یک کارشناس حوزه سلامت با اشاره به مزایای غیر قابل انکار طرح سلامت گفت: این طرح بساط زیرمیزی را برچید، رضایتمندی مردم در حوزه سلامت را در پی داشت و در کاهش مشکلات مؤثر بود، اما به دلایلی نامعلوم از یک جایی به بعد متوقف شد.

چرا برای بهبود نظام سلامت از کشورهای موفق دنیا الگوبرداری نمی‌کنیم؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اطلاعات، نارضایتی مردم از خدمات بیمه‌های درمانی، کمبود تخت‌های بیمارستانی، شلوغی مراکز درمانی، درخواست پول‌های زیرمیزی و نحوه برخورد کادر درمان از یک طرف و اعتراضات پزشکان به تعرفه‌های پزشکی و پرستاران به اضافه کار اجباری از طرف دیگر، بخشی از مسائلی است که نشان می‌دهد حوزه بهداشت و درمان کشور با مشکلات عدیده‌ای محاصره شده است.

هم‌اکنون چالش‌های ساختاری نظام سلامت به گونه‌ای است که هر سه ضلع اصلی آن یعنی پزشکان، پرستاران و بیماران در آن احساس نارضایتی دارند. در این ساختار معیوب، پرستاران خسته و بیماران نگران هستند. برای کاستن این حجم از مشکلات چه اقداماتی می‌توان و باید انجام داد؟

چالش‌های قانون‌گذاری و رویکردی

ایرج عبدی، دکترای حرفه‌ای پزشکی و نماینده دوره نهم مجلس شورای اسلامی، در واکاوی موضوع، چالش‌های حوزه سلامت کشور را به دو بخش قانون‌گذاری و رویکردی تقسیم می‌کند و می‌گوید: مشکلات قانونی، نظام سلامت را با آسیب‌های زیادی مواجه کرده است.

یکی از مشکلات آن است که اعتبارات بیمه‌ای، مستقیما به وزارتخانه داده می‌شود، در حالی که باید به سازمان‌های بیمه‌ای مثل بیمه سلامت و تأمین اجتماعی اعطا شود. سازمان‌های بیمه‌گر باید نقدینگی کافی داشته باشند تا دفترچه‌های بیمه‌ای مردم اعتبار لازم را پیدا کنند، اما اکنون این‌گونه نیست و شاهدیم خانواده‌ای که بیمار سرطانی دارد مجبور می‌شود زندگی خود را برای درمان بفروشد و مدت‌ها طول می‌کشد تا مطالبات خود را از نظام سلامت وصول کند.

دومین چالش این است که وزارت بهداشت، اجازه ساخت بیمارستان و سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی در این زمینه را نمی‌دهد.

این موضوع باعث می‌شود در برخی بیمارستان‌ها به تعداد کافی تخت برای بیماران وجود نداشته باشد و مانع توسعه سلامت می‌شود. برای حل مسأله باید همانند کشورهایی مثل امارات، قطر، هند و انگلیس، مجوز ساخت بیمارستان به خصوص در بخش خصوصی را برای کشورهای خارجی صادر کنیم تا شأن مردم در نظام سلامت، حفظ و حریم خصوصی بیمار رعایت شود. در بخش آموزش هم متأسفانه به دلیل موانع قانونی موجود با دانشگاه‌های خارج از کشور در حوزه پزشکی قطع ارتباط هستیم و تبادل دانشجو بین دانشگاه‌های ایران با سایر کشورها وجود ندارد. این معضل سبب شده است دانشجویان ایرانی نتوانند در دانشکده‌های سایر کشورها میهمان شوند و برعکس برای دانشجویان خارجی هم این امکان در ایران فراهم نیست. هیچ‌گونه تفاهم‌نامه‌ای هم در زمینه آموزش با دانشکده‌های پزشکی خارج از کشور منعقد نمی‌شود و این مانع قطعا به حوزه آموزش پزشکی کشور ما آسیب جدی وارد می‌کند.

عبدی به چالش‌های رویکردی نظام سلامت هم اشاره می‌کند و می‌گوید: باید این دیدگاه که اشتغال همزمان افراد در بخش خصوصی و دولتی، منجر به تضاد منافع و اتخاذ تصمیمات نادرست می‌شود، پذیرفته شود. مثلا شاهدیم فردی در حوزه معاونت درمان مشغول کار بوده و همزمان صاحب یک مرکز رادیولوژی یا بیمارستان در بخش خصوصی است. وی برای این که منافعش به خطر نیفتد، اجازه ساخت مرکز بهداشتی به دیگران را نمی‌دهد.

ساختارهای ناکارآمد

مهدی اسفندیار، پژوهشگر حوزه سلامت نیز ساختار کنونی حوزه سلامت را ناکارآمد می‌داند و می‌گوید: چنین ساختاری نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای درمانی مردم باشد.

در این ساختار شاید بتوانیم جراحی پیشرفته انجام دهیم یا بیمارستان‌های خصوصی تأسیس کنیم، اما قطعا نمی‌توانیم سیاست‌های بنیادی نظام سلامت مثل پزشک خانواده را به اجرا درآوریم. توجه داشته باشید که هیچ کجای دنیا با ساختاری تحت عنوان «وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» مواجه نیستیم. فقط یک‌بار کشور آمریکا در دهه 70 چنین اقدامی انجام داد که خیلی زود با پی بردن به اشتباه خود آن را منحل کرد.

در واقع سیستم آموزشی و درمانی حوزه بهداشت در همه کشورها از یکدیگر جداست. وزارت سلامت روی سیاست‌گذاری‌های بهداشتی متمرکز است و کار تربیت پزشک در جای دیگری انجام می‌شود، اما در ایران کار تربیت پزشک، رزیدنت، پرستار و بیمارستان‌داری همگی یک‌جا انجام می‌شود، حال آن که در خیلی مواقع، منافع آن ها در تضاد با هم هستند. این ساختار معیوب نمی‌تواند بخش سلامت جامعه را جلو ببرد و شاهدیم که دولت‌ها و وزرا عوض می‌شوند، ولی مشکلات همچنان پابرجا باقی می‌ماند.

شکل‌گیری منافع نامشروع

اسفندیار، کارشناس حوزه سلامت در پاسخ به این پرسش که چرا برای بهبود نظام سلامت از کشورهای موفق دنیا الگوبرداری نمی‌کنیم، می‌گوید: متأسفانه در یک ساختار کهنه، معیوب و مشکل‌دار، منافع نامشروعی شکل می‌گیرد و عده‌ای سعی می‌کنند برای حفظ منافع خود، آن ساختار را حفظ کنند. فرض کنید فردی از مسئولان وزرات بهداشت، اجازه تأسیس بیمارستان خصوصی درجه یک در پایتخت را داشته باشد، قطعا سامان بخشیدن به اوضاع بیمارستان‌های دولتی در تضاد با منافع وی خواهد بود یا وقتی اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، اجازه واردات تجهیزات پزشکی و دارو را داشته باشند، با اتخاذ برخی رویکردها منافعشان به خطر می‌افتد.

هم‌اکنون در سیاست‌گذاری‌های سلامت دنیا، چنین مسائلی حل شده است. چند دهه قبل، برخی کشورها در فهم این مسائل مشکل داشتند، اما امروزه همه آگاه هستند که مشکلات چیست و مسأله اصلی ما آن است که برخی نمی‌خواهند حرف‌ها را بشنوند یا سیاست‌های درست را به اجرا درآورند.

پرواضح است که در ساختار کنونی نظام سلامت و نظام سیاسی کشور، نوشتن هر گونه سندی برای بهبود اوضاع بهداشت و درمان کشور، بی‌فایده خواهد بود.

به گفته اسفندیار، یکی از دلایل ناکارآمد بودن این ساختار معیوب آن است که افرادی که در حوزه سیاست‌گذاری مشغول به فعالیت هستند، آن‌چنان که باید و شاید، تخصص و نگاه درست و دقیق به مسائل و مشکلات بخش سلامت ندارند: به دنبال سیاه‌نمایی مسائل کشور نیستم، اما باید پذیرفت که نمی‌توان با پای پیاده پرواز کرد.

در چنین ساختاری، وزیر بهداشت زیر تیغ استیضاح نمایندگان مجلس مجبور است مجوزهای بسیاری صادر کند که به ضرر نظام سلامت تمام می‌شود. یکی از این مجوزها، تأسیس دانشکده‌ پزشکی در اقصی ‎نقاط کشور است. هم اکنون ۱۰۰ دانشکده پزشکی در ایران وجود دارد که برخی از آن‌ها در شهرهای کوچک و بدون داشتن استانداردهای لازم ایجاد شده است که قطعا خروجی خوبی نخواهند داشت یا مثلا شاهدیم هزینه‌های نابجایی در حوزه بهداشت و درمان صرف می‌شود.

مثلا چه لزومی دارد برای مرکز درمانی شهری کوچک با جمعیت ۳۰ هزار نفر، دستگاه ام.آر.آی خریداری شود؟ با انجام این کار از بیشتر پزشکان آن محدوده درخواست می‌شود برای درمان‌های خود تا حد امکان ام.آر.آی تجویز کنند تا دستگاه، کارآمد به نظر برسد.

متأسفانه برای نمایندگان مجلس، این که فلان دارو تحت پوشش بیمه قرار بگیرد، اهمیت بیشتری دارد تا بررسی شفافیت و پاسخگویی سازمان‌های بیمه‌ای. تولیدات ساختار سیاسی کشورمان و در ذیل آن ساختار وزارت بهداشت منجر به تعارض منافع، ناکارآمدی و نارضایتی در همه اضلاع ساختار نظام سلامت خواهد شد. ساختار باید به شکل موضوعی اصلاح شود و تمرکز روی بنیان‌ها باشد.

وی درباره این که طرح تحول سلامت چقدر توانسته است چالش‌های ساختاری بخش سلامت را برطرف کند، می‌گوید: این طرح در زمان اجرای خود می‌توانست عملکرد بهتری داشته باشد، اما باید اعتراف کرد که بدون وجود آن، دوره کرونا را نمی‌توانستیم پشت سر بگذاریم.

این طرح بساط زیرمیزی را برچید، رضایتمندی مردم در حوزه سلامت را در پی داشت و در کاهش مشکلات مؤثر بود، اما به دلایلی نامعلوم از یک جایی به بعد متوقف شد.

کمبود پزشک و پرستار

این که کمبود پزشک و پرستار و توزیع نامتوازن آنان در سطح کشور، تا چه حد بر مشکلات نظام سلامت دامن زده است باید موردتوجه باشد. اسفندیار که کارشناس رادیولوژی است و خود کار درمانی هم انجام می‌دهد، می‌گوید: مشکل اصلی ما، تغییر مسیر متقاضیان کار رشته پزشکی از ارائه خدمات درمانی به خدمات زیبایی و ترک اعتیاد است، چون درآمد و تقاضا در این دو حوزه بیشتر است. از طرفی متأسفانه تبلیغات غلط در رسانه‌ها علیه پزشکان بسیار صورت می‌گیرد و این موضوع باعث می‌شود آنان مثل قبل امنیت نداشته باشند. بسیاری از همکاران ما توسط همراهان بیماران، مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند. این موضوع را به مشکلات معیشتی آنان اضافه و خودتان قضاوت کنید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha