سلامت نیوز:مدیركل پزشكی قانونی تهران: تعداد مراجعان نزاع خیابانی به پزشكیقانونی نسبت به مدت مشابه سال قبل ٩/١درصد افزایش یافته است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند ،نگاهی به آمارهای اخیر پزشكی قانونی كه بیندازیم متوجه افزایش خشونت و درگیریهای خیابانی میشویم. خشونتهایی كه گاهی به یك جنایت تبدیل میشود. ٩١هزار و ٢٨٨مجروح به علت آسیبدیدگی بر اثر نزاع و درگیری، آن هم تا پایان دیماه سالجاری آمار كمی نیست كه صبح دیروز از سوی مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران اعلام شده است. اگر دقیقتر شویم، افرادی را در این پروندهها میبینیم كه بدون فكر و در یك لحظه، تنها به خاطر عدم توانایی كنترل خشمشان پشت میلههای زندان حسرت میخورند و با خودشان میگویند كه ایكاش زمان به عقب بازمیگشت تا در آن لحظه تصمیم درست را بگیرند. افرادی كه تنها به خاطر دلیلهای سادهای مثل، اختلاف در پارک خودرو، متلکپرانی، سوءتفاهم، شوخیهای بیجا، ترافیك و... دست به درگیریهای خونینی زدهاند. گاهی اوقات هم این درگیریها به جنایت منتهی میشود و زندگی فرد را تنها به خاطر یك اتفاق ساده با پایانی هولناك همراه میكند.
آمارهای پزشكی قانونی نشان از افزایش درگیریها در خیابانهاست. نازپرور مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران با ارایه یك آمار درخصوص نزاعهای خیابانی میگوید: «٩١هزار و ٢٨٨ مجروح به علت آسیبدیدگی بر اثر نزاع و درگیری، در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که تعداد مراجعان نزاع ٨٩هزار و ٥٦١ نفر بود، ١,٩درصد افزایش یافته است. وی ٦٠هزار و ١٩١ نفر از کل مراجعان بر اثر نزاع را مرد و ٣١هزار و ٩٧ نفر را زن عنوان میكند؛ این درحالی است که در مدت مشابه سال قبل، ٥٩هزار و ١٧٥ نفر از مراجعان نزاع به پزشکی قانونی استان مرد و ٣٠هزار و ٣٨٦ نفر زن بودهاند.» مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران با بیان اینکه آمار نزاع در دی با رشد ١٢.٧درصدی نسبت به مدت مشابه سال گذشته مواجه بود، میگوید: «٧هزار و ٩٢٦ نفر در دی ماه به علت صدمه بر اثر نزاع به مراکز پزشکی قانونی استان تهران مراجعه کردهاند.»
هیچ راهكار قاطع و محكمی برای كاهش خشونت وجود ندارد
با افزایش آمار این خشونتها باید دید كه ریشه این درگیریها در چیست و چرا افراد جامعه به همین راحتی و تنها به خاطر یك موضوع ساده و بیاهمیت دست به خشونتی میزنند كه حتی ممكن است به جنایت هم ختم شود. دکتر سعید خراطها آسیبشناس در این خصوص میگوید: «امروز خشونت در جامعه ما چه خشونت رسمی و چه خشونت غیررسمی و چه خشونت خانوادگی همچنان درحال افزایش است و هیچ راهكار قاطع و محكمی برای كاهش این خشونتها و حتی جلوگیری از افزایش آن وجود ندارد. معمولا خشونت و درگیریهای خیابانی كه به صورت اتفاقی رخ میدهد، دلایل و انگیزههای مختلف و متفاوتی دارد. درگیری به خاطر جای پارك، درگیری به خاطر مسائل ناموسی، درگیری به خاطر تصادف از مهمترین عوامل نزاعهای خیابانی هستند. در این میان باید دید كه چرا خشونت در جامعه آنقدر زیاد شده كه یك فرد تنها به خاطر جای پارك به سراغ درگیری و كتككاری میرود.»
