای کودک‌ تعلق می‌گیرد. اگر گزارشی به سازمان برسد که مهد کودکی، کودک دارای معلولیت را پذیرفته، این مبلغ محاسبه و از طریق بهزیستی به حساب مهد کودک واریز می‌شو. این نوعی مشوق برای مهدهایی است که وظیفه اجتماعی خود را انجام می‌دهند.»


اما باید بپذیریم این مبلغ در شرایط کنونی اقتصادی جامعه ما مشوق خوبی نیست و مهدهای کودک‌ همچنان می‌توانند از پذیرش بار چنین مسئولیتی شانه خالی کنند. اما بابایی درباره برخورد بهزیستی با مهدهایی که کودکان دارای معلولیت را نمی‌پذیرند، می‌گوید: «بارها اعلام کرده‌ایم اگر مراكزی پذیرش را انجام نداده‌اند یا نمی‌دهند، در رتبه‌بندی آنها، که سازمان بهزیستی انجام می‌دهد، تأثیر منفی می‌گذارد. درواقع یکی از موارد درجه‌بندی، ثبت‌نام کودکان دارای معلولیت است.»
هر چند نتایج بررسی میدانی «شهروند» را درباره ثبت‌نام‌نشدن كودكان معلول در مهدهای كودك با مدیر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور در میان گذاشتیم، اما بابایی معتقد است «احتمالا» کودک مورد نظر خبرنگار «شهروند» دارای معلولیت با درجه بالا بوده است: «این موارد شاید دارای معلولیت بالایی بوده‌اند که نیاز به فرد یا مربی خاصی برای نگهداری دارند. البته راهکار خوبی، با توجه به دو ماهی که از ‌سال تحصیلی گذشته، به ذهنم رسید که می‌توانم آن را پیگیری کنم. می‌توانیم مهدهایی را که کودکان دارای معلولیت بیشتری می‌پذیرند، تشویق کنیم و شاید همین تشویق ویژه‌ عاملی برای فرهنگ‌سازی سایر مهدها شود، البته این در کنار مهدهایی است که به دلیل نپذیرفتن چنین کودکانی برایشان تنبیه در نظر گرفته می‌شود.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha