سلامت نیوز-*محمدرضا نجفی: روزانه حجم عظیم گازهای گلخانهای مانند گاز كربنیك و گاز متان از لوله اگزوز اتومبیلها، نیروگاههای حرارتی و غیره وارد جو زمین میشود. نتیجه افزایش غلظت این گازها بالا رفتن میانگین دمای هوای زمین طی دهههای اخیر و ادامه این روند با سرعت بیشتر در سالهای آتی است. اثرات این تغییر به طور خلاصه شامل افزایش تبخیر آب، تغییر رژیم بارش در فصل سرما از برف به باران، كاهش میزان برف (به عنوان ذخیره طبیعی آب برای فصول بهار و تابستان) و افزایش احتمال وقوع موج گرما است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، به علت عدم وجود دادههای بلندمدت و با كیفیت، عدم قطعیت مدلهای هواشناسی و هیدرولوژیكی، پیچیدگی توپوگرافی ایران و تغییرات منطقهای زیاد بررسی سایر اثرات مانند افزایش یا كاهش میزان بارندگی و شدت و فركانس سیلابها نیازمند تحقیقات بیشتر است. اما به طور كلی روند وقوع بارش از حالت متعادل و یكنواخت به شكل یكجا، شدید و سیلآسا تغییر خواهد كرد. با توجه به اینكه عمر گازهای گلخانهای عمدتا دهها سال است حتی با توسعه انرژیهای پاك و كاهش تولید این گازها، زندگی ما و نوادگانمان تحت تاثیر این تغییرات قرار خواهد گرفت. از طرف دیگر جمعیت ایران رو به افزایش است و این روند ادامه خواهد یافت. همچنین با افزایش سطح رفاهی، نیاز عموم مردم به آب برای شرب، بهداشت و به خصوص تولید مواد غذایی بیشتر میشود. با در نظر گرفتن این موارد و به دلیل تصمیمگیریهای تكبعدی و اشتباه در مدیریت منابع آبی، طی حداقل ٣٠ سال گذشته كشور با وجود سرمایهگذاریها و تلاش فراوان شاهد شیوع خشكسالی، از بین رفتن زمینهای كشاورزی و به وجود آمدن مسائل امنیتی مانند تظاهرات و خشونت بوده است، این نوشتار به بررسی راهكارهای موجود برای حل مشكل كمآبی در ایران میپردازد.
سدسازی
در دهههای اخیر استراتژی تامین آب در ایران كنترل و ذخیرهسازی هر چه بیشتر آبهای سطحی و جلوگیری از ریزش آنها به دریا و دریاچهها بوده است. سدها كاربردهای دیگری از جمله مهار سیلاب و تولید برق نیز دارند. كاهش ذخایر برفی و احتمال افزایش بارشهای سیلآسا (به دلیل تغییر اقلیم) در كنار افزایش جمعیت، دولتهای پیشین و كنونی را به سمت ساخت و بهرهبرداری از سدهای بیشتر و بزرگتر سوق داده است. علاوه بر آن، ساخت سدهای بزرگ با عرض، ارتفاع و حجم مخزن بالا به عنوان مظهری از دانش، توانایی و تكنولوژی بالای كشور مطرح بوده است. تحصیل اساتید و مهندسین آب در كشورهایی مانند انگلیس و كانادا كه عموما دارای میانگین بارش و آبهای سطحی بالایی هستند (به عنوان مثال فقط در استان كبك هزاران دریاچه طبیعی وجود دارد) در اقتباس و توسعه سدسازی بیتاثیر نبوده است.
چرا فعالان محیط زیست با سدها مخالفند؟
یك، سدها مانع رسیدن آب كافی و در زمان مناسب به گیاهان، حشرات، ماهیها و سایر موجودات بومی پاییندست میشوند. لذا به مرور زمان چرخه اكولوژیك پاییندست سد به هم خورده و این موجودات از بین میروند. این اتفاق نه تنها باعث از بین رفتن طبیعت میشود بلكه در زندگی مردم بومی این مناطق به شكل مستقیم و سایر مردم به شكل غیرمستقیم اخلال ایجاد میكند.
دو- بسیاری از رودخانهها تامینكننده آب تالابها و دریاچهها هستند و نرساندن آب كافی به این مواهب طبیعی، به خصوص در زمان خشكسالی كه دریچه سدها بسته میماند، باعث خشك شدن آنها، از بین رفتن موجودات بومی، مناظر طبیعی و توریستی و سایر اثرات مخرب پیشبینی نشده مانند تشكیل ریزگردها میشود.
