سلامت نیوز:شاید به همین دو دلیل باشد كه دولتها از پژوهشهای رسمی در خصوص نقشه فقر سر باز میزنند و خود را درگیر حواشی آن نمیكنند.
به گزارش سلامت نیوز، حجتالله میرزایی معاون پیشین اقتصادی وزیر كار در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: مطالعات كمی و كیفی درباره فقر كاری پرهزینه و تعهدآور برای دولتهاست. پرهزینه از این لحاظ كه تكرار و استمرار این مطالعات و به روزرسانی اطلاعات از یك سو و تحلیل این دادهها از سوی دیگر مستلزم اختصاص بودجهای درخور است تا آنچه بیرون میآید بتواند نقشهای واقعی از وضعیت و كیفیت فقر در یك جامعه یا گستره جغرافیایی مورد مطالعه را نشان دهد. تعهدآور است چون با انتشار گزارشهای مربوط به آن افكار عمومی و نهادهای مدنی مطالبهگر خواهند شد و عملكرد سیاستگذار را در رابطه با بهبود كیفیت زندگی مردم و كاهش فقر رصد خواهند كرد كه معمولا تبعات سیاسی و اجتماعی به همراه دارد.
شاید به همین دو دلیل باشد كه دولتها از پژوهشهای رسمی در خصوص نقشه فقر سر باز میزنند و خود را درگیر حواشی آن نمیكنند.
سیاستمداران و سیاستگذاران معمولا نیمه خالی پژوهش و اعلام نتایج این پژوهشها درباره خط فقر را میبینند غافل از اینكه با دانستن گسترده فقر در كشور قادر خواهند بود جنس فقر موجود در كشور را از نظر جنسیتی، قومی، مذهبی، سنی و منطقهای را مورد پایش دایم قرار دهند و در بلندمدت سیاستگذاریها را به گونهای تدوین كنند كه به كاهش نابرابریها و افزایش كیفیت زندگی مردم و در نهایت رضایتمندی شهروندان منتهی شود.
فقرا به دو دلیل در ساختار بهبود اقتصادی كشور همراه نیستند. یا به سیاستگذار اعتماد لازم را ندارند و به نوعی بیتفاوتی روی میآورند كه در چنین حالتی نرخ مشاركتشان در بازار كار كاهش مییابد، یا اینكه از نظر جسمی توانایی مشاركت در اقتصاد را ندارند.
سیاستگذار هوشمند اگر گزارشی جامع و كامل از وضعیت فقر و انواع آن در دست داشته باشد، قادر خواهد بود كه با بالا بردن نرخ مشاركت از تعداد فقرا بكاهد و نرخ فقر را كاهش دهد كه اگر چنین كند هم به رسالت اخلاقی و انسانی خود عمل كرده و هم كارایی جامعه خود را بالا برده و توسعهای همهجانبه را آغاز كرده است.
دولتهایی كه فقر و ابعاد آن را پنهان میكنند یا اصولا توجهی به این موضوع ندارند، از موهبت ثبات اجتماعی و سیاسی در بلندمدت و مشاركت بالای اجتماعی خود را محروم میكنند.
از این رو هنر سیاستگذار این است كه مطالعات درباره جنس فقر را با روشهای كمی، توصیفی و تبیینی مورد بررسی قرار داده و آن را به مانند آیینه پیش روی خود قرار دهد و خط فقر را در همه انواع آن تشخیص دهد و دامنه آن را در افق دید خود بگذارد.
بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد كه معمولا دو نوع خط فقر در كشور وجود دارد كه یكی خط فقر حداقلی را مورد بررسی قرار میدهد و دیگری خط فقر حداكثری را. سیاستگذار معمولا علاقهمند است كه به خط فقر حداقلی كه معمولا همان درآمدهای مورد نیاز برای تامین حداقل نیازهای روزانه است، توجه كند و آن را مبنای تصمیمگیری خود قرار دهد. در حالی كه نیاز است تا یك پله از آن عبور كرده و با محاسبه خط فقر حداكثری، به مجموعهای از نیازها به مانند حق مشاركت، مسكن، اوقات فراغت، سفرو تعلق خانوادگی پاسخ دهد.
برای داشتن چنین اطلاعاتی نیاز است تا دولت یك نهاد را مامور محاسبه و اعلام خط فقر كند و با بررسی و پایش این مطالعات، پلتفرمی برای بهبود وضعیت رفاه اجتماعی پیش روی خود ببیند.
شاید به همین دو دلیل باشد كه دولتها از پژوهشهای رسمی در خصوص نقشه فقر سر باز میزنند و خود را درگیر حواشی آن نمیكنند.

نظر شما