سیستان و بلوچستان به عنوان محروم‌ترین استان کشور در بحث فضای آموزشی است. مدارس روستایی این استان بسیار قدیمی‌هستند و هر لحظه امکان دارد ساختمان مدرسه بر سر کودکان آوار شود. این در حالی است که طبق اعلام مسئولان آموزش و پرورش بیشترین مدارس تخریبی در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد. طبق آمارها حدود ۶ هزار و ۲۰۰ کلاس درس در سطح استان سیستان و بلوچستان تخریبی و ۵۹۷ کلاس نیز خشتی و گلی است. تا کنون بارها و بارها نمایندگان سیستان و بلوچستان در مجلس، فعالان مدنی و فعالان حقوق کودک نگرانی خود را از وضعیت کودکان بلوچ بدون شناسنامه اعلام کرده اند.

کودکان بلوچ در آرزوی شناسنامه

سلامت نیوز_*لیلا علی کرمی: سیستان و بلوچستان به عنوان محروم‌ترین استان کشور در بحث فضای آموزشی است. مدارس روستایی این استان بسیار قدیمی‌هستند و هر لحظه امکان دارد ساختمان مدرسه بر سر کودکان آوار شود. این در حالی است که طبق اعلام مسئولان آموزش و پرورش بیشترین مدارس تخریبی در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد. طبق آمارها حدود ۶ هزار و ۲۰۰ کلاس درس در سطح استان سیستان و بلوچستان تخریبی و ۵۹۷ کلاس نیز خشتی و گلی است. تا کنون بارها و بارها نمایندگان سیستان و بلوچستان در مجلس، فعالان مدنی و فعالان حقوق کودک نگرانی خود را از وضعیت کودکان بلوچ بدون شناسنامه اعلام کرده اند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آفتاب یزد، به مناسبت روز جهانی پیشگیری و مقابله با کودک آزاری و از دیگر سو با توجه به اینکه یکی از مصادیق کودک آزاری، فقدان مدارک هویتی است امری که موجب پدیداری رنج در آینده ی کودک می شود، به پدیده دهشتناک کودکان بدون شناسنامه بلوچ می پردازم .

پسرک اهل بلوچستان است، حدود ۱۲ سال دارد ولی گویا بسیار زودتر از هم سن و سال های خودش در پایتخت عهده دارمسئولیت های زندگی شده.‌ با وقار در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم از مشکلات خود و هم سن و سال‌هایش در بلوچستان می‌‌گوید. هنوز نوجوان است ولی‌ به جای اینکه سرگرم بازی‌ و شیطنت‌های کودکانه باشد، نگران آینده است. چرا که هویتش مشخص نیست، شناسنامه ندارد و نمی داند چه آینده ای در انتظارش است. او از مسئولان سوال می‌‌کند آینده من که زاده ایرانم،
پدرانم در این سرزمین زیسته اند و در خانه مادری ام رشد می کنم چه می‌‌شود؟ این سوال خیلی از کودکان و مادران بلوچ است. مادرانی که دغدغه شناسنامه دار شدن، مدرسه رفتن و با سواد شدن بچه هایشان بیش از هر چیز دل مشغولشان کرده است.


**ریشه مشکل از کجاست؟
برخی از زنان بلوچ یا خود خواسته اند و یا توسط پدرانشان به ازدواج مردان افغان در آمده اند. آنها محرم شده و به خانه بخت رفته اند ولی ازدواج شان در هیچ محضر خانه و مرجعی ثبت نشده تا پیوندشان رسمیت یابد. از این رو طبق قانون گویی اصلا ازدواجی صورت نگرفته تا تبعات قانونی داشته باشد. طبق قوانین ایران تابعیت فقط از طرف پدر منتقل می شود و مادر در انتقال تابعیت به فرزندش نقشی ندارد. از این رو فرزند زن ایرانی که همسر غیر ایرانی دارد، ایرانی نیست
و جایی در خانه مادری اش نخواهد داشت.
البته مشکل شناسنامه فقط مخصوص زنانی نیست که با اتباع خارجی ازدواج کرده اند، زنان بلوچی هم هستند که همسر بلوچ داشته و حالا نمی توانند برای بچه هایشان شناسنامه بگیرند. زن بلوچ در حالیکه اشک در چشمانش حلقه بسته با بغض می گوید: «پدرم پشت کوه زندگی می کرد، سواد نداشت و برای من شناسنامه نگرفت. شوهرم دادند او هم سواد نداشت و هیچ کدام شناسنامه نداشتیم. حال شوهرم مرده است و من مانده ام و بچه های بی شناسنامه».
زن جوان دیگری که ۷ کودک دارد آرزویش باسواد شدن فرزندانش است تا به سرنوشت او دچار نشوند. این زن بلوچ فقط ۱۲ سال داشت که به علت فقر، پدرش او را به یک مرد افغان فروخت. حال مرد افغان به کشورش برگشته و غم شناسنامه و غم نان گلوی این زن و فرزندانش را می فشارد.
گویا کسانی هم هستند که قبلا شناسنامه داشته اند ولی شناسنامه آنها را ضبط کرده اند تا دوباره از اول بررسی کنند که آیا آنها می توانند شناسنامه ایرانی داشته باشند یا نه! زن جوان بلوچ با گلایه می گوید که پدرش ایثار گر است و در جبهه بوده، هفت پشت آن طرف ترشان نیز بلوچ بوده اند، شوهرش هم بلوچ است اما حالا آمده اند تمام شناسنامه ها را ضبط کرده اند و می خواهند از اول بررسی کنند. داستان پر غصه کودکان، زنان و مردان بلوچ که در پی هویت خویش اند دل هر انسانی را به درد می آورد.