سه- توسعه شهری و كشاورزی یعنی ایجاد آلایندههای بیشتر، مانند سموم كشاورزی، كود و مدفوع حیوانات، آلایندههای شیمیایی، صنعتی و غیره. این سموم با هربار بارش باران شسته شده وارد رودخانه میشوند و همراه رسوبات دههها در مخزن و بالادست سد میمانند.
چهار- با افزایش نرخ تبخیر به خاطر تغییر اقلیم، نگهداری حجم عظیم آب در سطحی وسیع در سرزمین خشك و نیمه خشك ایران سبب از دست رفتن حجم بالایی از آب شیرین میشود. پنج- با ساخت هر سد بخش وسیعی از زمینهای كشاورزی و حاصلخیز بالادست، جنگلهای كهن و آثار باستانی كشف شده و نشده زیر آب مخازن سد رفته و نابود میشوند.
بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و فسیلی
محدودیت زیادی در استفاده از این منابع وجود دارد به دلیل آنكه سرعت تغذیه مجدد آبخوانها به شكل طبیعی از طریق نفوذ آب باران یا ذوب برف، بسیار كندتر از سرعت استحصال این منابع توسط كشاورزان، صنعت و غیره است. لذا به مرور زمان چاههای حفاری شده عمیقتر میشوند تا آنكه غلظت املاح آبخوان افزایش یافته و سپس خشك شود. این روند نشست زمین و نابودی كامل آبخوان را در پی دارد. اخیرا استفاده از آبهای فسیلی با حفر چاههای بسیار عمیق مطرح شده. با توجه به غیر قابل برگشت بودن این منابع این استراتژی میتواند عواقب بسیار بدی در پی داشته باشد.
واردات آب: این تصمیم جز ایجاد وابستگی استراتژیك به كشورهای دیگر و توسعه شهری، كشاورزی و صنعتی با تكیه بر منابع نامطمئن بیگانه سودی ندارد.
تعطیلی كشاورزی: محصولات كشاورزی مهمترین و استراتژیكترین نیاز مردم هستند. تعطیلی كشاورزی برای كاهش مصرف آب یعنی واردات كامل مواد غذایی و وابستگی كامل به بیگانگان و نقطه ضعفی بزرگ در برابر اعمال هر گونه فشار خارجی.
انتقال آب بین حوضهای: هدف از انجام اینگونه طرحها انتقال آب از منطقهایتر با نیاز آبی اندك به منطقهای خشك با نیاز آبی بالاست. این سیاست در بلندمدت صدمات فراوانی به هر دو منطقه وارد میكند: یك- با افزایش جمعیت مصرف آب بالا خواهد رفت و با تغییر اقلیم ممكن است میزان آب موجود در منطقه تر كاهش یابد، لذا پس از مدتی آب به میزان كافی برای انتقال وجود نخواهد داشت درحالی كه منطقه خشك در طی این مدت توسعه یافته و به منبع آبی بیشتری نیاز دارد. دو- با خارج كردن آب از حوضه آبریز اكولوژی منطقه صدمه میخورد. این روش مضرات مختلفی برای حوضههای آبریز كشور دارد، از جمله خشك شدن تالابها و افزایش ریزگردها.
باروری ابرها: روشهای اینچنینی در تامین منابع آبی كشور سهمی نسبتا ناچیز دارند. انجام صحیح اینگونه روشها (در زمان و مكان مناسب) میتواند بارش باران را در مقیاس محدود حدود ١٠ در صد افزایش دهد.
پس آیا حل مشكل آب در ایران به بن بست رسیده؟
جواب این سوال قطعا منفی است. اتخاذ تمامی راهكارهای ذیل (و نه فقط بخشی از آنها) باعث توسعه و استفاده پایدار از منابع آبی كشور میشود.
تصفیه فاضلاب برای آبیاری كشاورزی
روزانه حجم عظیمی از فاضلاب شهری در سراسر كشور تولید میشود و این روند با رشد جمعیت و افزایش تقاضای آب تصاعدی خواهد بود. در طی چند دهه اخیر تحقیقات فراوانی در زمینه تصفیه فاضلاب صورت گرفته و تكنولوژی كنونی امكان تفكیك تقریبا تمام ضایعات آبی را فراهم میكند (تحقیقات روی تصفیه مواد هورمونی حاصل از مصرف برخی قرصها ادامه دارد، هرچند میزان آنها عموما ناچیز است) آب تصفیه شده منبعی پایدار برای آبیاری كشاورزی در كشور است و میتوان آن را توسط شبكههای مجزا انتقال و برای آبیاری در مخازن ذخیره كرد. علاوه بر آن تصفیه فاضلاب شهری و صنعتی باعث كاهش آلودگی خاك، سفرههای آب زیرزمینی، رودخانهها، تالابها و غیره میشود، لذا ضروری است دولت سرمایهگذاریها را به توسعه تصفیه خانههای فاضلاب و ایجاد شبكههای انتقال آب حاصله به زمینهای كشاورزی معطوف كند، با این هدف كه طی برنامهای میان مدت بیش از ٩٠ درصد فاضلاب تولید شده در كشور تصفیه شده و صرف تامین آب كشاورزان شود. با این استراتژی افزایش جمعیت و فاضلاب شهری/صنعتی فرصتی است برای تامین آب كشاورزی كه بر خلاف سایر منابع، تحت تاثیر خشكسالیهای فصلی و سالانه قرار نمیگیرد.
