سلامت نیوز: امروزه اقتصاد ایران درگیر بحرانهای مختلفی است. یکی از این بحران ها وضعیت آشفته صندوق های بازنشستگی است. بحرانی که به گفته کارشناسان می تواند منجر به تبعات جبران ناپذیری در سطح جامعه ایجاد کند. در یک سال گذشته بارها و بارها بازنشستگان صندوق های مختلف کشور در اعتراض به وضعیت نامطلوب زندگی خود دست به اعتراض زده اند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از همدلی ،ایا این نشانه ای از یک وضعیت هشدار آمیز نیست؟بنا بر آمارهای منتشر شده از 18 صندوق بازنشستگی در کشور از جمله صندوقهای بازنشستگی اجتماعی، 16 صندوق در وضعیت قرمز قرار دارند.براساس گزارش مرکز آمار ایران، در حدود 9.2 درصد یا 7.5 میلیون نفر از 80 میلیون نفر جمعیت ایران را شهروندان مسن تشکیل میدهند. کارشناسان جمعیت پیشبینی میکنند تا سال 1400 جمعیت سالخورده به 10 درصد کل جمعیت و در سال 1404 به 30 درصد برسد.بررسی شرایط صندوقهای بازنشستگی و پیامدهای این مشکلات در کشورهای مختلف نشانمیدهد، در بسیاری موارد نارضایتیهای ناشی از شرایط این صندوقها زمینهساز ناآرامیهای فراوانی شدهاست. کارشناسان اجتماعی بیکاری، بازنشستگی زودهنگام، رکود اقتصادی و پیری جمعیت را از عوامل ناکارآمدی صندوقهای مستمری در کشور عنوان میکنند.
در همین رابطه یک کارشناس مسائل بیمه و رفاه و سمت مشاور ارشد وزارت رفاه و تامین اجتماعی در دولت محمد خاتمی به همدلی گفت: در کشور ۱۸ تا صندوق داریم که از این تعداد دومورد وضع شان خوب استِ؛ صندوق بازنشستگی وکلای دادگستری به نام کارگشایان و دیگری صندوق روستاییان. بازنشستگان صندوق وکلا بین ۳۰۰ تا ۳۵۰ نفر است و چون وکلا معمولا بازنشسته نمیشوند میزان پرداختی ها زیاد و میزان خروجی کم است. صندوق روستاییان هم به دلیل مولفه جوانی و اینکه هنوز در دهه اول خود به سر میبرد، حال و روز خوبی دارد. مابقی صندوقها اما (طبق گفته خود مسئولان)، در وضعیت هشدار قرار دارند. در میان چهار صندوق بزرگ، تامین اجتماعی مدتها است که به لحاظ «تعهدی» ورشکسته شده و از طرق مختلفی چون نقدینگی موجود تا حدودی حفظ ظاهر کرده و خود را سرپا نگه داشته است. این همه در شرایطی است که بیش از 75 درصد بازنشستگان تامین اجتماعی حداقل دستمزد را می گیرند!
رزاق صادق که عضو اسبق هیت مدیره سازمان تامین اجتماعی بود در پاسخ به این سوال که تبعات اجتماعی بحران صندوقها چه میتواند باشد افزود:
«اجازه دهید ساده توضیح دهم؛تا دو سه سال دیگر پول حاصل از تمامی فروش نفت جوابگوی تامین صندوقها نیست. به نظر شما این چه معنی می دهد؟ وضعیت صندوقهای بازنشستگی یک کشور، پنجرهای است که میتوان از آن، آینده مردم آن سرزمین را دید. باید مسئولان از خود بپرسند که اگر اوضاع بر همین منوال ادامه یابد در دهه آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. ما چارهای نداریم جز اینکه به اصلاحاتی در این حوزه دست یازیم. اصلاحات هم در ساختار و نیز در نحوه اداره این صندوقها باید انجام بپذیرد والا کسری بودجه سازمان تامین اجتماعی که در حال حاضر یک کسری 30 درصدی است، تعمیق یافته و منابع آن پاسخگوی حقوق مستمری بگیران نخواهد بود و برای انجام اصلاحات ساختاری باید صندوقها از استقلال و خودمختاری بیشتری برخوردار شوند.
صادق رزاق ادامه داد: صندوقهای بازنشستگی خصوصا تامین اجتماعی حدود 100هزار میلیارد تومان از دولت طلبکارند و بر اساس قانون فقط حدود 16درصد سود به این پول تعلق میگیرد. خب، مشخص است اگر سازمان تامین اجتماعی این پول را از دولت میگرفت، و با آن سرمایهگذاری میکرد مطمئنا هم نرخ تورم را پایین میآورد و هم سود قابل توجهی نصیب این سازمان میشد. خلاصه اینکه سازمان تامین اجتماعی از پولهایی که از مردم، کارمندان و کارگران گرفته نتوانسته سرمایهگذاری جدی انجام دهد. بحران جدی است و در 5-6سال آینده در حالی که سازمان تامین اجتماعی از عهده تامین هزینهها بر نیاید، دولت مجبور میشود حقوق هر ماه بازنشستگان را به سازمان تامین اجتماعی پرداخت کند. پیشبینی کارشناسان این است که ظرف 10سال آینده همه پول فروش نفت برای پرداخت حقوق بازنشستگان هزینه میشود. در وضعیت حاضر ما با بحران های بسیاری مواجه ایم. ما تحریم هستیم و از این رو نمیتوانیم با بانکهای جهانی ارتباط داشته باشیم خطرات زیست محیطی کمآبی و بیآبی چالش دیگری است. در این شرایط کشور باید بار بحران صندوق ها را نیز به دوش بکشد.
این کارشناس توسعه و رفاه اجتماعی با بیان اینکه گزارشها نشان میدهد که دولت باید حدود ۴۰هزار میلیارد تومان به صندوقهای بازنشستگی بابت کسری بودجه آنها کمک کند، ادامه داد: این رقم تقریبا معادل یارانه نقدی است که دولت در طول سال میپردازد. مثلا صندوق بازنشستگی کشوری یک میلیون و ۱۹۱ هزار بیمه شده دارد و به یک میلیون و ۲۷۹ هزار مستمریبگیر ماهانه حقوق میدهد. یعنی تعداد مستمریبگیران از کسانی که حق بیمه میپردازند، بیشتر است. این صندوق ماهانه یک هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان حقوق به مستمریبگیران میدهد، در حالی که یک هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان آن را دولت میدهد. کل مستمری صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح را هم دولت میپردازد. صندوق بازنشستگی سازمان بنادر و کشتیرانی ۱۳۰۰نفر بیمه شده دارد و به ۲۱۰۰ نفر حقوق بازنشستگی میدهد، صندوق بیمه بانک مرکزی ۲۰هزار و ۴۰۰ نفر بیمه شده دارد و به بیش از ۳۳ هزار نفر حقوق بازنشستگی میپردازد.تعداد کسانی که حق بیمه میپردازند بسیار کمتر از کسانی است که حقوق بازنشستگی میگیرند، در حالی که شرایط ایدهآل هفت به یک است، یعنی هفت نفر بیمه بپردازند و یک نفر حقوق بازنشستگی بگیرد.
صادق رزاق افزود: مقایسه آمارها نشان میدهد که اکنون این رقم به طور میانگین در ایران حدود 6/3 نفر است، یعنی کمتر از 6 نفر حق بیمه پرداخت میکنند و یک بازنشسته حقوق میگیرد. با این حساب عملا همه صندوقهای بازنشستگی در وضعیت بحرانی قرار دارند.
این کارشناس در باره چشم انداز آینده صندوقها گفت: به زعم من تا موقعی که دولت هیات امنای تامین اجتماعی و صندوق های بازنشستگی را تعیین میکند، نمیتوان امیدوار بود که وضعیت بهتر شود. همه جای دنیا، صندوقهای تامین اجتماعی دراختیار بخش عمومی واقعی هستند، ایندرحالی است که در ایران این حوزه در اختیار دولت است. وقتی دولت هیات مدیره یک صندوق بازنشستگی را تعیین میکند یعنی اینکه در آن سازمان نفوذ دارد.
از آن طرف دولت سهم خود در مقام کارفرما را به صندوقها پرداخت نمیکند و همین مسئله یکی از دلایل مهم کسری بودجه صندوقهای بازنشستگی است. بخشی از این کسری به افزایش حقوق سالانه و محدودیت استخدام در سالهای اخیر برمیگردد.
این کارشناس اصلیترین عامل بحران صندوق ها را نفوذ و دست اندازی دولت در صندوقها عنوان می کند. اگر صندوقها نتوانند حقوق بازنشستگان را تامین کنند، دولت ناچار است که این حقوقها را بدهد و اگر این اتفاق به یک رویه تبدیل شود برای کشور فاجعهآفرین است، چرا که بعد از سالها دیگر رمقی برای اقتصاد متکی به نفت باقی نمیماند و این مسئله میتواند در ابعاد اجتماعی هم مخاطرات جبرانناپذیری را در پی داشته باشد. باید بپذیریم که صندوقهای بازنشستگی تحت تکفل دولت تنبل، کرخت و فاقد خلاقیت هستند. این قائم مقام سابق در دوره اصلاحات درباره نحوه اداره صندوقها نیز گفت این صندوقها باید از طریق نوعی سه جانبهگرایی اداره شوند.
رزاق صادق اظهار کرد: هر اندازه ما جلو میرویم، تعداد بازنشستگان بیشتر میشود. با توجه به عدم اشتغال و نبود نیروی کار لازم و از طرفی کم شدن ورودیهای صندوقها و بالا رفتن خروجی آنها خود به خود چنین وضعیت اسفباری را میسازد. هرچند در مملکت ما مردم نشان دادهاند که در شرایط بحرانی منافع عمومی مملکت را بر منافع شخصی ترجیح میدهند ولی مسئله این است که بیتوجهی به بحران صندوقها دولت را در آستانه ورشکستگی قرار میدهد و اعتماد عمومی را در سطح اجتماع بین دولت و ملت خدشه دار خواهد کرد.
پیشنهاد به دولت
این کارشناس حوزه توسعه و رفاه اجتماعی برای خروج از بحران صندوقهای بازنشستگی به دولت پیشنهاداتی می کند که در وهله اول دولت دست از سر صندوقها بردارد و در تعیین هیات مدیره تامین اجتماعی کنار بکشد. دوم مدیران تامین اجتماعی و صندوقهای دیگر توسط کارکنانی که حق بیمه میدهند و سهامداران آن صندوقها تعیین شوند؛ سوم پولی که از مردم میگیرند به سرمایهگذاریهای سودده اختصاص داده شود. یک نکته دیگر که خیلی مهم است است اینکه باید در نظر داشته باشیم که در شرایط کنونی ما تورم سالانه بالایی داریم، به همین خاطر پول اخذ شده نباید در یک صندوق و دست نخورده نگهداری شود، بلکه باید سرمایهگذاری سودده شود.
نظر شما