سلامت نیوز: از چند سال قبل، لایحه مدیریت بحران كشور روی زمین مانده است و از مجلسی به مجلس دیگر و از كمیسیونی به كمیسیون دیگر دست به دست میشود.
به گزارش سلامت نیوز، شهروند نوشت: در آن سوی ماجرا اما حوادثی مثل سیل و زلزله یكی بعد از دیگری جان میگیرد و آدمها را خانهخراب میكند. حالا آنطور كه اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران كشور میگوید، مراحل پایانی بررسی این لایحه در دست بهارستاننشینان است و احتمالا تا هفته آینده به صحن خواهد رفت. او كه از سال ٩٢ به بعد از سوی وزیر كشور در این سازمان حكم گرفته است، در حاشیه نخستین جشنواره پیشگیری از سوانح و حوادث كه چند روز قبل در مركز همایشهای صداوسیما برگزار شد، به چند سوال درباره لایحه مدیریت بحران كشور پاسخ داد: «اگر در تهران حادثه بزرگی درحد یك بحران ملی اتفاق بیفتد، باید امكانات جهان را برای آن به كار بگیریم و حتما باید جامعه بینالمللی و كشورهای دیگر برای كمك به ما وارد عمل شوند، چون تهران نسبت به خودش امكانات محدودی دارد.»
- با وجود اهمیت زیادی كه لایحه مدیریت بحران برای یك كشور حادثهخیز دارد اما بیشتر از ٣٠ماه است كه این لایحه بلاتكلیف است. دلیل این تعلل را توضیح میدهید؟
پس از زلزله مهیب بم و سه نوبت بازدید رهبر معظم انقلاب از مناطق زلزلهزده سیاستهایی ابلاغ شد كه نتیجه آن قانون سازمان مدیریت بحران كشور بود؛ قانونی كه البته به صورت آزمایشی بود. زمانی كه به سازمان آمدم، زمان ٥ساله این قانون تمام شده بود، بنابراین با رایزنی این قانون تا سال ٩٣ تمدید شد. بعد از آن هم برای دایمیشدن این قانون به دولت تقدیم و اول فروردین ١٣٩٤ هم این قانون به مجلس فرستاده شد. البته مجلس هم حساسیت خوبی برای این موضوع داشت، بنابراین موضوع را در ٨ كمیسیون بررسی كردند و در نهایت كمیسیون شوراها بهعنوان مسئول اصلی تعیین شد و مقرر شد تا سه كمیسیون كار، امنیت ملی، سیاست خارجی و كمیسیون عمران هم آن را بررسی و نهایی كنند.
این لایحه در پایان مجلس گذشته به پایان رسید اما وقتی نوبت به بررسی در صحن شد، به دلیل برنامه ششم و بودجه سالانه به تعویق افتاد تا اینكه مجلس به پایان رسید. نمایندگان جدید هم كه وارد مجلس شدند، گفتند كه در اینباره نظراتی داریم، بنابراین باید مجددا در كمیسیونها به بحث گذاشته و موضوع بررسی شود. الان هم این لایحه بررسی و الان چاپ شده است و در نوبت صحن علنی مجلس قرار دارد و احتمالا قرار بود این هفته یا هفته آینده مطرح شود. امیدوارم این طرح زودتر در صحن علنی مجلس شورای اسلامی مطرح شود تا درباره حوادث هم صاحب قانون شویم؛ كشوری كه همیشه با خطر حوادث گوناگونی ازجمله زلزله، سیل و سیلاب روبهروست. اگر قانون جامع و مانعی برای مقابله با بحرانهای كشوری تدوین و به دستگاههای مسئول ابلاغ شود، شاید كمتر شاهد تعارضات و مشكلات اینچنینی باشیم.
- این كه برای مقابله با بحرانهایی كه در كشور رخ میدهد، قانون داشته باشیم خیلی خوب است اما درحال حاضر انتقادی كه درباره لایحه مدیریت بحران كشور مطرح شده، درباره كمرنگشدن نقش شهرداری تهران و حتی سازمان مدیریت بحران شهر تهران است كه از زیر مجموعههای مدیریت شهری تهران است.
به هرحال هر دستگاهی نظرات خود را برای تدوین لایحه اعمال خواهد كرد و حتما مجلس و كمیسیونهای آن هم در صحن نظراتی را ارایه خواهند كرد. امیدواریم كه در نهایت نتیجه این تبادلنظرات كاملشدن لایحه باشد تا قابلیت اجرا یابد و مشكلات كمتر شود.
- بحث این نیست. درحال حاضر رئیس ستاد مدیریت بحران شهر تهران، شهردار تهران است اما ظاهرا در این لایحه این مسئولیت از شهرداری تهران گرفته شده است. دلیل این كار چیست؟
در این زمینه بحثهای زیادی مطرح شد اما درنهایت مقرر شد كه سطح حوادثی كه اتفاق میافتد، مشخص شود و شهرداری در صورت وقوع حوادث در سطح پایین انجاموظیفه كند اما در سطح بزرگتر وضعیت فرق میكند. تهران به دلیل اینكه كلانشهر است، اگر حادثهای در آن رخ دهد كه در سطح حادثه كلان قرار گیرد، وزیر كشور و استاندار تهران بهعنوان دوبازوی اجرایی و امنیتی كشور وارد ماجرا میشوند، چون وظایف اجرایی آنها از حیطه اختیارات شهردار خارج است. زمانی كه حادثه بزرگی اتفاق میافتد، نیاز به همراهی دستگاههای زیادی است كه احتمالا بعضی از آنها تحت نظارت شهردار تهران نیستند. اگر این لایحه با این سرفصل تصویب شود، اتفاق خوبی است، چون هم از ظرفیت شهرداری تهران استفاده میشود و هم ظرفیت سایر نهادهایی كه احتمالا برخی از آنها خارج استان تهران است، ازجمله اینكه نزدیك به ٢٠ استان كشور استانهای معین برای تهران در زمان هستند. بنابراین باید مقامی باشد تا هماهنگیهای استانی را انجام دهد. درصورتی كه شهردار تهران قدرت و اختیاری برای این هماهنگی ندارد تا امر و نهی و پیگیریهایی در این زمینهها داشته باشد. در واقع از نظر جایگاه سازمانی و اداری این وظیفه و اختیار وزیر كشور است كه میتواند به سایر استانها امر و نهی كند و هماهنگیها را انجام دهد و این كار بسیار بزرگی برای شهر تهران است.
- منظور از حوادث سطح پایین، چه نوع حوادثی است؟
در لایحه مدیریت بحران كشور، حوادث را در سه سطح درجهبندی كردهایم. معتقدم كه اگر حادثه محلی باشد تا حد بخشدار باید بتواند آن را جمع كند، اگر بیشتر از بخش باشد، نهایتا وظیفه فرماندار است كه مدیریت آن را برعهده بگیرد. اگر حادثه شهرستان را درگیر كند، استاندار بهعنوان بالاترین مقام استانی به ماجرا ورود میكند و مسئولیت آن را برعهده میگیرد اما اگر سطح آن بالاتر و وسعت بیشتری را درحد منطقه و استانهای همجوار در برمیگرفت، مقام بالاتری باید مسئولیت داشته باشد. ببینید ممكن است در یك زمان در چند نقطه از كشور حادثه داشته باشیم، نمیتوانیم همه استعداد، تجهیزات و امكانات كشور را برای یك منطقه بسیج كنیم. اگر این اقدام را انجام دهیم، پس تكلیف مناطق آسیبدیده دیگر چه میشود؟ بنابراین كار باید روی حساب و كتاب باشد، برای همین بسیاری از آییننامهها و دستورالعملها برای ابلاغ در این زمینه نوشته شده است.
- ضمن اینكه امكانات استانهای معین تهران هم برای حوادث خیلی بزرگ كافی نیست و حتی از سوی اعضای شورای شهر تهران هم هشدار داده شد. آنها میگویند كه باید در تمامی استانها تجهیزات به صورت مساوی تقسیم شود تا در صورت وقوع حادثه در تهران با كمبود امكانات مواجه نشویم، چون در آن زمان شاید حتی دیگر نتوان از امكانات تهران برای تهران هم استفاده كرد.
این حرف را قبول ندارم. امكانات ٢٠ استان كشور با امكانات تهران جمع میشود اما این طبیعی است كه اگر در تهران حادثه بزرگی در حد یك بحران ملی اتفاق بیفتد، باید امكانات جهان را برای آن به كار بگیریم و حتما باید جامعه بینالمللی و كشورهای دیگر برای كمك به ما وارد عمل شوند، چون تهران نسبت به خودش امكانات محدودی دارد اما به همراه ٢٠ استان دیگر وضعیت بهتر است. از سوی دیگر امكانات نیروهای مسلح هم كم نیست، بنابراین همه اینها را باید برای حادثه به خدمت بگیریم. با وجود این معتقدم كه اساس كار باید پیشگیری باشد و ما هم باید پیگیری كنیم كه خانهها خوب ساخته شود.
- این موارد در لایحه وجود دارد؟
بله. در لایحه بحث پیشبینی و پیشگیری اساس كار است اما در قوانین كشوری هم موارد زیادی در این زمینه داریم؛ ازجمله آییننامه ٢٨٠٠، آییننامه نظام مهندسی و بیمه. از سوی دیگر امكانات دولت هم محدود است اما تأكید میكنم كه اساس كار بر ساختوساز است. شما نمیتوانید بروید در رودخانه اتراق كنید و بگویید سیل بیاید من را نمیبرد، خب حتما نباید در آنجا اتراق كنید. كشور ژاپن كه خیلی هم حادثهخیز است، چرا توانست امن باشد؟ چون آنها دانش را به كار گرفتهاند.
- چقدر زمان لازم است تا این تغییرات انجام شود؟
خیلی زمان میبرد، درحالی كه اراده ملی هم میخواهد و همه باید پای كار بیایند و از حاشیهسازیهای بیمورد پرهیز كنند. این كه مسأله در متن قرار بگیرد، مهم است و حتما به پیشرفت در آن كمك میكند. این همه كانكس به سمت مناطق زلزلهزده میرود و در دو مورد آن هم ممكن است ماشین چپ كند و بار به مقصد نرسد اما متاسفانه این اخبار نشان داده میشود كه كانكسها را باد برد درصورتی كه بداخلاقیها نباید باشد. مسئولان هم باید بتوانند در آرامش خدمترسانی كنند و در ادامه به مردم هم آرامش بدهند. بعد از زلزله در كرمانشاه من بازدید از مناطق داشتم، در همان هوای بارانی از جوانرود به سرپل ذهاب رفتم و آنجاست كه دیدم مردمانی كه خانههایشان خراب شده بود، سكویی درست كردهاند و روی آن چادر زدهاند تا از آب باران محفوظ باشد، برخی هم اطراف چادر خود را زهكشی كرده بودند كه از آب باران محفوظ باشد.
آیا همه این كارها را مدیریت بحران میتواند انجام دهد. وقتی مردم خودشان از نی برای ساختن خانه برای دامهایشان استفاده میكنند، این یعنی در مواقع بحران خلاقیتهای زیادی هم از سوی مردم آسیبدیده ا یجاد میشود و باید به این خلاقیتها بها داد. این را هم باید در نظر گرفت كه وقتی پا میشكند، در یكدقیقه مداوا نمیشود، باید آن را گچ گرفت و مدتی هم از آن مراقبت كرد تا ترمیم شود. در این موضوعات هم همین است. بعضیها میگویند، خودت برو در چادر بنشین، ما هم اینها را میدانیم. در چادر زندگیكردن سخت است اما باید برای حل آن صبوری كرد. از سوی دیگر، توجه به ایمنی ساختمان خیلی مهم است؛ بهعنوان مثال در هجدك كرمان زلزلهای ٦ و یكدهم ریشتری آمد كه خیلی هم مخرب بود اما به دلیل استانداردسازیای كه در ساختوساز شده بود، خوشبختانه كسی جان خود را از دست نداد.
- در كشور ما آنطور كه باید به افزایش جمعیت داوطلب توجه نمیشود، درحالی كه در زلزله اخیر هم دیدیم كه چقدر ظرفیت مردمی برای كمكرسانی در مواقع اضطرار وجود دارد. آیا در مورد این موضوع و پرورش جمعیت داوطلبی پیشبینیهایی در قانون شده است؟
این هم یكی از اصول كار ماست. معتقدم اولین امدادگر عضو خانواده است كه اگر جان سالم به در برده باشد، میتواند به كمك بقیه اعضای خانواده برسد.
- خب این در لایحه بحران به آن پرداخته شده است؟
بحث آموزش عمومی برعهده داوطلبان هلالاحمر است كه بهعنوان كارگروه امدادونجات و آموزش امدادونجات به آن پرداخته میشود. صداوسیما هم بهعنوان كارگروه اطلاعرسانی و آموزش عمومی وظیفه اطلاعرسانی و آموزش را انجام میدهد. باید تمامی ظرفیت كشور را استفاده كنیم كه البته تا الان هم تا جایی كه زورمان رسیده است، همین اقدام را انجام دادیم. ما باید سطح اطلاعات مردم را افزایش دهیم، مخاطرات را بشناسیم و پیامدهای مخاطرات را به آنها آموزش بدهیم تا همه بدانند كه هر چقدر سقف خانه را با كیفیت بهتری بسازیم، خودمان ایمنتر هستیم.
- درحال حاضر تعداد جمعیت داوطلب ما نسبت به جمعیتهای داوطلب در كشورهای دیگر چطور است؟
تابهحال مقایسه نكردهام، اما ما در بحث مقابله با بحران هیچ حرفی برای گفتم نداریم. تمام امكانات كشور ازجمله نیروهای مسلح و دستگاههای اجرایی در كرمانشاه بسیج شد. این همه خسارت به بار آمد، اما ظرف یكی، دو روز به سمت ترمیم آن رفتیم. با اینكه در آنجا امكانات زیادی نبود اما تمام كشور بسیج شدند تا بازیابی انجام شود. مردم هم باید ارادهشان این باشد كه سریع خود را بازیابی كنند. بعضی در آن زمان میگفتند كه مردم را به شهرهای دیگر منتقل كنید، در صورتی كه به همین راحتی نمیشود این كار را انجام داد. مردمی كه آسیب دیدهاند، دامشان آنجاست، كشاورزیشان آنجاست و حتی همه كار و زندگیشان آنجاست. اگر آنها را منتقل كنیم، زراعت و دامداری و شغل آنها چه میشود؟ ما كاستی زیاد داریم كه من آنها را بهتر از شما میشناسم اما باید برای از بینرفتن آن تلاش كنیم، چه كمبود جمعیت داوطلب و آموزش باشد و چه تجهیزات و آموزشهای مربوط به پیشگیری. در این میان هم باید توجه كنیم كه اگر كاستیهایی هست، كمبود اعتبارات تجهیزات، محدودیتها و تحریمها را هم ببینیم و برای آن فكری كنیم.
نظر شما