سلامت نیوز-*فرید براتیسده: حسب آخرین بررسیها بیش از ششمیلیون نفر از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند. رفع نیازهای عدیده این قشر مستلزم برنامهریزیهای علمی است.
29 اردیبهشت در کنار حضور سایر آحاد مردم پای صندوقهای رای، شاهد حضور سالمندان نیز بودیم. آنها گاه با سختی در حالی که فرزندان و بستگانشان آنان را به دوش کشیده بودند یا با استفاده از ابتداییترین امکانات نظیر چهارپایه، خود را به صندوقهای رأی رسانده بودند. این حضور چشمنواز و تحسینانگیز بود. اینکه افرادی بهرغم کهولت سن برای مشارکت در تعیین سرنوشت خود و فرزندانشان به پای صندوقهای رأی شتافتهاند هر دلیل و توجیهی که داشته باشد، اما مبین یک نکته کلیدی نیز هست؛ اینکه آنها هم میخواهند تا تمایل خود به حضور در صحنههای مشارکت اجتماعی را به رخ کشیده و همچنین بیان کنند که مبادا در این شرایط آنها و نیازهایشان مورد غفلت قرار گیرد. حسب آخرین بررسیها بیش از ششمیلیون نفر از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند. رفع نیازهای عدیده این قشر مستلزم برنامهریزیهای علمی است. به این منظور در گام نخست، شناسایی این نیازها ضروری است و سپس برنامهریزیهای علمی و تدوین سیاستگذاریها و تنظیم برنامههای عمل مناسب باید انجام شود و آنگاه این برنامهها اجرا شوند. در این نوشته تلاش میشود تا به ابعاد سهگانه موضوعات مرتبط به اختصار اشاره شود:
الف) تنوع نیازمندی سالمندان و مراقبان آنها
ماهیت سالمندی گستره عظیمی از نیازها را ایجاب میکند که باید به آنها پاسخهای درخور داد. این نیازها علاوه بر خود سالمندان، مراقبان آنها را نیز در برمیگیرد. برای پی بردن به نیازهای مذکور و اولویت بندی آنها به بررسیها و پیمایشهای علمی و نظاممند نیاز است. در این باره تاکنون در کشور جز انجام پروژههای دانشگاهی در دانشگاههای مختلف کار درخوری انجام نشده است، اما با توجه به شاخصهای اساسی سالمندی در جهان که خوشبختانه در کشور ما نیز در سالهای گذشته سنجیده شده، حوزههای نیازی سالمندان مشخص و مورد سنجش بودهاند. این شاخصها چهار شاخص کلان هستند که عبارتند از: امنیت درآمدی، سلامت، توانمندسازی و آموزش و محیط فعالساز. هر یک از این شاخصها دارای ریزمعرفها هستند که با اندازهگیری آنها میتوان تصویری اجمالی از وضعیت سالمندان کشور و وضعیت رفاه و بهباشی(WELL-BEING) آنها کسب کرد. برای نمونه هم اینک میدانیم که وضعیت سالمندان کشور از نظر این شاخصهای چهارگانه چگونه است. با این حال در کنار این کلانشاخصها لازم است به سنجش نیازهای سالمندان و مراقبان آنها هم بذل عنایتی کرد، چون بدون شناسایی نیاز آنها نمیتوان برای این قشر برنامهریزی کرد.
ب) برنامهریزی علمی
یکی از ضعفهای اساسی در زمینه سالمندان در دهههای گذشته اقدامات پراکنده و جزیرهگونه در دستگاههای مختلف دولتی و حتی نهادهای غیردولتی بوده است. این وضعیت در سالهای دور به شکلی بوده که در برنامه سوم و به منظور هماهنگ کردن اقدامات دستگاههای مختلف و پرهیز از پراکنده کاری، شورای ملی سالمندان ایجاد و دبیرخانه مربوط در سازمان بهزیستی کشور مستقر شد. مشکل اساسی در این باره نبود یک برنامهریزی متقن و مستند است که در آن هر کدام از نهادها و دستگاههای مسئول به تکالیف و وظایف خود اقدام کنند. با این آسیب شناسی دبیرخانه شورای ملی سالمندان ضرورت وجود یک سند جامع و مورد تایید همه ذینفعان را در دستور کار خود قرار داد و سرانجام سند فوق را به مبادی بالاتر ارائه داد.
همزمان در چند دستگاه دیگر نیز سندهایی تهیه شد. تدوین سندهای مختلف بار دیگر همان مشکل پراکندهکاریهای گذشته را ایجاد کرده بود. به این ترتیب موضوعی که میرفت تا از یک نقص جدی حوزه سالمندی کشور آسیبزدایی کند خود تبدیل به یک آسیب اساسی شد. البته ذکر این نکته لازم بود که این اسناد در صورت رفع بعضی از موازیکاریها نه تنها تعارضی با هم نداشتند، بلکه حتی میتوانستند نقش مکمل هم داشته باشند. نکته اصلی مورد اختلاف در این اسناد صرفا جایگاه و محل استقرار دبیرخانه سالمندان کشور بود. در دولت یازدهم و با هدف رفع این مشکل طی جلساتی مقرر و مصوب شد تا دبیرخانه شورای ملی سالمندان همچنان در سازمان بهزیستی استقرار داشته باشد و کارگروهها در دستگاههای مختلف به سیاستگذاری مرتبط بپردازند. اما نکته دیگری که در همین باره کم از جایگاه ساختاری مرتبط با سالمندان نیست، نوع نگاه یا الگوی ذهنی یا به اصطلاح پارادایم سیاستگذاران درباره سالمندان و خدمات رسانی به آنهاست. در دهههای اخیر مجموعهای از الگوهای خدماتی در دنیا تجربه شده است، از الگوی مرکز محوری با هدف ساخت و حمایت از ایجاد مراکز مراقبتی درازمدت سالمندان تا خدمات جامعه محور تا الگوهای سالمندی فعال و اخیرا هم الگوی سالمندی مثبت. در کشور ما نیز کمابیش تعدادی از این الگوها تجربه شدهاند، از جمله الگوی مرکز محوری که هنوز هم هواخواهانی دارد و کم نیستند کسانی که درد سالمندان را ساختن و بنای مراکز بزرگ برای نگهداری آنها میدانند. آری، پارادایم اصلی که اکنون در بسیاری از کشورها و ازجمله کشورهای توسعهیافتهتر مورد توجه است سالمندی مثبت است. در این الگو سالمندان خوشبین و امیدوار، با نشاط و سرزنده با دیگر اعضای خانواده خود و با سایر آحاد اجتماع در جامعه زندگی میکنند و به قدر توان و کفایت و ظرفیتهای خود در صورت تمایل در جامعه مشارکت اقتصادی دارند و به انتقال تجربههای گرانقدر خویش به نسلهای بعدی مشغول میشوند.
ج) عملیاتیسازی و اجرای برنامهها
شاید با تدوین برنامهها هم نمیتوان و نباید کار سالمندان را تمام شده تصور کرد، بلکه نکته حائز اهمیت دیگر وجود اراده قوی برای اجرای برنامههای تدوینی است. در این زمینه و با توجه به فرهنگ غنی کشور ما در ارائه خدمات به سالمندان و پدران و مادران، در تصمیمگیران و مدیران کشور این عزم و اراده مشهود است. علاوه بر دستگاههای دولتی، در بخش غیردولتی نیز اگر این عزم و اراده بیش از بخش دولتی نباشد، کمتر نیست. در بخش غیر دولتی ظرفیتها و امکانات مناسب وجود دارد که میتوانند همراه با ظرفیتها و برنامههای نهادهای مسئول خدماترسانی را به سالمندان به نحو مناسب و بهینهای ارتقا دهند. با این حال تجربه نگارنده گویای آن است که نهادهای مرتبط با سالمندان در کشور ما (به ویژه نهادهای غیردولتی) به دلایل مختلف نیازمند ظرفیتسازی و توانمندی هستند و یکی از بهترین شیوههای این موضوع برقراری ارتباطات بینالمللی و کسب تجربههای موفق سایر کشورهاست. تجربه اخیر حضور سالمندان در پای صندوقهای رأی و رأی دهی آنها به رغم مشکلات عدیده جسمی مبین تمایل بالای آنها در پیشرفت و موفقیت کشور است. این حضور را باید قدر دانست و برای عملیاتی کردن برنامههای تهیه شده برای رفاه و آسایش و سلامت و بهزیستی این عزیزان گامهای جدی در دولت دوازدهم برداشت.
* رئیس کمیته ملی سالمندان
نظر شما