سلامت نیوز: حمیدرضا اشراقی دبیر انجمن پدیدار شناسی سلامت گفت: «گارد ما نسبت به طب سنتی بسته است، ۱۵۰ سال پیش هم که طب نوین وارد کشور شد همین مقاومت را طب سنتی در برابر طب نوین داشته است، متاسفانه مشکل اینجاست که ما هم اکنون استانداردی برای تعریف طبابت نداریم، باید فرصت برای کارآزمایی بالینی داد.»
وی افزود :« حدود ۱ میلیارد نفر برای هزاران سال در چین از طب سنتی بهره برده اند و شواهد علمی زیادی وجود دارد که نتایجی حاصل شده است، نمی توان اینها را نادیده گرفت، متاسفانه چون تعریف درستی از طبابت نداریم، وقتی موضع گیری در برابر طب های مختلف غیرمنطقی است، نتیجه این می شود که عده ای بیایند و اوهام و خرافه را به عنوان طب مطرح می کنند، مهمترین نکته این است که امروز گروه هایی در حال ارائه خدمات درمانی هستند که از هیچ جا کنترل نمی شوند.»
اشراقی با بیان اینکه :« در آمریکا هم اجازه داده می شود که هرکس مدعی طبابت به شیوه ای خاص غیر پزشکی نوین است، طبابت کند» خاطر نشان کرد :« منتهی برای وی پروانه صادر می شود و تحت نظارت شدید سیستم سلامت قرار می گیرد و در صورت بروز خطا به سختی با او بر خورد می شو.»
اشراقی در پایان سخنان خود گفت : نیازمند اصلاحات ساختاری در وزارت بهداشت هستیم.
چرا مردم از طب نوین به سمت خرافه می روند؟
دکتر مرتضی مجاهدی، متخصص طب ایرانی با بیان اینکه :« طب نوین با وجود دست آوردهای بسیار ارزشمندی که در بسیاری از درمان ها از جمله واکسیناسیون و طب واگیر و غیره داشته اما در درمان بیماری های مزمن از نظر درمان دارای محدودیتهایی است. »خاطر نشان کرد:«اما طب تلفیقی یا مکمل در این زمینه توانایی های خوبی دارد که حتی سازمان بهداشت جهانی برای آن برنامه دارد. منتهی در این طب تلفیقی، برای هر نوع تصمیمی یا اتخاذ شیوه ی درمانی باید شواهد بسیار محکم و مستندات علمی داشته باشد.»
این متخصص طب ایرانی که به برنامه مخاطب خاص رادیو سلامت گفتگو می کرد افزود:« متاسفانه در کشور ما سو استفاده های فراوانی شکل گرفته که بعضا به جز این سو استفاده ها؛ ممکن است برای خیلی ها اصلا سوتفاهم بوجود آمده باشد که می توانند درمان هایی را ارائه دهند و چون این افراد از سطح علمی کافی برخوردار نیستند، موجباب آسیب های فراوان شده اند.
مجاهدی گفت:« مثلا برای درمان ام اس نمی شود از زنبور درمانی استفاده کرد یا در مورد سرطان ها بعضا دوره ی خاموشی دارند یا ممکن است حتی سیستم ایمنی بدن بر آن فائق شود، ولی بعضا با ادعاهای غلو آمیز مطرح می شود که اینها با فلان گیاه و یا توصیه درمان شده اند که صحیح نیست.»
این متحصص طب سنتی تاکبد کرد :« در طب ایرانی پیشرفته، تمام تجویزها باید بر اساس شواهد علمی باشد و در قدیم حکمای ما از تجربه استفاده می کردند که برای آنها اصل تجربه بسیار مهم بود، ممکن بود استدلال هایی برای یک شیوه می آوردند اما برای آنها بسیار مهم بود که در عمل آن استدلال جواب دهد.»
مجاهدی در مورد چرایی رجوع مردم به طب خرافه گفت:«امروز در پزشکی ما بسیار ظریف و دقیق می توانیم پژوهش هایی را طراحی کنیم که مشخص کند یک شیوه در درمان جواب می دهد یا خیر بعد از طی این پروسه، چندتا پژوهش مشابه مورد توجه قرار می گیرد تازه در این مورد با همه ی بررسی ها باید در عمل بررسی کنیم که این شیوه جواب می دهد یا خیر و اگر جواب ندهد نباید توصیه شود. این متخصص معتقد است مردم به دلیل ناکارآمدهای سیستم درمانی در ارائه خدمات مناسب از آن روی گردان می شوند و این ربطی به طب نوبن ندارد و مختص سیستم درمانی ماست که سیستم ارجاع وجود ندارد و برخی از پزشکان هرچه دلشان می خواهند دارو می نویسند و یا اینکه به بیمار با وجود داشتن ام آر آی به او می گویند من این را قبول ندارم و دوباره می نویسند و صدها آفت دیگر موجب می شود که مردم مستاصل شوند و پاسخ خوبی نگیرند و یا برای آنها مشقت فراوان ایجاد می کند و مردم به طرف مجموعه هایی می روند که با بازی گرفتن احساسات ملی و مذهبی مردم، هم به سلامت آنها آسیب می زند و هم به احساسات ملی و مذهبی آنها.»
دکتر رضایی زاده رئیس دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز در ادامه این برنامه گفت: « دانشکده های طب ایرانی با کارهای پژوهشی کمی و کیفی برای اثبات توانایی های طب ایرانی و تداخلات آن و مواردی که می تواند ورود کند، به دنبال جدا کردن صره از ناصره است ولی در جامعه ی ما یک شارلاتانیزم مبتنی بر ادعاهایی مرتبط با داروهای گیاهی و بعضا اسلامی به وجود امده که با افراط و تفریط سلامت مردم را به خطر می اندازد.»
وی در پایان گفت:« فارماکوپه ی داروهای گیاهی تشکیل شده و تعداد زیادی دارو به فهرست فارماکوپه اضافه شدند، وی گفت ما ۱۲ سال است که طب ایرانی را شروع کردیم و نوپا هستیم و به نسبت به چینی ها که هفتاد سال پیش شروع کردند خیلی عقب هستیم اما حمایت های دولتی خیلی کم است و حتی در سطح وزارت بهداشت با وجود اینکه موضوع طب ایرانی جزو سیاست های ابلاغی است اما دیده می شود که مثلا یک معاونت از توسعه ی علمی طب ِایرانی استقبال می کند و حمایت می کند و یک معاونت مخالفت می کند و یکی هم سکوت می کند و هنوز تفکر سیستمی برای حمایت از طب ایرانی وجود ندارد.»
نظر شما