آبیاری قطرهای
حدود ٩٠ درصد آب كشور صرف آبیاری كشاورزی میشود. در چند دهه اخیر تحقیقات زیادی روی تغییر الگوی آبیاری از غرقابی به آبیاری قطرهای صورت گرفته و نتایج نشان داده كه آبیاری قطرهای بین ۴۰ تا ۷۰ درصد مصرف آب را كاهش میدهد. علاوه بر آن در حالی كه در روش غرقابی گیاه زمانی آب مازاد دریافت میكند و زمانی در استرس كمآبی است، در آبیاری قطرهای دایما آب مورد نیاز گیاه تامین میشود. به همین دلیل بازدهی محصولات كشاورزی در آبیاری قطرهای به شكل قابل توجهی از آبیاری غرقابی بالاتر است (عمدتا ۱۰۰ درصد و در شرایط بهینه تا ۵۵۰ درصد افزایش بهرهوری)؛ لذا با این روش هم مصرف آب كشاورزی بطور محسوس كاهش پیدا میكند و هم تولید محصولات بیشتر میشود. تكنولوژی كنونی همچنین قادر است از طریق آبیاری قطرهای مواد مغذی گیاه را مستقیما تزریق كند. نتیجتا لازم نیست كشاورزی در زمینی با خاك حاصلخیز صورت گیرد. علاوه بر آن فسفر، نیترات و سایر آلایندههای آبی موجود در كودهای كشاورزی صرفا جذب گیاه میشوند و با جاری شدن آب روی زمینهای كشاورزی باعث آلودگی منابع آبی نمیشوند.
قیمتگذاری واقعی آب
دریافت هزینه واقعی آب از مصرفكننده یكی از موثرترین راهكارهای كاهش مصرف است. در عوض كشاورز باید احساس كند كه در ازای پرداخت هزینه آب، دولت برای او آب كافی در زمان مورد نیاز، حتی در دوران خشكسالی، فراهم میكند و امكانات لازم برای آبیاری قطرهای را همراه با آموزش در اختیار میگذارد. قیمتگذاری واقعی آب باعث كنترل مصرف، تشویق كشاورزان به تغییر الگوی آبیاری و افزایش بهره وری میشود. نكته مهم آن است كه دولت افزایش بودجه حاصله را صرف توسعه زیرساختهای آبی كشور كند و نه هزینههای جاری و نوسازی ساختمانهای دولتی و...
تغذیه سفرههای آب زیرزمینی
با توجه به قرار گرفتن كشور در منطقه خشك و نیمهخشك و روند افزایشی دمای هوا، آبخوانها بهترین مكان برای ذخیره منابع آبی هستند. اجداد ما با دانستن اینكه انتقال آب در سطح زمین باعث تبخیر و افزایش دمای آن میشود با حفر قنات آب خنكی كه به صورت طبیعی با گذر زمان و از طریق عبور از لایههای زمین تصفیه شده را به شهر و روستا منتقل میكردند. اما نه تنها تغذیه طبیعی آب زیرزمینی بسیار زمان براست بلكه در آینده به دلیل كاهش میزان برف، كه باعث پر شدن تدریجی این سفرهها میشود، و تشدید بارشهای سیل آسا، كه عمدتا به شكل رواناب جاری میشود، این پروسه طولانیتر خواهد شد. یكی از مهمترین برنامههای دولت در تقویت منابع آبی كشور سرمایهگذاری و پژوهش در تغذیه مصنوعی آبخوانها است. در این روش رواناب سطحی به تالابهایی مصنوعی با نفوذپذیری بالا منتقل شده تا به تدریج به آبخوانها تزریق شوند. روشهای دیگری مانند Low Impact Development و ایجاد شهرهای اسفنجی در این قالب قرار دارند.