آیا قانون کمکی به این زنان و کودکان می‌کند؟
در سال ۱۳۸۵ مجلس شورای اسلامی‌قانونی وضع کرد که بر اساس آن فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی که در ایران متولد شده یا حداکثر تا یک‌سال پس از تصویب این قانون در ایران متولد می‌شوند، می‌توانند بعد از رسیدن به سن هجده سال تمام تقاضای تابعیت ایرانی نمایند. این افراد در صورت نداشتن سوء پیشینه کیفری یا امنیتی و اعلام رد تابعیت غیرایرانی به تابعیت ایران پذیرفته می‌شوند.


بر اساس همین قانون، وزارت کشور وظیفه دارد نسبت به احراز ولادت طفل در ایران و صدور پروانه ازدواج موضوع ماده (۱۰۶۰) قانون مدنی اقدام کند و نیروی انتظامی‌نیز با اعلام وزارت کشور پروانه اقامت برای پدر خارجی مذکور در این ماده صادر را می‌کند. فرزندان موضوع این ماده قبل از تحصیل تابعیت نیز مجاز به اقامت در ایران هستند. بنابر این با رعایت شرایط مندرج در این قانون فرزندان زن ایرانی و مرد خارجی پس از رسیدن به سن ۱۸ سال به تابعیت ایران پذیرفته می‌شوند. اما تصویب این قانون مشکل کودکان زیر ۱۸ سال را حل نکرد. از این رو نمایندگان درخواست اصلاح قانون و اعطای تابعیت از طرف مادر را مطرح کردند که مجلس آن را رد کرد و دلیل رد نیز «مولفه‌های امنیتی» برشمرده شد. اما منظور از «مولفه‌های امنیتی» چیست؟ نیره اخوان، عضو فراکسیون زنان مجلس در این خصوص گفته بود: «نگرانیم با تصویب این طرح یک فردی که ایرانی نیست شناسنامه‌دار شود ودر آینده با حضور در پست‌های حاکمیتی و سیاسی بر اوضاع و احوال ما مسلط شود». به هر حال مساله انتقال تابعیت از طرف مادر ایرانی به فرزندانش امری است قابل اختلاف در میان قانونگذاران و سیاستمداران.

اگرچه برخی معتقدند که تابعیت نباید از طریق مادر منتقل شود ولی عده ای نیز بر این باور هستند که نباید از این طریق ایرانی بودن را محدود کرد. در همین رابطه علی یونسی دستیار ویژه رئیس جمهوری در امور اقوام و مذاهب گفته بود: «ما بیهوده روی تابعیت‌مان حساسیت نشان می‌دهیم. باید از اینکه کسی ایرانی شناخته شود استقبال کنیم، حالا می‌خواهد پدر یا مادرش ایرانی باشد. قوانین ما در خصوص تابعیت قوانین سخت گیرانه و قدیمی‌است و متاسفانه هر وقت هم پای تجدیدنظر در این قوانین به میان می‌آید خیلی ترس و وحشت وجود دارد. جا دارد که وزارت کشور و شورای امنیت ملی راه حلی برای این مشکل پیدا کنند.» با این حال هنوز هم راه‌حلی پیدا نشده است و مساله تابعیت فرزندان زنان ایرانی امری مشکل ساز باقی مانده است. مهمترین معضل کودکان بلوچ بی شناسنامه وضعیت تحصیل آنها هست. درست است که مطابق مصوبه ای که به تصویب مجلس رسیده است این کودکان حق اقامت در ایران، برخورداری از بهداشت و حق تحصیل را دارند اما در مورد تحصیل گویا در عمل این کوکان فقط اجازه درس خواندن را تا پایان دوران ابتدایی دارند و پس از پایان کلاس پنجم آنها دیگر نمی‌توانند به مدرسه بروند. البته همه مدارس ابتدایی نیز اقدام به ثبت نام بچه‌های بی شناسنامه نمی‌کنند، فقط چند مدرسه حاضر به ثبت نام این بچه‌ها هستند.
شاید درک آن برای خیلی از شهرنشین‌ها سخت باشد که هنوز هم کودکان بلوچ در کپر تحصیل می‌کنند.

سیستان و بلوچستان به عنوان محروم‌ترین استان کشور در بحث فضای آموزشی است. مدارس روستایی این استان بسیار قدیمی‌هستند و هر لحظه امکان دارد ساختمان مدرسه بر سر کودکان آوار شود. این در حالی است که طبق اعلام مسئولان آموزش و پرورش بیشترین مدارس تخریبی در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد. طبق آمارها حدود ۶ هزار و ۲۰۰ کلاس درس در سطح استان سیستان و بلوچستان تخریبی و ۵۹۷ کلاس نیز خشتی و گلی است. تا کنون بارها و بارها نمایندگان سیستان و بلوچستان در مجلس، فعالان مدنی و فعالان حقوق کودک نگرانی خود را از وضعیت کودکان بلوچ بدون شناسنامه اعلام کرده اند. داشتن تابعیت حق هر فردی است که نمی‌توان از او سلب کرد. اگر سیاست‌های کلان حکومت در خصوص مساله تابعیت این کودکان بی گناه تغییر نکند، اگر در سطح استان مدارس ساخته نشود، بیش از پیش شاهد فقیر تر شدن مردمان این استان و افزایش تعداد کودکان کار خواهیم بود. بی شک در این میان فقط کودکان بلوچ نیستند که قربانی می‌شوند بلکه آینده کشورمان نیز قربانی سیاست‌های نادرست امروز خواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha