سلامت نیوز: علی رغم آنکه برخی مسئولان کشور واردات آب را چاره حل بحران کم آبی کشور می دانند، یک کارشناس ارشد سازمان محیط زیست معتقد است به جای این اقدام می توان هدر رفت آب در بخش کشاورزی را کنترل کرد تا بخشی از مشکلات تامین آب شرب کشور مرتقع شود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از نامه نیوز،با وجود اینکه خشکسالی امان از طبیعت کشور گرفته، تغییری در نحوه مدیریت و استفاده بهینه از آب مشهود نیست. هنوز با وجود تبخیر بالا، بر روی منابع آب، سد ساخته میشود. سدهای ساخته شده باعث خشک شدن منطقه من جمله تالاب ها شدهاست که مشکلات زیست محیطی را برای مردم بومی به همراهآورده است. درحالی مردم به صرفهجویی دعوت میشوند که وارد دوران 30 ساله خشکسالی شدهایم و لزوم مدیریت صحیح آب، جدی به نظر می رسد. تنها در یک نمونه از این بحران فراگیر، در کلان شهر تهران روزهای دسترسی به آب آشامیدنی به شمارش افتاده و خبرها حاکی از اتمام آب تهران تا قبل از فصل بارش است.
در همین راستا چندی پیش محمد پرورش مدیر عامل آبفای تهران پیشنهاد داد آب از کشور تاجیکستان وارد کنیم. در سویی دیگر حمید چیت چیان وزیر نیرو از مطالعه درباره واردات آب و انجام مذاکرات با برخی از کشورهای همسایه در این زمینه خبر داده است، رئیس کمیسیون انرژی مجلس نیز از تشکیل کارگروهی در وزارت نیرو و مجلس برای بررسی واردات آب از تاجیکستان سخن می گوید.
اما موضوع واردات آب از تاجیکستان پیش از این نیز مطرح بود. مجید نامجو، وزیر نیرو در دولت احمدینژاد ۳۰ فروردین ۱۳۹۱ از امضای یک موافقتنامه در این زمینه بین ایران، تاجیکستان و افغانستان خبر دادهبود.
در همین راستا رئیس پیشین اتاق بازرگانی اعتقاد دارد، پیشبینی ناسا مبنی بر ورود ایران به دوره ۳۰ ساله خشکسالی واقعیتی است که مسئولان امر نباید آن را نادیده بگیرند و یکی از مطمئنترین اقدامات برای مقابله با آن، واردات آب است. بهزادیان در مورد نتیجه آن زمان مذاکرات گفت«رحمانف اعلام آمادگی کرد که سالیانه ۱۰ میلیارد متر مکعب آب به ایران صادر کند که با این اقدام ۱۰ استان شرقی کشور سیراب میشد حتی اضافه نیز میماند که میتوانستیم به حاشیه جنوبی منتقل کنیم.»
مدیریت آب برای کشاورزی باید متحول شود
در همین رابطه محمد درویش مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به مشکلات آبی کشور و میزان مصرفی که هر یک از بخش های مختلف دارد، گفت: آمارهایی که وزارت نیرو منتشر میکند بیانگر آن است که حدود 90 در صد آب قابل استحصال کشور، در بخش کشاورزی مصرف می شود، 6 درصد در بخش شرب و 4 درصد در بخش صنعت استفاده میشود. قابل ذکر است 90 درصد کشاورزی، در بخش خصوصی یعنی دست مردم است. بنابر این اگر قراراست تحول معناداری در مدیریت آب کشور رخ دهد، این تحول باید در بخش کشاورزی باشد. متاسفانه همچنان کشاورزی ما با روشهای سنتی اداره میشود و راندمان آبیاری در سطح پایینی قراردارد. میزان ضایعات در بخش کشاورزی بالاست. همچنین متناسب با اقلیم منطقه نسبت به نوع اقلام زراعی کاشته شده اقدام نمیکنیم. اینها همه از موانع جدی است که باعث شده پرت آب در بخش کشاورزی خیلی زیاد باشد.
وی درباره میزان آبی که در بخش کشاورزی هدر می رود، افزود:کشاورزی میتواند با نیمی از آبی که الآن در اختیارش قرار میگیرد، همین مقدار تولید را داشتهباشد. بنابر این اگر فرض کنیم چیزی حدود صد میلیارد متر مکعب آب در اختیار بخش کشاورزی قرار میگیرد، میتوان به شیوهای مدیریت کرد که با 50 میلیارد متر مکعب هم همین مقدار تولید را داشتهباشیم . حال 50 میلیارد متر مکعب مازاد میتواند هم مشکل سفرههای آب زیرزمینی، هم مشکل کمبود آب شرب و هم بخش صنعت را حل کند.
دولت باید به وظایف خود جدیتر بپردازد
درویش درباره لزوم صرفه جویی در مصرف آب از جانب مردم بیان کرد: بحث صرفه جویی در مصرف آب و اینکه باید از اندوختههای آبی خود حفاظت کنیم، فقط منوط به کشور ما که در یک منطقه خشک قرار دارد، نیست. آب یک کالای زیستی و بسیار ارزشمند است و بشر باید تلاش کند تا جایی که میتواد در مصرف آن خردمندانه رفتارکند. حتی امروز در کشورهایی مثل اتریش و کانادا که سرانه آبی این مناطق بالاترین سرانه آبی کره زمین است هم در مدیریت آب صرفهجویی میشود. سخنی از پیامبر اسلام هست که میفرمایند: قدر آب را بدانید حتی اگر کنار منبع لایازال از آب زندگی میکنید. پس تاکید بر صرفهجویی و تاکید بر مصرف خردمندانه منابع، از جمله آب، یک تاکید کاملاً بایسته و درست است و ربطی به اینکه صرفه جویی تا چه اندازه میتواند مشکل منابع آبی ما را حل کند ندارد. در هر صورت این کار باید انجام شود.
دولت توپ مشکلات آب کشور را به زمین مردم نیندازد
این کارشناس ارشد مدیریت منابع محیط زیست از سهم دولت در خصوص مدیریت آب چنین گفت: اما بخش دیگر وظایف دولت است. باید دولت به وظایف خود خیلی جدیتر بپردازد و فرافکنی نکند. در واقع توپ را در زمین مردم نیاندازد که من کارهایم را کردهام و حالا این مردماند که باید جلو بیایند. دولت همین الآن اعلام میکند که شبکههای لولهکشی ما فرسوده است. بیش از حدود 30 درصد از آب، قبل از رسیدن به دست مصرف کننده هدر میرود. دولت میگوید ما هنوز نتوانستهایم برای مصارف خانگی و مصارف شرب مردم لوله کشیهای مجزا طراحی کنیم و این باعث هزینههای گزاف میشود که باز هم موجب هدر رفتن بیشتر آب خواهدشد. دولت معترف است که مطابق برنامه پنج ساله پنجم، باید هر ساله 5/2 درصد بر راندمان آبی در بخش کشاورزی اضافه می کرد و جهاد کشاورزی رسماً اعلام کرده که نمیتواند به اهداف مندرج در برنامه 5 ساله پنجم دست پیدا کند. چون بودجه لازم برای این حوزه اختصاص داده نشدهاست. بنابراین دولت در انجام وظایف خود با لکنت همراه است.
به جای خرید آب می توانیم آب مجازی وارد کنیم!
درویش با بیان اینکه آب وارداتی صرف بخش کشاورزی و صنعت خواهدشد، گفت: آب را میخواهند از بالا دست سد تاجیکستان انتقال دهند و این آب، آب شرب (شیرین) است. این کار برای کشور مبدا آثار زیستمحیطی خواهد داشت ولی برای ما نه. به نظر من این کار به چند دلیل غلط است. اگر واقعاً برای تامین نیازهای مجازی خود میخواهیم آب وارد کنیم، بهتر است که آب مجازی وارد کنیم یعنی محصول را بخریم. برای مثال هندوانه ، سیب زمینی، سیب، پیاز و ... بخریم در واقع یعنی محصولاتی که به خاطر آنها آب مصرف میکنیم را وارد کنیم. اگر این محصولات را بخریم هزینه به مراتب کمتر خواهدشد . همچنین هزینههای انتقال لوله و خراب کاریها را نیز نخواهیم داشت و پروسه سریعتر صورت میگیرد.
این کارشناس سازمان محیط زیست تصریح کرد: نکته دوم که مهمتر است، این است که باید کشوری درخواست واردات آب کند که راندمان آبیاریاش در سطح منطقه سرآمد باشد. ما در حالی میخواهیم آب را وارد کشور کنیم که اعلام میکنیم به دلیل عدم بضاعت راندمان آبیاری ما زیر 35 درصد است. خوب اول باید هزینه کنیم و راندمان آبیاری را افزایش دهیم، بعد اگر هنوز کمبود آب داشتیم، واردات آب را شروع کنیم. ولی میخواهیم با این هزینههای گزاف آب وارد کنیم و 65 درصد آن را به هدر دهیم، این خیلی نابخردانه است.
وی راهکارهای مدیریت صحیح آب برای خروج از بحران را چنین بیان کرد: ابتدا میبایست کلیه طرحهای سدسازی و انتقال آب متوقف شود و تنها در شرایطی با مجوز طرح سد سازی و انتقال آب موافقت شود که مساله تامین آب شرب مردم باشد. کار دوم این است که به جای مدیریت تولید، باید مصرف و تقاضا را مدیریت کرد. کار سوم لزوم تغییر اولویت راهبردی کشور از خودکفایی به امنیت غذایی است و به این ترتیب به سمت کاهش وابستگی معیشتی رفت. همچنین باید کسب و کار معیشتهای سبز، مثل استحصال انرژیهای نو و صنایع مرتبط و زیر ساختهای اکوتوریسم را تقویت کرد.
نظر شما