كاهش مصرف آب شهری
كنترل و كاهش مصرف آب شهرداری ها: اینكه شهرداریها سهل الوصول و بدون هزینهای به منابع آب زیرزمینی دسترسی داشته باشند نتیجهای جز اتلاف آب و تخلیه آبخوانها ندارد. شاهد هستیم كه كارگران زحمتكش شهرداری در دامنه تپهها و پاركهای مختلف ساعتها مشغول آبیاری چمن و فضای سبز هستند، شیرهای آبی كه باز مانده و شلنگهایی كه آب را روانه گودال یا جدولی در گوشه خیابان میكنند. ضروری است شهرداریها مجاب شوند بابت مصرف آب هزینه واقعی و بروز آن را (با در نظر گرفتن هزینههای محیط زیستی) پرداخت كنند. متاسفانه در باور عموم صرفه جویی آب تنها به آب تصفیه شده محدود میشود، در حالی كه قطره قطره آب را باید به عنوان سرمایه ملی محافظت كرد و بابت مصرف آن هزینه پرداخت. در همین راستا تمام ارگانهای حكومتی و صنایع باید موظف شوند هزینه واقعی و بروز مصرف آب را پرداخت كنند.
كنترل نشتی آب
نویسنده به آمار دقیق نشتی آب شهری در ایران دسترسی ندارد اما حتی در كشورهای پیشرفته میزان نشتی به بیش از ٤٠ درصد میرسد. كنترل و بهرهبرداری از این آب تلف شده سهم عمدهای در تامین آب شهری خواهد داشت. دولت با اعمال مشوقها و برنامههای تنبیهی باید سازمانهای مربوطه در كشور را مجاب كند كه میزان نشتی آب را به صفر برسانند.
مطالبه هزینه واقعی آب شهری: برداشتن یارانه دولتی آب مصرفی و گرفتن هزینه واقعی آب تاثیر عمدهای در تغییر الگوی مصرف خواهد داشت. در عوض دولت با فراهم كردن تكنولوژیهای كاهش مصرف آب مانند شیرهای فشاری یا دارای چشم الكترونیك شهروندان را به كاهش بیشتر مصرف تشویق كند.
فرهنگسازی از دوران مدرسه: آشنا ساختن دانشآموزان در تمام مقاطع تحصیلی با اثرات تغییر اقلیم، افزایش جمعیت و مصرف ناصحیح آب در كیفیت زندگی آینده آنها برای توسعه پایدار ایران حیاتی است.
آب شیرینكنها: یكی از گرانترین روشهای تامین آب كه در آینده كشور به آن، برای مصارف شهری، نیاز پیدا خواهد كرد. با رد كردن آب دریا از یكسری غشا با فشار بالا نمك و سایر ناخالصیها جدا شده به دریا باز گردانده میشوند و آب خالص وارد شبكه میشود. با توجه به هزینه بالای تولید، بهرهبرداری و تامین انرژی، و در نظر داشتن اولویتهای اساسی ذكر شده در بالا، سرمایهگذاری در این روش آنهم در مقیاس بزرگ بیشتر جنبه شعاری خواهد داشت. در این زمینه دولت میتواند روی تحقیقات و بومیسازی تكنولوژی، افزایش بهرهوری با صرف انرژی اندك و استفاده از انرژیهای سبز مانند بادی و خورشیدی و كاهش قیمت تمام شده سرمایهگذاری كند. همچنین با فراخوان شركتهای دانشبنیان داخلی در یك رقابت سالم بهترین طرحهای تحقیقاتی را انتخاب كرده و سرمایه و بودجه لازم را برای آنها فراهم كند. پس از مدتی شركتهای بومی قادر خواهند بود با مشاركت دانشگاهها آب شیرین كنها را به عنوان منبع آبی جدید تولید و به بهرهبرداری برسانند.
داده: اساسیترین و بنیادیترین مولفه برای توسعه پایدار و بهرهبرداری و حفظ آب و محیط زیست سرمایهگذاری روی ثبت دادههای دقیق و كامل در ابعاد زمانی و مكانی وسیع است؛ از میزان و كیفیت تمام منابع آبی گرفته، تا جنس خاك، كاربری اراضی و غیره. بدون داشتن دادههای درست و بلندمدت، انجام هر گونه مطالعه و تحقیق برای برنامهریزیهای درست كوتاه و بلندمدت غیرممكن است. تدوین قانون دسترسی آزاد به دادهها و افزایش دادههای كنترل كیفی شده نقشی مهم در توسعه آبی كشور خواهد داشت.
اصلاح ساختار مدیریت آب كشور: اینكه یك وزارتخانه وظیفه خود را تنها تولید آب بداند به هر قیمت، وزارتخانه دیگر خود را موظف به تامین آب كشاورزی، سازمان دیگر وظیفهاش حفظ محیط زیست و دیگری گسترش فضای سبز؛ اینكه مدیران آب به دلیل گرایشات سیاسیشان انتخاب شوند و پس از مدتی اندك عزل و در جایی دیگر مشغول به كار گردند؛ اینكه انتخاب مدیران و روسای سازمانها سلسلهوار از وزیر تا معاون سازمان كوچك دولتی انتصابی باشد و مدیران قدرت بیحد عزل و نصب داشته باشند بدون وجود سیستم نظارتی و بازخواست؛ اینكه شركتی طرح بدهد، دیگری اجرا كند و دولت در نهایت بهرهبردار باشد و هیچكس جوابگوی مشكلات عدیده در پروژه نباشد. با این ساختار نمیتوان انتظار مدیریت بلندمدت و یكپارچه منابع آبی را داشت.
نیاز اصلی كشور تدوین و اجرای قوانین و سیاستهای مناسبی است كه ساختار دولت و تمام اركان و سازمانهای تصمیمگیرنده در امور آب را به طور مداوم بازبینی و اصلاح كند. مدیریت آب كشور نیازمند سازمانی است مركزی متشكل از تكنوكراتها بدون اثرپذیری از گرایشات سیاسی و حزبی، كه مسوولیت آن تامین آب، كنترل و قیمتگذاری مصرف (كشاورزی، صنعتی و شهری) و حفظ كیفیت آب و خاك باشد. سازمانی كه بهترین مدیران از بین صدها متقاضی و طی روندی مناسب و شفاف انتخاب (و نه منصوب) میشوند و تحت نفوذ و اثرپذیری سیاست دولتها نیستند. سازمانی كه قادر است برای پروژههای بزرگ آبی كه آینده ١٠٠- ٥٠ سال ایران را رقم میزنند درست برنامهریزی و تصمیمگیری كند. دولت نیازمند تدوین قوانین و سیاستهای مناسب برای حمایت مالی دانشگاهها و شركتهای دانشبنیان برای توسعه تكنولوژیهای آبی است. شركتهای بومی كه قادر باشند طراحی، ساخت و بهرهبرداری بلندمدت پروژههای آبی را بر عهده بگیرند و نسبت به عواقب پروژههایشان مسوول باشند. و سخن پایانی اینكه حل مشكلات آبی كشور نیازمند اتخاذ راهكارهای متنوع برای مصرف بهینه و چند باره قطره قطره آب است نه كنترل و استحصال كامل منابع آبی. ﺑﺎ ﺭﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ و ﺗﻐﻴﻴﺮ اﻗﻠﻴﻢ ﺩﺭ ﺁﻳﻨﺪﻩای ﻧﻪ ﭼﻨﺪاﻥ ﺩﻭﺭ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ با خشكسالی و گسترش بیابانها ﺭﻭبهرﻭ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺷﺪ. ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاﺭﻱ ﺩﺭ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺕ ﺩاﻧﺸﮕﺎﻫﻲ و ﺻﻨﻌﺘﻲ ﺑﺮاﻱ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﺗﻜﻨﻮﻟﻮﮊﻱﻫﺎﻱ ﺟﺪﻳﺪ و ﻧﻮ ﺩﺭ ﺻﻨﻌﺖ ﺁﺏ ﺑﺎﺯاﺭ اﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺑﺮاﻱ ﻛﺸﻮﺭ ﺩﺭ ﺳﺮاﺳﺮ ﺟﻬﺎﻥ اﻳﺠﺎﺩ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮﺩ. ﺩﺭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺻﺮﻓﻪ اﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺁﺏ ﺑﺮاﻱ اﻳﺮاﻥ، اﻟﺒﺘﻪ ﭘﺲ اﺯ ﺣﻞ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﻣﻮﺟﻮﺩ، ﻧﻪ ﺩﺭ ﺻﺎﺩﺭاﺕ ﻛﺸﺎﻭﺭﺯﻱ و منابع ﺁبی ﺑﻠﻜﻪ ﺩﺭ ﺻﺎﺩﺭاﺕ ﺗﻜﻨﻮﻟﻮﮊﻱهای تامین و ﻣﺼﺮﻑ ﺑﻬﻴﻨﻪ ﺁﺏ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮﺩ.
*استادیار دانشكده مهندسی عمران
و محیط زیست دانشگاه غرب اونتاریو
نظر شما