به اعتقاد خراطها مهمترین دلیل افزایش نزاع در جامعه کاهش آستانه تحمل افراد جامعه است. وی میگوید: «برای اینکه بتوانیم دلایل افزایش نزاع را در جامعه بررسی کنیم باید عواملی که باعث کاهش آستانه تحمل افراد جامعه میشود را شناسایی کرده و در جهت رفع آنها گام برداریم. به نظر من تنها راهكاری كه شاید بتواند این همه خشونت را در جامعه كاهش دهد، نتیجه مذاكرات هستهای و به دنبال آن، رونق اقتصادی، حل مشكل بیكاری و فقر در جامعه باشد چراكه مهمترین دلیلی كه خیلی از افراد جامعه نمیتوانند در بیشتر موارد خشم خود را كنترل كنند، فقر، بیكاری و بیپولی است. اگر ریشه این مشكلات در جامعه حل شود شاید بتوان این آمار را كاهش داد و كمتر شاهد درگیری و نزاعهای اتفاقی در خیابانها بود. افراد جامعه اگر افكارشان راحت باشد و از لحاظ روانی بتوانند خود را كنترل كنند، مسلما به دنبال درگیری و دعوا نیستند و راحتتر میتوانند در شرایطهای حساس خشم خود را كنترل كنند.»
وی میافزاید: «شاید یکی دیگر از عوامل مهم در افزایش خشونت و درگیریهای خیابانی به ترافیک مربوط شود. تردد در خیابانها و ترافیکهای سنگین باعث صرف انرژی از رانندگان شده و تحمل آنها را کاهش میدهد. ترافیک خیابانها باعث شده افراد از برنامهریزیهای روزانه خود عقب افتاده و این موضوع باعث به هم ریختن تعادل روحی و روانی افراد میشود. همین میشود كه با كوچكترین تلنگر خشم خود را بروز میدهند و فاجعه به بار میآورند. بخش عمده نزاعها بهخصوص نزاعهای خیابانی مربوط به قشر جوان و نوجوان جامعه است. این گروه سنی به دلیل هیجانات رفتاری از خود واکنش نشان داده و در برابر هر اتفاقی که آن را زور تلقی کنند واکنش منفی نشان میدهند.» این كارشناس در ادامه میگوید: «اعتیاد و نداشتن سلامت روانی نیز قطعا تأثیرات مهمی روی بروز اینگونه خشونتها دارد. افرادی هستند كه از لحاظ روانی سلامت كافی را ندارند ولی نه خودشان این موضوع را میدانند و نه مسئولان به این موضوع رسیدگی میكنند. این افراد با نداشتن سلامت روانی در جامعه زندگی میكنند و در خیابانها نیز ممكن است با بروز خشونت درگیری و نزاع ایجاد كنند. ولی هیچكس نمیداند كه آنها از لحاظ روانی دچار بیماری هستند. عوامل بازدارنده نیز مانند وضع قوانین برای برخورد با نزاع و حمل سلاح سرد میتواند نقش موثری در کاهش درگیریها بهخصوص قتلهای خیابانی داشته باشد اما مهمترین بحث در این زمینه اشاره به ریشهیابی عوامل موثر در نزاع است که با رفع این مشکلات میتوانیم آمار نزاع را کاهش دهیم. در این زمینه باید از تحقیقات صورت گرفته از سوی روانشناسان، جامعهشناسان و جرمشناسان استفاده کرد و با کارهای مقطعی و ضربتی نمیتوان خشونت و درگیری را در جامعه کاهش داد.»
خشم پدیدهای طبیعی است
بررسی ریشه روانشناختی اینگونه خشونتها در جامعه و حل آن نیز میتواند به كاهش اینگونه درگیریها كمك كند. دکتر لیلا ارشد روانشناس درخصوص کنترل خشونتهای آنی وخیابانی میگوید: «یكی از مهمترین نیازهای جامعه امروز ما كه خیلی كم به آن توجه میشود، آموزشهایی درخصوص كنترل خشم است. ما در جامعهای زندگی میكنیم كه ما را با مشكلات زیادی مثل، مشكل اقتصادی، مشكلات خانوادگی و غیره روبهرو میكند. برای همین همه ما نیازمند این هستیم كه تكنیكی بلد باشیم تا در مواقع حساس از آن استفاده كنیم و بتوانیم خشم خود را كنترل كنیم. به نظر من این تكنیك باید از همان دوران كودكی به تمام افراد جامعه آموزش داده شود و یكی ملزومات زندگی افراد شود.»
وی میگوید: «خشم پدیدهای طبیعی است، مانند سایر احساسات نشانه سلامت، تندرستی و عواطف انسانی؛ اما هنگامی که از کنترل خارج شود، میتواند به یک حس مخرب و ویرانگر تبدیل شود و پیامدهای ناگوار در محیط کار، روابط شخصی و در تمامی عرصههای زندگی به وجود آورد. اگر با فردی كه در یك نزاع خیابانی دست به قتل زده است، صحبت كنید متوجه میشوید كه این فرد حتی خودش هم دلیل این كارش را نمیداند و میگوید همه چیز در یك لحظه اتفاق افتاد. این فرد نتوانسته خشم خود را در یك لحظه كنترل كند. برای همین به نظر من افراد باید از دوران کودکی بیاموزند که به چه نحوی خشم خود را کنترل کنند و آن را بهعنوان عاملی برای احترام به حقوق خود و دیگران سرلوحه امور زندگی روزانه قرار دهند.» ارشد معتقد است: «بروز خشم در افراد متفاوت است؛ افرادی هستند که بسیار آرام و صبورند اما به دلیل نبود آگاهی و آموزش کافی ممکن است در برخی موارد مغلوب خشم خود شوند و دست به انجام اعمالی بزنند که گاهی برای آنها پشیمانیهای غیرقابل جبران به همراه میآورد. معمولا در هنگام بروز خشم و عصبانیت که معمولا با فحاشی، پرخاشگری و زد و خورد همراه است، ابتدا این فرد مهاجم است که از نظر آسیبهای جسمی و روحی ضرر میبیند و در ادامه فرد یا افراد مورد تهاجم بهویژه اگر آنها نیز نتوانند خشم خود را کنترل کنند، آسیبهای جدی میبینند. افرادی هم هستند كه بر اثر مصرف موادمخدر از نوع شیشه دچار توهم میشوند و دست به جنایتها و خشونتهای خیابانی میزنند. بهعنوان مثال ما در تاریخمان شاهد، مادركشی یا پدركشی نبودیم ولی امروز اینگونه جنایتها را بیش از پیش شاهد هستیم. برای همین به نظر من اعتیاد به مخدر چون شیشه نیز میتواند روی اینگونه خشونتها تأثیر زیادی بگذارد. برخی به دلیل اختلالات شخصیتی و روانپزشکی از ابتدای کودکی پرخاشگر بودهاند ولی برخی دیگر تنها در شرایط خاصی دچار پرخاش و عصبانیت میشوند و به اصطلاح کنترل خود را از دست میدهند.»
ارشد مشکلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و معیشتی و همچنین اختلالات روانپزشکی را از ریشههای عصبانیت و پرخاشگریها معرفی میكند.
به گفته وی، حتی افرادی که آموزشهای لازم را در این زمینه در دوران کودکی نگرفتهاند و در شرایط خاصی دچار عصبانیتهای مقطعی میشوند، با مطالعه و ارایه آموزشهای علمی عمومی میتوانند خشم را از خود دور کنند و موفق به کنترل خشم خود شوند. با كمی بررسی بیشتر متوجه میشویم كه همه این درگیریها ریشه در اجتماع دارند و باید در ابتدا مشكلات اجتماعی را رفع كرد و پس از آن به سراغ مشكلات روانی خود فرد رفت
نظر شما